اتهام به حاجیفیروز برای حذف نوروز
به گزارش جهان صنعت نیوز: حاجیفیروز یکی از چهرههای فولکلور ایران است که این سالها محل بحثهای فراوانی شده است. سال گذشته معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران دستور داد برای «جلوگیری از سوءبرداشتهای نژادی» در برنامههای نوروزی از حاجیفیروز با چهره سیاه استفاده نشود. در طرف مقابل اما بسیاری از صاحبنظران علت سیاهی روی حاجیفیروز را مربوط به اساطیر ایران باستان دانسته و منکر وجود بردهداری به آن مفهوم که در غرب رایج است در ایران میشوند.
برای بررسی بیشتر این موضوع پای صحبتهای دکتر محمود جعفریدهقی نویسنده، تاریخدان، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی و استاد دانشگاه تهران نشستیم. وی در این خصوص به «جهانصنعت» میگوید: حاجیفیروز که یکی از مجموعه مراسم مربوط به نوروز است هیچ ارتباطی به بردگی ندارد و اظهارنظرهای نادرست آنها ممکن است صرفا نوعی تلاش در جهت زدودن فرهنگ نوروز و فرهنگ ایرانی باشد.
حاجیفیروز کیست؟
حاجیفیروز یا خواجه پیروز، یک چهره افسانهای در فولکلورِ ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز، به شهرها میآید تا از آمدنِ نوروز به مردم آگهی دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاهرُخ، با کُلاهِ دوکی، گیوههای نوکتیز و پیراهن سُرخ است که با دایرهزنگی و تنبک به خیابانها میآید و به رقص، شیرینکاری و خواندنِ آوازِ کوبهای میپردازد.
محمود جعفریدهقی استاد دانشگاه تهران در توضیح اینکه حاجیفیروز کیست به «جهانصنعت» میگوید: حاجیفیروز یکی از کهنترین چهرههای نمادین ایرانیان در شروع هر سال تازه است. مردانی سیه چرده که پیش از فرا رسیدن سال نو با تنبک و دایرهزنگی و خواندن سرودهای شادیبخش به میان مردم میآیند و فرا رسیدن سال نو و رویش تازه گیاهان و طبیعت را نوید میدهند و برای این خبر تازه مژدگانی میطلبند. در باب دیرینگی حاجیفیروز پیشنهادهای گوناگونی داده شده که هر یک در جای خود قابل تامل و مطالعه است. شکی نیست که اسطورهها در طول زمان با فرهنگ و اساطیر ملل دیگر میآمیزند و با توجه به دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی دستخوش تحول و دگرگونی میشوند.
ریشههای تاریخی و فرهنگی حاجیفیروز
در مورد ریشههای فرهنگی و تاریخی حاجیفیروز نکات متفاوتی مطرح شده است. برخی چهره سیاه او را نشان از گذر از آتش دانسته و برخی آن را سنتی جدید و مرتبط با تاریخ معاصر ارزیابی کردهاند.
در برخی منابع گفته میشود که نمایشِ حاجیفیروز، ریشه در فرهنگِ میانرودان دارد و برخی منابع دیگر، ریشه حاجیفیروز را بسیار دیرینهتر و پیوسته به دوره برزِ بابل میدانند.
محمود جعفریدهقی رییس انجمن ایرانشناسی در خصوص منشاء و نحوه ساخته شدن حاجیفیروز به نوشتههای کتایون مزداپور در این خصوص اشاره کرده و میگوید: کتایون مزداپور در توضیح پیشینه حاجیفیروز مینویسد: زمانی که الهه «تموز» که «ایشتر» نام دارد، برای ازدواج «شاه دوموزی» را در نظر میگیرد، روزی ایشتر به دلایلی نامعلوم به زیر زمین سفر میکند. با ورود او به زیرزمین، جریان باروری و حیات در زمین متوقف میشود. خدایان برای رفع این مشکل تصمیم میگیرند، دوموزی را به زیرزمین بفرستند. وقتی دوموزی به زمین بازمیگردد، فصل بهار آغاز میشود. او هنگام بیرون آمدن از زیرزمین، تنبک و دایرهزنگی در دست داشته و صورتش کاملا سیاه بوده است. به این ترتیب حاجیفیروز در پیشینه اساطیری ما شکل گرفته است.
جعفریدهقی میافزاید: روانشاد مهرداد بهار، اسطورهشناس نامدار، حاجیفیروز را با جشنهای باستانی سیاوش پیوند میدهد. سیاوش خود نیز نمادی از زنده شدن دوباره یا «نوزایی» است. آنگونه که در افسانهها آمده است، سیاوش با گذر از آتش دوباره متولد میشود. در اساطیر نیز روایتهایی مبنی بر روییدن گیاه از خون سیاوش وجود دارد که این گیاه به «پر سیاوشان» مشهور است. لباس قرمز حاجیفیروز، نماد روی آوردن به شادی است و تحولی عظیم در زندگی را نشان میدهد. در واقع حاجیفیروز به ما شادمانی در شروع سال جدید را یادآوری میکند. بنابراین، به اعتقاد بهار حاجیفیروز که فقط در چند روز اول و آخر سال پیدایش میشود و شادی و سرور را به ارمغان میآورد، نمادی از بازگشت سیاوش به جهان پرجنبوجوش مادی است و صورت سیاهش نشانه توقف او در جهان تیره و تار مردگان و آمدنش از همان جهان مردگان است. شاید جامه قرمزش نیز علامت خون و زندگی مجدد باشد.
ارتباط حاجیفیروز با اساطیر ملل دیگر
جعفردهقی در خصوص ارتباط حاجیفیروز با اساطیر سایر ملل به «جهانصنعت» میگوید: همه اظهارنظرهای مطرحشده درباره حاجیفیروز مبتنی بر برداشت صاحبنظران از اسطورهها و فرهنگ ایرانی است. با این همه با توجه به این اسطورهها و پیوند آن با اساطیر ملل دیگر به نظر میرسد که صورت سیاه حاجیفیروز که به نوعی پیک نوروزی است، نشاندهنده آمدنش از جهان مردگان به جهان زندگان است و همانطور که استاد بهار پیش از این اظهار داشته با داستان سیاوش و آمدن او از جهان مردگان مربوط است.
حاجیفیروز که داستان او مربوط به داستان سیاوش است، به همه نوید میدهد که به زودی درختان برگ میدهند و گیاهان شکوفه خواهند کرد.
از سوی دیگر، با توجه به اسطوره امرداد به نظر میرسد که اسطوره حاجیفیروز با فرشته مرداد نیز مربوط باشد. همانطور که میدانیم، اَمرداد یا اَمِرِتات به معنی بیمرگی است و تجلی دیگری است از رستگاری و جاودانگی. او سرور گیاهان است و گیاهان را میرویاند و نیز رمه گوسفندان را میافزاید. او میکوشد که گیاهان پژمرده نشوند. همکاران او ایزدان رَشن، اَشتاد و زامیاداند. افزون از این، امشاسپند امرداد (= نامیرای مقدس) جنبه زنانه دارد که خود نشان باروری و زندگی است. امرداد یکی از امشاسپندان است. امشاسپندان بنا بر اساطیر ایرانی شش تناند. بهمن، اردیبهشت، شهریور، خرداد و مرداد و سپندارمذاند که با خود هرمزد هفت تن خواهند بود. تعداد آنها در متون پهلوی از شش تا سی تن متغیر است. در واقع امشاسپندان صفات اهورامزدا و تجلی لطف و عنایت او بر جهانیان است.
رییس انجمن ایرانشناسی میافزاید: همانطور که یاد شد، بنا بر باور ایرانیان باستان امشاسپند امرداد خویشکاری و سرپرستی گیاهان را به عهده دارد، رویش گیاهان و چارپایان را افزایش میدهد و از ورود بیدادگرانی که به گیاهان ستم میکنند به بهشت جلوگیری میکند. زمانی که اهریمن به گیاه حمله میکند و گیاه را خشک میکند، امرتات آن گیاه را دربرگرفته و با کمک ایزد تیشتر گیاه را با باران به همه جا فرود میآورد. او گیاهان دارویی مانند ون جد بیش (= درخت ضد هر درد) را نیز به آدمیان هدیه کرده است. دو ایزد خرداد و مرداد در کنار هم نشان ارمانهای نیرومندی، سرچشمه زندگی و رویش هستند. به نظر من نماد و نماینده امشاسپند امرداد به صورت حاجیفیروز (که نام کهنتر آن صرف پیروز بوده) همانا پیروزی حیات و زندگی را بر مرگ و جاودانگی آن بیان میکند.
رد اتهام نژادپرستی از حاجیفیروز
با حذف تصاویر حاجیفیروز از بیلبوردهای شهرداری، جدلها در خصوص نژادپرستانه بودن یا نبودن روی سیاه حاجیفیروز بالا گرفته است.
عدهای میگویند با توجه به اینکه حاجیفیروز در بعضی از اشعارش «ارباب» خود را خطاب میکند، سیاهی چهره او میتواند برای برخی یادآور بردهداری باشد. با این وجود همانطور که جعفریدهقی تاریخدان، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی کشورمان اشاره داشت این اتهام وارده به حاجیفیروز کاملا بیاساس است و ریشههای تاریخی حاجیفیروز را باید در اساطیر جستوجو کرد.
جعفریدهقی در این خصوص به «جهانصنعت» میگوید: با تاکید بسیار عرض کنم که اسطوره حاجیفیروز که یکی از مجموعه مراسم مربوط به نوروز است هیچ ارتباطی به بردگی و پارهای برداشتهای نادرست و برخی گفتههای اخیر در این باره ندارد و اظهارنظرهای نادرست آنها ممکن است صرفا نوعی تلاش در جهت زدودن فرهنگ نوروز و فرهنگ ایرانی باشد.
لینک کوتاه :