تعادل در بازار سیمان

به گزارش جهان صنعت نیوز:  پیش‌تر سیمان با ابلاغیه و بخشنامه انجمن صنفی کارفرمایان سیمان با در نظر گرفتن شرایط بازار، هزینه بنگاه‌ها و البته ملاحظات مختلف تعیین می‌شد. این در حالی بود که این شیوه نمی‌توانست انصاف را در قیمت‌گذاری رعایت کند، چراکه چتر حمایت و سازوکار دستوری نه اجازه سود به بنگاه‌ها می‌دهد و نه بنگاه‌های زیانده را از بازار حذف می‌کرد.

در سیکل معیوب قیمت‌گذاری دستوری، اگرچه سیاستگذار به نیت آرامش بازار، دست به اقدام می‌زند، اما تجربه ثابت کرده که نه‌تنها قیمت‌ها در شرایط ملتهب مهار نمی‌شود، بلکه با اعمال سیاست‌های سهمیه‌بندی و یارانه‌ای باعث رانت‌زایی هم می‌شود. همچنین قبل از ورود سیمان به بورس کالا، مستندات نشان می‌داد در بازار سیمان مافیاهایی در سمت عرضه و تقاضا بودند که پنهانی در اقتصاد کار می‌کردند، اما سازوکار عرضه و تقاضا، خریداران و فروشندگان را به اتاق شیشه‌ای و شفاف می‌آورد تا در آنجا به خرید و فروش بپردازند و هرگونه خطا و اشتباهی به سرعت اصلاح شود.

اکنون سیمان در مکانیسم عرضه و تقاضا در رقابت خریداران و فروشندگان به شیوه‌ای شفاف در بورس کالا کشف قیمت می‌‎شود. این صنعت خاکستری امروز جزو محصول‌هایی است که پس از سال‌ها بحث و بررسی به طور کامل از چتر حمایت دولت خارج شده و شاهد آن است که سیاست‌های سالانه و ماهانه ابلاغ قیمت‌ها حذف شده است. البته ورود سیمان به بورس کالا مخالفت‌هایی هم داشت. عده‌ای بر این باور بودند که پس از خروج سیمان از شمول قیمت‌گذاری و عرضه در بورس، شرایط بهتر نشده و حتی قیمت‌ها بیشتر از قبل شده است. اما بررسی آمارها کمک می‌کند بدانیم بورس کالا به عنوان بستر معاملات سیمان در این مدت چه عملکردی از خود نشان داده و آیا ادعاهای مطرح‌شده مستند هستند؟

بورس کالا به نفع مصرف‌کننده نهایی

بررسی‌ها نشان می‌دهد از نهم خرداد تا پایان بهمن امسال، ۱۱ نوع محصول سیمان در بورس کالا پذیرش، عرضه و معامله شده‌اند. بدین ترتیب در مدت زمان یادشده ۵/۳۷ میلیون تن محصول عرضه شد که تقاضای ۹/۳۹ میلیون تن برای آن شکل گرفت. در سازوکار عرضه و تقاضا، نزدیک به ۳۰ میلیون تن محصول به ارزش ۲۹/۱۴ همت معامله شد که نشان می‌دهد تامین منافع بنگاه‌ها و رضایت مصرف‌کننده نهایی در اولویت نخست بوده است.

آمارهای مربوط به عرضه و تقاضا نشان می‌دهد که تقاضا نزدیک به ۵/۲ میلیون تن بیش از عرضه بوده اما در مکانیسم عرضه و تقاضا، در شرایط نزدیک رقابت، تنها ۹/۲۹ میلیون تن محصول معامله شد. عملکردها در تالار معاملات سیمان بورس کالا با چنین ظرفیتی در این مدت زمان محدود، به وضوح خود را نشان می‌دهد.

تجربه عرضه سیمان در بورس کالا، فرصت بی‌نظیری را برای بنگاه‌ها (سمت عرضه) ایجاد کرده که برمبنای آن، بنگاه‌ها با در نظر گرفتن بهای تمام‌شده و حاشیه سود مطمئن به سمت بهره‌وری حرکت کنند. قبلا بنگاه‌ها (قبل از عرضه سیمان در بورس کالا) گوش به فرمان سیاست‌های ابلاغی، اساسا معنای بنگاهداری و حاشیه سود در شرایط رقابت را درک نمی‌کردند. تولید به دورنما و افق بزرگ‌تر امیدی نداشت و بنگاه‌های بزرگ و چابک در یک حاشیه سود ثابت، به مثابه همیشه، محصول‌شان را تولید کنند و به فروش می‌رسانند. بنگاه‌های زیانده هم که تکلیف‌شان مشخص بود، با حمایت و یارانه دولت تنها شب را به روز می‌رساندند.

براساس مبانی اقتصاد، تنها در شرایط رقابت است که توان بنگاه‌ها با بهره‌وری می‌تواند ارتقا یابد و البته در نهایت همه چیز به مثابه یک چرخه به نفع مصرف‌کننده نهایی هم خواهد بود؛ بدین معنا که با بهره‌وری و افزایش توان بنگاه‌ها، درآمدهای کل و تولید ناخالص داخلی دوباره افزایش می‌یابد.

در جریان مدور اقتصاد، افزایش توان بنگاه‌ها به معنای افزایش توان درآمد خانوارهاست و افزایش درآمد خانوارها به معنای افزایش مصرف است و افزایش مصرف به تولید بیشتر می‌انجامد. در شرایط رقابت در بازارها، تولیدکننده مجبور است برای تامین نیاز و ضروریات مصرف‌کننده، هم جنس باکیفیت و هم ارزان‌تر تولید کند. رسیدن به محصول باکیفیت و ارزان‌تر هم تنها از مسیر بهره‌وری بیشتر برای کاهش هزینه تمام‌شده دنبال می‌شود. رسیدن به این نقطه مطلوب نه از طریق سیاست‌های حمایتی و یارانه‌ای یا سیاست‌های ابلاغی و دستوری، بلکه از کانال رقابت می‌گذرد.

تنها در شرایط رقابت است که بنگاه‌ها (عرضه) خود را به محک آزمون می‌گذارند و اگر نیاز و شرایط مصرف‌کننده (تقاضا) را تامین و رعایت نکنند، از بازار حذف می‌شوند. تجربه سازوکار عرضه و تقاضا، آنچه در اقتصاد می‌گذرد را به ما نشان می‌دهد. این بدان معناست که هم میزان عرضه و تولید و هم میزان نیاز و تقاضا در بازار مشخص می‌شود. از برخورد عرضه و تقاضا نیز قیمت‌ها نه تعیین، بلکه کشف می‌شوند.

قبل از ورود به بورس

پیش از ورود سیمان در بورس کالا قیمت سیمان ثابت و براساس سیاست قیمت‌گذار تعیین می‌شد که هم به بنگاه‌ها و هم به مصرف‌کننده اجحاف می‌شد. بدان معنا که با محدود کردن حاشیه سود بنگاه‌ها، امکان افزایش درآمد را هم از بنگاه‌ها و هم از مصرف‌کننده می‌گرفتیم. با افزایش بهره‌وری در بخش تولید که از مسیر رقابت به دست می‌آید، کارگران و کارکنان می‌توانند شرایط بهتری به دست آورند و قدرت خرید خود را در بازار ارتقا دهند. با افزایش قدرت خرید مردم در مقام مصرف‌کننده نهایی، جریان مدور اقتصاد هم به نفع بنگاه‌ها، هم به نفع خانوار و هم به نفع دولت تداوم پیدا می‌کند.

قبل از ورود سیمان به بورس کالا، قیمت‌ها توسط نهادها تعیین و ابلاغ می‌شدند، گویی بنگاه‌ها (عرضه) و مشتریان (تقاضا) هیچ درک درستی از بازار و قیمت‌ها ندارند و این تنها قیمت‌گذار است که نبض حیات تولید را به دست دارد. در وضعیت پیش از ورود سیمان به بورس کالا، اساسا شفافیت مبنی بر اینکه چه میزان عرضه و تقاضا هست، وجود نداشت. در شرایط غیرشفاف، بنگاه‌ها محصول‌ خود را به هر کسی که می‌خواستند می‌فروختند و بسیاری از متقاضیان سیمان را در شرایط نابرابر دریافت می‌کردند که چندان رضایت‌بخش نبود.

بستر بورس کالا به دلیل داشتن همین سازوکار، بهترین و نزدیک‌ترین مجرایی است که به واسطه آن می‌توانیم خطاها و اشتباهات را اصلاح کنیم. بورس کالا به عنوان بستر عرضه و تقاضا هم مسیر درست را به سرمایه‌گذاران برای رسیدن به حاشیه سود مطمئن‌تر نشان می‌دهد و هم اینکه با تصویر واقعی از بازار، امکان ارائه نقشه راه و پیش‌بینی‌پذیری را به اقتصاد می‌دهد.

پس از ورود به بورس

اکنون بازار سیمان در مکانیسم عرضه و تقاضا، شفاف و روشن به ما نشان می‌دهد که بنگاه‌ها چقدر عرضه می‌کنند، خریداران چقدر مصرف دارند، قیمت‌ها چقدر واقعی هستند و برای بهبود وضعیت چه استراتژی‌ها و اقداماتی می‌توانیم انجام دهیم. اهمیت و مزیت بورس کالا همین‌جاست که ما را به مسیر درست راه‌حل مساله نزدیک می‌کند. برخلاف نسخه‌های دیگر که سرمایه‌گذار و سیاستگذار را از وضعیت واقعی دور می‌کند، سازوکار عرضه و تقاضا به ما کارآمدترین نسخه درمان را نشان می‌دهد.
آمارهای عرضه سیمان در بورس کالا گواه می‌دهند که بورس کالا نه‌تنها شفاف عمل کرده، بلکه در یک موقعیت شفاف، سیگنال‌های درست به سیاستگذار و سرمایه‌گذار داده است. چه‌بسا اگر سیمان به بستر بورس کالا نمی‌آمد، التهاب در بازار سیمان با عُریانی بیشتری خودش را نشان می‌داد.

وقتی آمارها گواهی می‌دهند

در بررسی پیش‌رو برای عینیت بخشیدن و ساده‌سازی مطلب به طوری که به اصل موضوع آسیبی نرسید، تغییرات متوسط قیمت سیمان‌های تیپ۲ (معمول‌ترین و بیشترین مصرف سیمان از نوع پاکتی) را از سال ۹۷ رصد و پیگیری کرده‌ایم. قیمت سیمان قبل از ورود به بورس کالا با حمایت‌های رانت‌زا در مسیری حرکت کرده که با کنترل و دستوری بودن اوضاع نه‌تنها منافع بنگاه‌ها را حفظ نکرده، بلکه سیگنال اشتباهی به سرمایه‌گذار و سیاستگذار داده و همین در پایان چرخه تولید تا مصرف، به زیان مصرف‌کننده نهایی هم تمام شده است.

به طور مثال هر کیلو سیمان تیپ۲ در سال ۹۷ به طور متوسط ۱۵۱ تومان، در سال ۹۸ به طور متوسط ۲۱۷ تومان، در سال ۹۹ به طور متوسط ۲۷۰ تومان و در سال ۱۴۰۰ (فروردین و اردیبهشت) به طور متوسط ۴۲۸ تومان قیمت‌گذاری و به بنگاه‌ها ابلاغ می‌شد که اگرچه سیاستگذار به صورت کنترلی و دستوری در پی رضایت مصرف‌کننده بود اما براساس یک اصل بدیهی و ساده، بدون تامین منافع بنگاه‌ها رضایت مصرف‌کننده در بلندمدت معنا ندارد! نکته مهم در خصوص این قیمت‌ها، نرسیدن سیمان با قیمت‌های مصوب دولت به دست مصرف‌کنندگان است که روال غیرشفاف مبادلات و حضور واسطه‌های پرشمار از دلایل قیمت‌های کاذب سیمان در بازارهای غیررسمی بوده است. اما به محض ورود سیمان به بورس کالا که از ۹ خرداد امسال با حضور شرکت‌های سیمانی عملی شد، قیمت سیمان تیپ۲ به طور متوسط به ۴۱۸ تومان رسید؛ یعنی مکانیسم عرضه و تقاضا، قیمت هر کیلو سیمان را در زمانه اوج تقاضا ۱۰ تومان (معادل دو درصد) ارزان‌تر کرد. شاید انتظار این بود که در ادامه، روند قیمت‌ها دوباره مسیر نزولی به خود بگیرد که البته در صورت اعمال مکانیسم عرضه و تقاضا، چنین احتمالی ممکن بود اما بنگاه‌ها گاهی به طور ناخواسته درگیر چالش‌هایی بیرون از بنگاه می‌شوند که می‌تواند فرآیند تولید آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

بررسی مجموع میزان تولید و فروش ماهانه ۳۰ شرکت سیمان حاضر در بورس اوراق بهادار نشان می‌دهد که چالش‌های بیرون از بنگاه‌ها توانسته‌ روی فرآیند تولید و فروش آنان اثرگذار باشد. تغییرات میزان تولید در یک سال اخیر نشان می‌دهد دقیقا در همان زمان‌هایی که شبکه سراسری برق به دلیل افزایش مصرف (ماه‌های گرم سال) با وضعیت ناپایدار روبه‌رو شده و البته دسترسی گاز به بنگاه‌ها (ماه‌های سرد سال) با محدودیت روبه‌رو بوده، تولید و فروش شرکت‌ها دچار چالش و نوسان بوده و همین مساله روی عرضه و تقاضا نیز اثرگذار بوده است.

بررسی تغییرات متوسط قیمت سیمان (تیپ۲ از نوع پاکتی) در بورس کالا و ۳۰ شرکت سیمانی حاضر در بورس اوراق بهادار دقیقا نشان می‌دهد که رفتار مشابهی در قیمت سیمان شکل گرفته که عامل آن نه بورس کالا به عنوان بستر معامله، بلکه مولفه‌های اثرگذار بر فرآیند تولید بنگاه‌ها بوده است.

بورس کالا در مقام بستر و مکانیسم عرضه و تقاضا، تنها شرایطی فراهم کرده که بنگاه‌ها بتوانند در شرایط نزدیک رقابت، محصول خود را به فروش برسانند و خریداران هم بدون محدودیت از هر قشر و صنفی نیازمندی‌های خود را تامین کنند.

با بررسی آمارهای مربوط به تغییرات قیمت سیمان در بورس کالا از خرداد تا پایان مرداد و آمار تولید بنگاه‌های ۳۰ شرکت سیمانی حاضر در بورس اوراق بهادار در همان بازه زمانی مورد بررسی، متوجه می‌شویم که بین میزان کاهش تولید بنگاه‌ها و افزایش قیمت‌ها، رفتار معکوسی صورت گرفته است؛ بدین معنا که با ناپایداری شبکه برق سراسری در اواخر خرداد، تیر و مرداد، تولید بنگاه‌ها هم با چالش روبه‌رو شد و همین تعادل بازار را به‌هم زد و در شرایط تقاضای فعال، عرضه‌ها کم و همین دلیل افزایش قیمت سیمان شد. به طوری که در مجموع تیر و مرداد با افزایش ۹۷ تومان قیمت سیمان (معادل ۲۲ درصد) روبه‌رو می‌شویم که شیب تغییرات متوسط قیمت در نمودارها هم همین مساله را تایید می‌کند.

بعد از افزایش تولید دوباره بنگاه‌ها در شهریور و مهر، قیمت‌ سیمان دوباره در سراشیبی می‌افتد. این بدان معناست که متوسط قیمت‌ها در این دو ماه با کاهش ۹۵ تومانی (معادل ۱۹ درصد) به نقطه ابتدایی خود در خرداد دوباره نزدیک می‌شود. شیب تغییرات متوسط قیمت‌ها در این دو ماه نیز موید همین مساله است.

البته دوباره با محدودیت‌های دسترسی گاز به شرکت‌های سیمانی به دلیل افزایش مصرف در ماه‌های فصل سرد سال (آبان و آذر)، قیمت‌ها البته این بار با شیبی ملایم جهت صعودی به خود می‌گیرند. در بازه زمانی مزبور آمارها نشان می‌دهد ۲۲ تومان معادل نزدیک ۲/۵ درصد قیمت‌ها افزایشی شدند. البته شدت اثرپذیری بنگاه‌ها از محدودیت‌های دسترسی به گاز نسبت به ناپایداری شبکه برق کمتر بوده که همین مساله خود را در نقطه‌های اوج قیمت‌ها به وضوح نشان می‌دهد.

بررسی کاهش آمار تولید در ماه‌های مزبور و روند افزایش قیمت‌ها، مساله رابطه معکوس میان کاهش تولید بنگاه‌ها و افزایش قیمت‌ها را تایید می‌کند. البته گاهی اوقات به دلیل عدم کشش عرضه، ممکن است بنگاه‌ها کاهش تولید هم داشته باشند اما قیمت‌ها مسیر نزولی به خود می‌گیرند که مصداق آن را می‌توانیم در ماه دی برای تولید ماهانه و متوسط قیمت سیمان ملاحظه کنیم.

بررسی آمارهای مزبور همچنین نشان می‌دهد با چالش در نوسان و بهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا، علاوه بر اینکه قیمت‌ها در بازار تغییر می‌یابند، فروش شرکت‌ها هم تحت تاثیر قرار گرفته است.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانصنعت و معدن
شناسه : 250663
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا