سربلندی منطق فردگرای بازار آزاد در آزمون جنگ

اشکان نظام‌آبادی *

واکنش مردم جهان به حمله نظامی روسیه به اوکراین صرف‌نظر از اقدامات سیاسی دولت‌ها نشان داد ارزش‌های انسانی در بازار آزاد  همچنان حرف اول را می‌زند؛ ارزش‌هایی که چه بسا دولتمردان را مجبور به اعمال واکنش‌های سخت‌تر مقابل خشونت جنگی کرده است.

واکنش‌های تندی که امروز از سوی رهبران نه‌چندان مصلح جهان علیه خشونت جنگ می‌بینیم نتیجه فشار دست نامرئی بازار یا همان اراده جمعی مردم صلح‌طلبی است که متهم به فردگرایی می‌شوند.

شاید اگر جنگ رخ نمی‌داد این ارزش‌ها هیچ وقت امکان بروز و ظهور پیدا نمی‌کرد چرا که تصور غالب این بود که در منطق بازار آزاد «فردگرایی» و تمایلات بازار مهم‌ترین رکن تصمیم‌گیری است و مردم این جوامع نیز در درگیری‌ها تنها منافع شخصی خود را می‌بینند. یکی از اصلی‌ترین انتقادات جامعه‌گرایان به منطق بازار آزاد، تاکید بیش از حد به ارزش‌های فردی است اما واکنش‌ها به فجایع انسانی اوکراین در عمل نشان داد که حسگرهای یک جامعه «بازارمحور» نسبت به «منافع جمعی» اتفاقا و در کمال تعجب همگان، بسیار دقیق‌تر از تصورات جامعه‌گرایان است. در بازار هر چیز بهایی دارد و این بار دست نامرئی بازار، شمشیر را به سمت خود نشانه گرفته با پرداخت «خون» خود، تثبیت ارزش‌هایش را قیمت‌گذاری کرد.

نکته حائز اهمیت دیگر این است که اعمال تحریم بر روسیه بیشترین فشار را بر همین جوامع تحریم‌کننده وارد خواهد کرد و معایب زیادی برای آنها دارد؛ معایبی که اتفاقا از جنس اقتصاد است و ضربه سنگینی را بر «بازار» وارد می‌کند. به عبارت بهتر این بار «منطق بازار» به ظاهر علیه خود عمل کرد و وقتی ارزش‌های انسانی را در خطر دید این شجاعت را داشت که با چشم‌پوشی از مضرات مالی دستاورد بزرگتری به نام پاسداشت «آزادی» و انسانیت را به دست آورد. در این وقایع دیدیم که  واکنش دسته جمعی یک جامعه «فردگرا» به امری انسانی، بسیار «اجتماعی‌تر» از آرمان‌های جامعه‌گرایان بود؛ آرمانی که تنها روی کاغذ مانده و در بزنگاه‌های تاریخی خبری از آن نیست.

 صحت چنین ادعایی را می‌توان در نظرسنجی‌های مستند و معتبر نیز ردیابی کرد. نظرسنجی ایپسوس آمریکا نشان می‌دهد ۷۴ درصد شهروندان خواستار برقراری منطقه پرواز ممنوع در اوکراین هستند و ۶۲ درصد مردم تورم ناشی از افزایش قیمت حامل‌های انرژی پس از تحریم روسیه را بهای حمایت از دموکراسی می‌دانند. نظرسنجی مرکز تحقیقات روابط‌عمومی نورک- آسوشیتدپرس هم نشان داد که بیش از ۷۸ درصد  شهروندان آمریکایی می‌گویند ایالات متحده باید در تنش اوکراین نقش‌آفرینی (جزئی یا فعالانه) کند.  همچنین در نظرسنجی جدید موسسه «یوگاو»  ۴۲ درصد از آمریکایی‌های مورد پرسش گفتند که ایالات‌متحده باید کمک مالی به اوکراین بفرستد.

همین واکنش‌های جمعی مردم که در قالب راهپیمایی و فشار رسانه‌ای صورت گرفت دولتمردان غربی را که در ابتدا سکوت پیشه کرده بودند مجبور به اعمال تحریم علیه روسیه کرد چراکه در ابتدا به نظر نمی‌رسید در کشورهای اروپای غربی و آمریکای تضعیف‌شده بایدن، اراده واحدی برای محکومیت جنگ به صورت عملی وجود داشته باشد. رهبران اروپا به خوبی می‌دانستند که با قیمت فعلی گاز که در کنار سیاست انبساطی پس از پاندمی کرونا یکی از عوامل اصلی تورم محسوب می‌شود نمی‌توانند به روسیه فشار وارد کنند. از طرف دیگر قیمت کامودیتی‌ها در سال‌های گذشته به شدت افزایش داشته و قطع واردات از روسیه که یکی از منابع اصلی کامودیتی در جهان است، می‌تواند ضربه اقتصادی شدیدی به اروپای تورم‌زده و درگیر بحران اقتصادی وارد کند. در چنین شرایطی رهبران اروپا در روزهای آغازین جنگ واکنش چندان سختی به این اقدام روسیه نشان ندادند اما در ادامه فشار افکار عمومی بود که این رهبران منفعت‌طلب را پیرو خواست و اراده جمعی کرد. به همین دلیل بود که سختگیری‌ها نه در شروع جنگ بلکه از روزهای دوم و سوم به شکل فزاینده‌ای اوج گرفتند. حالا همان رهبرانی که در موضع ضعف بودند سخت‌ترین مواضع را در مقابل جنگ و خونریزی اتخاذ می‌کنند. به عنوان مثال  وزیر خارجه لیتوانی گفته است که نباید با خون اوکراین هزینه خرید نفت و گاز را بپردازیم.

اقتصاد رنگ‌پریده اروپا که در حال  تیپرینگ سیاست‌های انبساطی پس از کرونا بود با این تحریم‌ها به شدت آسیب می‌بیند. از زمانی که تحریم سوییفت برای روسیه اعمال شده، نرخ برابری یورو نسبت به اکثر ارزهای دیگر دست‌کم شش درصد افت کرده است. تغییر ارزش جفت ارزهای کراس نیز همگی نشان از تضعیف اقتصاد حوزه یورو دارد. با اعمال تحریم‌های بیشتر قیمت نفت و گاز همچنان رکوردزنی می‌کند. گندم و مواد غذایی به شدت گران شده و دارایی‌های مردم اروپا و آمریکا ارزش خود را از دست می‌دهند. تحریم روسیه شاخص‌های بورسی آمریکا را تحت فشار قرار داده و ممکن است به تشدید تورم بالاتر و رشد اقتصادی کمتر در این کشور کمک کند. بازدهی اوراق قرضه ده‌ساله آمریکا بعد از خبر جنگ به ۷۸/۱ درصد رسید و اختلاف بازدهی این اوراق با دو ساله  به زیر ۳۰ واحد رسیده است. این ضربات اقتصادی هنگفت هیچ نفعی برای اقتصاد کشورهای تحریم‌کننده ندارد جز پاسداشت ارزش‌های انسانی که آن هم حاصل اراده و فشار مردم آنها است نه دولتمردانشان؛ ارزش‌هایی که اساس و بنیان شکل‌گیری ایده بازار را تشکیل می‌دهد و آزمون جنگ اوکراین نشان داد که همچنان زنده‌اند.

سر‌دبیر

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 253666
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا