تحلیلی بر جشنواره تئاتر ایرانشهر
علی شعبانی *
جشنواره داخلی تئاتر ایرانشهر با همکاری ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی ایرانشهر و بمپور و شرکت هنرمندان دو شهرستان به یاد مرحوم عبدالواحد برهانی ، نویسنده برجسته ایرانشهری که چند ماه پیش رخت به دیار جاودانگی کشید، در روزهای ۱۷و۱۸و۱۹ اسفند در ایرانشهر برگزار شد. بنا به توضیح، سیزده نمایش به جشنواره رسیده و هشت مورد برای اجرا پذیرفته شده بود. به دلیل افزایش مشغله پایان سال و همزمانی با سفر هیأت بلند پایه استان به شهرستان و… توفیق تماشای نمایش ها را نداشتم. لکن در برنامه مفصل و مطول اختتامیه جشنواره، چکیده ی گذرایی از نمایش ها را دیدم. چند نکته در باره جشنواره گفتنی است.
الف- جشنواره آسیب های اجتماعی را محور موضوعی خود قرار داده بود، لکن نام نمایشنامه ها گویای درگیری ذهنی نویسندگان و کارگردانان به کارکرد هنر در حوزه سیاسی بود: قلاده و سگ مرده؛ ستاره ها چشمک نمی زنند؛ من خود خود خودمم؛ سمفونی سیزدهم؛ زیر پوست شهر؛ مرز بی انتها؛ هنرمند، دردمند، مرفه؛…
از نظر من به عنوان دانش آموخته سیاسی و دارای مسوولیت در این حوزه، این جهت گیری فکری نویسندگان و هنرمندان نوید خوبی برای توسعه استان است. توسعه اجتماعی و فرهنگی تالی توسعه سیاسی است. توسعه سیاسی برای پیشبرد سیاست های کلان دولت راهگشاست. اما کم توجهی به آسیب های اجتماعی، ناهنجاری های فرهنگی، فقر، کودکان کار، اشتغال کاذب و ناپایدار، خشونت، رشد طلاق، ضرورت اصلاح نگرش سنتی به مسایل همزیستی و امنیت و شهرنشینی، قانونگرایی و قانون مداری و… در نظام مدنیت امروز، کاستی بزرگی است.
برای دستیابی به توسعه سیاسی و خود شکوفایی اجتماعی، باید افق دید عمومی گسترش یابد و این، مستلزم شکوفایی ظرفیت جامعه شناختی و آزاد شدن دست و پای مردم از برخی باورها و مولفه های بازدارنده توسعه و…در جهت مصالح جمعی است. آسیب های اجتماعی و فرهنگی زیادی را می توان برشمرد که تبدیل به معضل شده اند و نیاز به توجه و تمرکز جدی هنرمندان برای تبیین و برجسته سازی در نگاه عام، ارایه راهکار و بسیج مشارکت جمعی برای رفع و حل آن است. مقدمه آن، تغییر نگاه فرهنگی است. تحقق توسعه استان نیازمند کار فرهنگی بسیار است. با وجود این، رشد سیاسی، رشد فردیت( من خود خود خودمم)، و عطف رویکرد جوانان به عرصه سیاسی را تحولی مثبت و کارساز ارزیابی می کنم.
ب- شور و انگیزه قابل توجه جوانان، تعمیم هنر به سنین مختلف جامعه، مشارکت و همکاری هنرمندان و بازیگران و سوزندوزان و…- هم افزایی فعالان بخش های گوناگون- نکته های مثبتی در شکوفایی فرهنگ و هنر و اقتصاد شهرستان و افزایش انگیزه تولید و بازاریابی و… طبعاً مورد حمایت دست اندرکاران است. همچنین رقابت سالم منطقه ای و بین شهرستانی در تقویت روح خلاقیت و نوآوری، باید بیش تر و بهتر مورد توجه قرار گیرد.
حضور برخی پیشکسوتان و هنرمندان مطرح در جشنواره، اجرای خوب برنامه ها و اخنتامیه، استقبال هنرمندان و تماشاگران نیز از نقاط قوت جشنواره و دلگرم کننده برای برنامه ریزی در سطوح گسترده تر است.
اقتباس نام نمایشنامه ها از برخی آثار شناخته شده تاریخی یا معاصر، القای عدم تمرکز بر نوآوری در نام گذاری نمایشنامه هاست. نام اثر نقش موثری در جذب افراد و مانایی در حافظه و کسب جایگاه دارد. اقتباس نام می تواند اثر را تحت الشعاع اثر معروف تر قرار دهد. همچنین تاکید داوران در بیانیه پایانی بر ضرورت رشد تکنیکی و حرفه ای وتعمیق دانش و بینش در نوشته ها، قابل تامل اند.
ج- هنرمند نامیراست. مرگ پایان هنرمند نیست. چراغ تابان هنر، همیشه تابنده است. عبدالواحد برهانی زنده است. او و قهرمانان کتاب ها و داستان ها و نمایشنامه هایش زین پس متولد می شوند. جشنواره به یاد مرحوم، خود دلیلی بر این مدعاست.
هنرمند یک مصلح اجتماعی است. به عنوان روشنفکری جلوتر از جامعه خویش، باید در نقش توسعه گر و مصلح اجتماعی ظاهر شود. هنرمند، فرزند زمان است و باید انسان زمانه را بسازد. او باید آینه نمود ویژگی ها و واقعیت های زمانه باشد. هنرمند آینه واتاب تصویر مردم است.
د- تلاش مدیران فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان های ایرانشهر و بمپور، کارگردانان و داوران و دست اندرکاران جشنواره ستودنی است. به سهم خود از تلاش و کوشش ارزشمند شان سپاسگزاری می کنم. افزایش این گونه کارها و برنامه ها برای بارزتر شدن جایگاه ایرانشهر به عنوان مرکز فرهنگی بلوچستان ضرورت است.
– معاون استاندار سیستان و بلوچستان و فرماندار ویژه شهرستان ایرانشهر *
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :