کارتویزیت ایران عکسهای حوزه میراث است
در این شماره « جهان صنعت نیوز» پای صحبتهای صادق میری عکاس شناختهشده کشورمان نشستیم تا وضعیت و چالشهای امروز حوزه عکاسی میراث فرهنگی در ایران را بررسی کنیم.
وی معتقد است عکسهای منتشرشده از بناهای تاریخی و میراث فرهنگی کشورمان حکم کارتویزیتی را دارند که میتوانند باعث جذب گردشگران خارجی به کشورمان شود. مشروح مصاحبه با صادق میری عکاس حوزه میراث فرهنگی در پی میآید.
صادق میری عکاسی را از ۱۶سالگی شروع کرده است. او اولین دوربین خود را از استاد نیکول تادئوسی فریدنی عکاس مشهور ایرانی-ارمنی خریده و عکاسی را نزد این استاد شناختهشده یاد میگیرد.
چندی بعد میری از ایران میرود و باتوجه به علاقهاش به عکاسی تحصیلات خود را در رشته عکاسی در دانشکده هنرهای استکهلم سوئد پی میگیرد. وی همچنین در رشته معماری داخلی نیز تحصیل میکند و همین علاقه توامان وی به عکاسی و معماری باعث میشود که شناخت عمیقی از هر دو حوزه داشته باشد.
آثار میری که عمدتا شکوه میراث فرهنگی ایران را به نمایش میگذارند در نمایشگاههای متعددی در سراسر جهان از جمله در ژاپن و آمریکای شمالی به نمایش درآمدهاند. این روزها میری در حال تهیه کتابی است تا آثار منتخب خود طی نیمقرن فعالیت عکاسی را منتشر کند.
جایگاه عکاسی میراث فرهنگی در حفظ و معرفی میراث فرهنگی و تاریخی کشور چیست؟
من به عنوان کسی که خیلی در حوزه عکاسی میراث فعال هستم به نظرم در درجه اول شناساندن میراث فرهنگی کشورمان به مردم کشور خودمان اهمیت دارد. در ضمن مردم ما نیز علاقه زیادی به میراث فرهنگی دارند. عکسهایی که در شبکههای اجتماعی از آثار تاریخی میگذارم با استقبال زیادی مواجه میشود و همین امر گواه اقبال مردم به میراث فرهنگی کشورمان است.
با این وجود باید بگویم آگاهی عمومی در خصوص تاریخ و میراث فرهنگی بسیار پایین است و خیلی از افراد نمیدانند بناهای تاریخی که عکسشان را گذاشتهام کجا هستند و یا یک چنین میراثی در کشورمان وجود دارد. بنابراین به نظرم اطلاعرسانی میتواند در توسعه گردشگری و آگاهسازی مردم در زمینه میراث فرهنگی اثرگذار باشد.
با وجود تعداد زیاد افرادی که در حیطه عکاسی از میراث فرهنگی فعالیت میکنند هنوز بسیاری از میراث فرهنگی و ابنیه تاریخی ایران به نحوی که شایسته است مستند و معرفی نشده است. فکر میکنید برای اینکه این امر محقق شود وزارت میراث و عکاسان حوزه میراث فرهنگی چه اقدامی باید انجام دهند؟ مشکل کار ما کجاست؟
دانش عکاسی معماری به صورت تخصصی در کشورمان بسیار ضعیف است؛ یعنی حتی در دانشگاههایی که رشته عکاسی را تدریس میکنند در حوزه عکاسی معماری عملکردشان ضعیف است. در ضمن مقوله عکاسی معماری و عکاسی از میراث فرهنگی نیاز به یکسری تجهیزاتی دارد که به دلیل گران بودن تهیه آن برای علاقهمندان دشوار است. عکسهایی که (عکاسان) در شبکههای اجتماعی از سازههای معماری و میراث فرهنگی میگذارند هم کیفیت بسیار پایینی دارند.
شاید به این دلیل باشد که عکاسان حوزه میراث فرهنگی عکس باکیفیت اصلی را با اهداف درآمدزایی نگه داشته و نسخه کیفیت پایین آن را منتشر میکنند؟
بله شاید اینطور باشد؛ ولی واقعیت این است که کار عکاسی در کشورمان چندان درآمدزا نیست و من خودم هم درآمدم از جای دیگری است و کار عکاسی از میراث را به عنوان تفریح و برای دل خودم انجام میدهم. اما در خصوص سوال قبلیتان باید بگویم وضعیت عکاسان حوزه میراث خوب نیست و باید از طرف میراث فرهنگی کمک شوند که این کار صورت نمیگیرد و حتی اعطای مجوز برای عکاسی هم به سختی انجام میشود. به هر حال عکاسی حوزه میراث در ایران آن شکلی نیست که در دیگر جاهای دنیا مرسوم است.
کشور ما یکی از آن کشورهایی است که شاید در آن خیلی دید خوبی به عکاسی وجود نداشته باشد. خیلیها دوست ندارند تصویرشان ثبت شود و حتی همراه داشتن تجهیزات عکاسی در موزهها و محوطههای تاریخی نیز گاهی مسالهساز شده و از فرد مجوز عکاسی خواسته و یا مانع ورود تجهیزات عکاسی به محوطههای باستانی و موزهها میشوند. آیا شما نیز با چنین مواردی مواجه شدهاید؟ فکر میکنید نتیجه چنین برخوردهایی در مسیر عکاسی میراث فرهنگی و معرفی جاذبههای تاریخی کشور چیست؟
این مزاحمتها ایجاد میشود. البته ناگفته نماند جاهایی که بازدیدکننده زیاد است اگر قرار باشد همه با یک سهپایه بروند که عکاسی کنند دیگر امکان بازدید از میراث فرهنگی برای مردم (عادی) وجود نخواهد داشت. اما به هر صورت عکاسی معماری نیاز به تجهیزات دارد و این تجهیزات را اگر نداشته باشید نمیتوانید عکس خوبی بگیرید. در نتیجه به نظرم میبایست یک ساعاتی را در اختیار عکاسانی که میخواهند کار حرفهای کنند قرار دهند تا بتوانند در ساعاتی که مردم کمتر هستند یا نیستند عکاسی کنند. من به شخصه عکسهایی که میگیرم را در اختیار میراث نیز میگذارم چون میبینم عکسهایی که در صفحات اینترنتی متعلق به وزارت میراث در شهرستانهای مختلف میگذارند خیلی بیکیفیت بوده و از لحاظ استاندارد بینالمللی پایین است. حالا مشخص نیست خودشان با موبایل این عکسها را گرفتهاند و یا کسی این عکسها را برایشان ارسال کردهاند اما این عکسها وجهه خوبی ندارد. من سعی میکنم اینها را با عکسهای خوب جایگزین کنم تا برای معرفی اماکن تاریخی عکسهای درخور آنها ارائه شود. نگاهم این است که این عکسها کارتویزیت مملکت ماست و خارجیها دارند این عکسها را میبینند و اگر کیفیت این عکسها خوب نبوده و استاندارد نباشند برای ما خوب نیست.
وضعیت بانکهای اطلاعاتی و عکسهای منتشرشده از میراث فرهنگی کشور در فضای مجازی و در کتابخانههای تصویری داخل و خارج کشور را چطور میبینید؟ آیا میزان و کیفیت عکس و اطلاعات موجود برای معرفی کشور باستانی ما کافی است و یا نیاز به کار بیشتر وجود دارد؟
کتابها و اطلاعات زیادی چه توسط محققان ایرانی و چه محققان خارجی که به کشور ما آمدهاند در خصوص میراث فرهنگی کشورمان منتشر شده است. در خصوص کتابهایی که صرفا عکس هستند نیز باید بگویم پس از انقلاب چاپ کتاب تصویری و معرفی آثار تاریخی ایران خیلی باب شد و عکاسان زیادی کتابهای متعددی را منتشر کردند که برخی از آنها خوب است و برخی دیگر مطابق با استانداردهایی که من با آن آشنا هستم نیست. به هر صورت به نظر من ما آثار زیادی داریم که در حوزه عکاسی میراث چاپ شده است.
عملکرد اساتید عکاسی ایران در حوزه عکاسی از میراث فرهنگی را چگونه میبینید؟ چه کارهای شاخصی در حوزه عکاسی از میراث فرهنگی انجام شده و مهمترین عکاسان این حوزه که آثار آنها تاثیرگذاری داشته است از نظرتان چه کسانی بودهاند؟
افراد زیادی هستند که از آن جمله میتوانم به آقای بختیار اشاره کنم. از اساتید قبلی همچون مرحوم نیکول فریدنی هم میتوان یاد کرد که من در ابتدا عکاسی را پیش ایشان یاد گرفته و شروع کردم. مرحوم فریدنی خیلی برای معرفی آثار معماری و میراث فرهنگی ایران در دنیا زحمت کشیدند و یکی از پیشکسوتان این حوزه بودند و آثارشان در جاهای مختلف و مجامع بینالمللی چاپ شد و ایران را به نحو شایستهای معرفی کردند.
استاد مرحوم محمود پاکزاد نیز گنجینه بسیار ارزشمندی از خود باقی گذاشتند و تصاویری از معماری شهر تهران و تهران قدیم برای ما به یادگار گذاشتهاند.
لینک کوتاه :