شکم گرسنگان را گندم پر می‌کند نه حرف

محمد بهشتی‌وند *

محمود احمدی‌نژاد به سادگی از یک استاندار معمولی با فرآیندی ساده به شهرداری پایتخت رسید و شهرداری تهران نیز با سادگی و بدون زحمت سکوی پرتاب او به کاخ ریاست‌جمهوری شد. او که به این سادگی ناگهان خود را در لباسی بسیار گشادتر از تن خویش دید سیاست‌ورزی هوشمندانه‌ای را با راهنمایی مشاوران پیدا و پنهانش در دستور کار قرار داد. فرآیند ساده‌ای که پشت و پنهان آن تا امروز پوشیده مانده است محمود احمدی‌نژاد را به این خیالبافی رساند که همه این راه را با تیزهوشی و بزرگی هنر سیاست‌ورزی خویش آمده است. همین رویاپردازی اما او را نماد ساده‌سازی تنگناهای بزرگ و نماد باز کردن خیالی گره‌های درهم‌تنیده اقتصاد ایران کرد. او همه داستان اقتصاد را در دستورهای خالی از برنامه‌های کارشناسانه خلاصه کرد و با این راهبرد که می‌خواهد ایرانیان را به راه انقلاب برگرداند راهی صدها شهر و روستا شد و در هر شهر و روستا وعده‌هایی داد که برخی از آنها هنوز از یادها نرفته است. شهروندان ایرانی با درک دقیق از رویابافی او یا با این راهبرد که سنگ مفت، گنجشک مفت هر جا پای صحبت‌های او می‌نشستند شعار می‌دادند «احمدی دلاور- پتروشیمی بیاور». رییس‌جمهور ساده‌ساز و ساده‌انگار اما در پایان هشت سال ریاست و هزینه کردن صدها میلیارد دلار درآمد رویایی صادرات نفت و صدها هزار میلیارد تومان فروش دارایی‌های تاریخی مردم این سرزمین، اقتصادی با ساختارهای به شدت آسیب‌دیده را به دولت بعدی تحویل داد. این ساده‌سازی مسائل پیچیده با توجه به شمار قابل اعتنای وزیران او در دولت سیزدهم و نیز در مجلس یازدهم ریشه دوانده و شاخ و برگ آن به آرامی از دل دولت بیرون می‌زند و بهت و شگفتی درست می‌کند. تازه‌ترین ساده‌سازی مقوله بسیار پیچیده برطرف کردن فقر مطلق است که روزنامه «جهان‌صنعت» برای نخستین‌بار در همین ستون به آن اشاره کرد. داستان ساده‌سازی اقتصاد و مسائل پیچیده فقر و تهیدستی از سخنان همزمان و نزدیک به‌هم آیت‌الله احمد جنتی رییس خبرگان رهبری و دبیر ۳۰‌ساله شورای نگهبان و سیدابراهیم رییسی شروع شد. جنتی با اعتراف به اینکه در ایران آدم‌های گرسنه‌ای هم هستند که نمی‌توانند نان برای پر کردن شکم پیدا کنند از رییسی خواست کاری کند که در این روزهای آخر سال گرسنگان بی‌نان و برنج نمانند و رییسی نیز بدون درنگ دستور داد در دو هفته باید فقر مطلق برچیده شود. درک ناکارشناسانه از پدیده فقر مطلق به معنای اینکه افرادی هستند که نمی‌توانند برای پر کردن شکم خود نان و پنیر پیدا کنند همین می‌شود که دو مقام عالیرتبه کشور به آن رسیده‌اند. باید به این مقام‌های بانفوذ یادآوری کرد شکم مردم با نان و برنج پر می‌شود نه با حرف و دستور. یعنی باید ایران بتواند آب برای کشاورزی در اندازه‌های فراوان تهیه کند و بهره‌وری از اراضی خرد و پراکنده را به اندازه‌ای بالا ببرد تا بتواند نان و برنج مصرف کل کشور را تهیه کند یا اینکه به اندازه‌ای ارز مازاد داشته باشد که این کالاها را از بازارهای جهانی تهیه کند. اینها البته کارهای مقدماتی است و دولت سیزدهم باید بداند اگر نتواند بودجه‌ای متوازن تهیه کند تورم را بیش از پیش خواهد کرد و شکم‌های گرسنه بیشتری زیرتیغ تورم افسارگسیخته می‌روند.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 251762
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا