بحران اوکراین و پرسشهای ایرانی
دکتر صلاحالدین هرسنی *
شروع بحران اوکراین موجب اتخاذ مواضع و اظهارنظرهایی مماشاتجویانه و همگنانه و همسویانهای در میان تصمیمسازان و تصمیمگیران دستگاه دیپلماسی و سیاستورزان تراز اول کشورمان شده است. در این ارتباط، اغلب مقامات تراز اول کشورمان بحران اوکراین را ریشه در تحرکات ناتو و غرب دانستند و تا حدودی بر تصمیم پوتین صحه گذاشتند. اینکه حمله روسیه به اوکراین ریشه در تحرکات ناتو پیرامون تحت کنترل ولادیمیر پوتین دارد، تردیدی وجود ندارد و قطعا اینگونه است. اما این سمت و سوها پای چند پرسش را از مقامات و مسوولان تراز اول کشور ما به میان میکشد و آن اینکه:
۱٫ چرا اینگونه تصور میشود که آمریکا اوکراین را همانند گرجستان به عملی واداشت تا برای تحریم کمرشکن روسیه بهانهای بیابد؟ چرا اینگونه تصور میشود که غرب میبایست از همین امروز روسیه را تحریم کند و برای فردا دیر است؟ اگر اینگونه باشد، آن آرزوها و بلندپروازیهای پوتین و تجدید رویای تزاریسم چه میشود؟
۲٫ چرا روسیه که عضو دائم شورای امنیت است در راستای ماموریت ذاتی این نهاد بینالمللی به جای ایجاد صلح و امنیت، موجد بحرانی در حد و قامت جنگ جهانی سوم شده است و چرا برای محکومیتش بابت نقض حاکمیت ارضی در راستای آموزههای حقوق بینالملل، محکومیتی از سوی تصمیمسازان و تصمیمگیران و راهبردشناسان جمهوری اسلامی ایران صادر نشده است؟
۳٫ چرا اساسا با توجه به آنکه روسیه بارها بابت وعدههای خود در مناسبات دیپلماتیک با ما دچار بد عهدی شده، باز روی حمایتهای آن حساب باز شده است؟ چرا ما همانند روسیه اصلی به نام منافع ملی را در راستای منطق واقعگرایی الگو و راهنمای عمل خود در جهان آنارشیک قرار ندادهایم و یکطرفه دل به حمایتهای شرق بستهایم؟
۴٫ آیا فراموش کردهایم که روسیه تزاری زیر لوای عهدنامههای گلستان و ترکمنچای، سرزمین بزرگ قفقاز را از ایران جدا کرد و شوروی تحت زعامت گورباچف، در جنگ صدام عفلقی و بعثی با ما، از دادن سیم خاردار به ایران امتناع میکرد، ولی با دادن میگ و سوخو از عراق حمایت میکرد؟
۵٫ چرا مقامات و مسوولان ما حمله عراق به کویت در جنگ دوم خلیج فارس را محکوم کرده ولی بابت تجاوز و حمله روسیه به اوکراین رویکرد همدلانه نشان دادهایم؟ آیا این رویکرد همدلانه به معنای آن است که میخواهیم بگوییم در مسلمانی نیز اهل تبعیض هستیم و باید به جهت تخاصم با غرب و تمایل به افولش، گرایشات روسوفیلی را به رغم همه اشتباهات و ماجراجوییهای رادیکال پوتین به نمایش بگذاریم؟
۶٫ چرا متوجه نمیشویم که روسها در مذاکرات وین، زمام مذاکرات با آمریکا را به دست گرفتهاند و تلاش دارند که مذاکرات به نتیجه نرسد، یا آنکه بیخبریم که یک رابطه پایدار غرب با ایران به ضرر روسیه است؟ چرا از میان آن همه جنسهای مرغوب، جنس بنجل نصیب ما شده و از میان همه پیامبران، جرجیس پیامبر را انتخاب کردهایم؟
۷٫ چرا فراموش کردهایم که روسیه بابت صدور گاز به اروپا رقیب ما شده است و حتی با پروژه گاز پروم، مانع رسیدن گاز ایران به اروپا شده و صدور گاز به اروپا را مونوپولی و انحصاری کرده است؟
۸٫ چرا به فکر برداشت و تفسیر جدید تجدید نظری بابت شعار سر در وزارت امور خارجه یعنی «نه شرقی، نه غربی» به رغم همه بدعهدیهای روسیه نشدهایم و دائم بر طبل روسوفیل و روسیدوستی میکوبیم؟
۹٫ چرا به جای اتکا به سیاست نگاه به شرق یعنی اتکا به مسکو و پکن، روابط اقتصادی متوازنی را با کشورهای غربی برقرار نمیکنیم تا آنکه بخواهیم قدرت اقتصادی خود را تقویت کنیم و اسیر و گرفتار رفتارهای سینوسی و ابزارگرایانه مسکو و پکن نشویم؟
۱۰٫ آیا نمیدانیم که تجربه را تجربه کردن خطاست و چرا از تجربه سخت و ناگواری چون اعتماد به روسیه دست نمیکشیم؟ چرا تاکنون متوجه نشدهایم که روسیه دوست استراتژیک ما نیست و یاد گرفته است که هیچگاه موشی را برای رضای خدا نگیرد؟
* کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :