مجلس یازدهم؛ از شعارزدگی تا عملگرایی
احمد شیرزاد *
مجلس یازدهم در مقایسه با مجالس گذشته مجلس ضعیفی است بهطوری که شاید از ابتدای انقلاب تاکنون ضعیفترین مجلس محسوب شود که البته فرآیند انتخابات آن نیز چنین چیزی را اقتضا میکرد.
درواقع اغلب نمایندگانی که به این مجلس راه پیدا کردند، تجربه کافی برای نمایندگی ندارند و تنها تعداد محدودی از نمایندگان باتجربه و از بهترینهای مجلس هستند که همین تجربه را نیز عمدتا در دولتهای نهم، دهم و دولت آقای احمدینژاد کسب کردند.
علاوه بر موضوع نمایندگان، متاسفانه مجلس بسیار درگیر فضای شعاری است که این مساله در اسمی که برای خود انتخاب کردند نیز دیده میشود. عنوان «مجلس انقلابی» و چنین اسمگذاریهایی حاکی از همین فضای شعاری است و گویا که مجلسهای سابق، ضدانقلابی بوده و یا از یک کره دیگر آمده بودند. درواقع متناظر با همین اسم نیز شاهد عجلههایی در ایجاد تغییر و تحولات هستیم که گاه ممکن است فرآیندهای قانونی لازم را بهطور پخته و دقیق طی نکنند.
درمجموع در سال گذشته ما قانون، شاخصه ویژه و یا تحرکی که حاکی از قدرت این مجلس در قانونگذاری و تبیین قوانین باشد را شاهد نبودیم. ولی به نقل قول از خودشان درحال تقویت بعد نظارتی هستند که درخصوص همین بعد نظارتی نیز حرفهای بسیاری وجود دارد. ولی درکنار این نقاطضعف میتوان گفت که این مجلس بسیار با انگیزه، پر انرژی، علاقمند و وقتگذار است. بااینکه داشتن انگیزه برای یک عملکرد خوب کافی نیست ولی بهطور کلی مجلس خستهای نیست.
اما درخصوص طرحها و لوایح و اتفاقاتی که در مجلس رخ میدهد باید بگویم که برخی از اینها صرفا در سطح نخبگان سیاسی و یا اجرایی قابل درک است ولی طرحهایی مانند طرح صیانت از فضای مجازی که من آن را بازی با دمشیر تلقی کردم، برای مردم آزاردهنده است. در جامعه کنونی که حتی ضعیفترین اقشار آن نیز برای دلایل گوناگونی مثل کسب و کار و یا کسب اطلاعات ساعتی از روز را در فضای مجازی سپری میکنند، دست بردن به این فضا و یا محدود کردن کانالهای اطلاعاتی به شدت روح و روان مردم را آزار میدهد. حتی اگر قرار است فضای مجازی را سامان دهند، بهگونهای باشد که توام از تنگنا و محدودیت برای مردم نباشد.
درمجموع کشور ما نیازمند تصمیمگیریهای بسیار بزرگ است. در حالی که سطح پرواز این مجلس اجازه چنین کاری را نمیدهد. مثلا یکی از مشکلات ما سازمانهای موازی هستند که هر یک از این سازمانها بودجه خاص خود را دارند که نیازمند یک نظارت بسیار کارشناسی شده هستند تا بتوانند آنها را ادغام و یا کوچک کنند. به عنوان مثال یکی از حیاتیترین کارهایی که در مجلس ششم صورت گرفت، یکی کردن دو وزارتخانه جهاد و کشاورزی بود که نتیجه آن همسو شدن دهها هزار نیروی کاری بودند که به طور موازی کار میکردند و همچنین این ادغام کمک کرد تا دستگاه دولتی پاسخگوتر باشد.
موضوع دیگر، موضوع توزیع کالا است که همانطور که دولت قبلی نیز به تشکیل وزارتخانه بازرگانی تاکید داشت ولی چنین اتفاقی صورت نگرفت و اکنون یکی از بزرگترین نقطه ضعفها، وزارتخانه صمت است چرا که توان پاسخگویی به بازار مصرف و تولید را ندارد. از این رو در سازماندهی خدمات دولتی نیازمند بازنگری و یک رسیدگی جدی هستند چراکه مسائل بنیادی و مبنایی در کشور ما بسیار زیاد هستند. در بخش محیطزیست و یا در بحث آب نیز ضعفهایی وجود دارد. اجتماع کشاورزان اصفهانی و اعتراضات در سایر شهرها از نتایج همین نقطهضعفها است.
همه این مشکلات و نقطهضعفها نیازمند تصمیمگیریهای بزرگ هستند که قد و قواره مجلس در حد چنین تصمیمگیریهایی نیست. این مجلس حتی در نقاطی که وارد میشود تا تصمیمات بزرگی بگیرد نیز بسیار بیاحتیاط و نسنجیده مانند همان طرح صیانت عمل میکند که تنها باعث آزار دیگران میشود.
* تحلیلگر مسائل سیاسی و نماینده سابق مجلس
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :