دیپلماسی هوشیارانه
محمود اشرفی *
دوران جنگ سرد شعارهای آرمانخواهانه سوسیالیستها در جهان طنینافکن بود. سوسیالیسم مبتنی بر ایدههای مارکسیسم لنینیسم به شهروندان جهان توسعهنیافته وعده اعتدال مبتنی بر جامعهگرایی میداد. گویا در جوامع سوسیالیستی انسانها جایگاه والا و شایسته داشته و انسانیت و بشردوستی ترویج میشود. اما به دنبال رویدادهای سالهای پایانی قرن بیستم نظامات سوسیالیستی موسوم به بلوک شرق درهم فروپاشید. آشکار شد که کشورهای سرمایهداری اروپای غربی در سوسیالیزه کردن جوامع خود و تامین رفاه شهروندان بسیار موفقتر از کمونیستهای بلوک شرق بودهاند. در دوران جنگ سرد تلاش اتحاد جماهیر شوروی بیش از رفاه شهروندان در راستای گسترش و تحکیم مواضع نظامی در اروپای شرقی بود. سوسیالیسم فروپاشید اما میراث آن برجا مانده است. کشورهای سوسیالیستی سابق که در گذشته ادعای جامعهگرایی و بشردوستی داشتند، اکنون به کانون تهدید امنیت جهانی تبدیل شدهاند. سرمایهداری در این کشورها در کمتر ار سه دهه رشدی مافیایی داشته است. در چنین شرایطی کشورهای چین و روسیه به ساختارهایی سیاسی- نظامی نو، ناشناخته و غیرقابل پیشبینی بدل شدهاند. ویژگی غیرقابل پیشبینی بودن این کشورها ناشی از مشی و سلوک سیاسی خاص این کشورها است. از این رو با توجه به افزایش توان اقتصادی و گسترش نظامی چین از این کشور به عنوان تهدیدی علیه امنیت جهانی یاد میشود. برقراری روابط سیاسی با کشورهای وارث امپراتوریهای سوسیالیستی، نیازمند در نظر گرفتن ویژگیهای آنها است. کنشهای غیرقابل پیشبینی این کشورها نیازمند بهکارگیری رفتار سیاسی و دیپلماسی مناسب است. توسعهطلبی و یکجانبهگرایی هنگامی که در یک اقتصاد مافیایی تنیده میشود، ساختاری را به وجود میآورد که رفتار سیاسی هوشیارانه را طلب میکند.
لینک کوتاه :