تهدید عرضه جهانی سنگآهن
به گزارش جهان صنعت نیوز: کارشناسان از جمله دلایل افزایش قیمت سنگآهن را استقبال معاملهگران از اقدام چین برای مقابله با هرگونه کمبود نقدینگی احتمالی در بازار میدانند. هرچند گفته میشود که وضعیت بازار سنگآهن، عمدتا بر چشمانداز تقاضا در چین متمرکز است، اما دو عامل فقدان عرضه جدید و سیاست کربنزدایی احتمالا باعث تغییر ساختاری در بازار مواد خام فولادی شده است. به هر حال آنچه در چین اتفاق میافتد، محرک اصلی قیمتهای سنگآهن در کوتاهمدت و میانمدت است. با توجه به اینکه این کشور تقریبا دوسوم کل سنگآهن در بازارهای صادراتی را خریداری و حدود نیمی از فولاد جهان را تولید میکند، جای تعجب هم ندارد. در حالی که شرکتهای معدنی بزرگ استرالیا همگی برنامههای سرمایهگذاری قابلتوجهی دارند و در حال توسعه معادن جدید هستند، اما در واقع ظرفیت آنها در سالهای آتی ثابت باقی خواهد ماند. افزایش قیمتها باعث شده تا بیش از نیمی از کارخانههای فولادسازی سطح موجودی خود را حفظ و محافظهکارانه عمل کنند. احتمالا عرضه سنگآهن در سالهای آتی ثابت بماند، زیرا معدنکاران بزرگ تنها به اندازه جایگزینی معادن رو به اتمام سرمایهگذاری میکنند. هر چند این موضوع تاکنون چندان مورد توجه نبوده است، اما سوال این است که اگر تقاضای جهانی فولاد کمابیش با همان سرعتی که در دهههای اخیر داشته است به افزایش خود ادامه دهد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا با کمبود سنگآهن مواجه خواهیم شد؟
۶۰ درصد از تجار موجودیها را تخلیه میکنند
با توجه به افزایش قیمت سنگآهن از اول ماه مارس، اخیرا یک نظرسنجی از کارخانههای بزرگ فولادسازی و بازرگانان انجام شده است تا انتظارات بازار را در حال حرکت رو به جلو بسنجند. یکی از پاسخدهندگان اشاره کرده که در حال حاضر هیچ برنامهای وجود ندارد و رویکرد انتظار و نظاره بازار را ترجیح میدهد.
بررسی از ۱۶ کارخانه بزرگ فولادسازی در سراسر چین نشان داده که ۵۶ درصد آنها قصد دارند سطح موجودی فعلی خود را در آوریل حفظ کنند، در حالی که نزدیک به ۲۵ درصد قصد کاهش موجودی خود را دارند و فقط ۱۳ درصد در حال برنامهریزی برای افزایش آن هستند. در میان ۱۲ شرکت بازرگانی مورد بررسی، بیش از ۴۰ درصد اعلام کردند موجودی آنها کافی است، در حالی که ۳۳ درصد مازاد را نشان دادهاند و ۲۵ درصد باقی مانده اعلام کردهاند که موجودی آنها در این زمان ناکافی است. حدود ۵۸ درصد از پاسخدهندگان اعلام کردند که قصد دارند موجودیهای خود را به دلیل قیمتهای بالا تخلیه کنند، در حالی که فقط ۲۵ درصد اعلام کردند که قصد دارند با هدف افزایش قیمتهای آتی از فروش خودداری کرده و مقاومت کنند.
افزایش قیمت فولاد
در این میان شاهد این هستیم که قیمت سایر مواد فولادسازی که در بورس کالای دالیان معامله میشوند و قیمت فولاد در بورس آتی شانگهای با وجود احساس خطر در سایر داراییها در بحبوحه افزایش محدودیتهای کرونایی در چین، افزایش یافت. به این ترتیب پرمعاملهترین قرارداد سنگآهن در بورس کالای دالیان برای تحویل در سپتامبر، معاملات روزانه را با ۴/۴ درصد افزایش در ۸۷۰ یوان (۵۲/۱۳۶ دلار) در هر تن به پایان رساند. فعالترین قرارداد ماه می سنگآهن در بورس سنگاپور نیز با ۴/۰ درصد افزایش به ۸۰/۱۵۴ دلار در هر تن رسید. بازار سنگآهن واکنش بسیار مثبتی به تزریق ۱۵۰ میلیارد یوآن توسط بانک مرکزی چین نشان داد. تزریق نقدینگی تا حدی به بازار آرامش و اطمینان میدهد که بانکهای محلی با فشار مالی مواجه نخواهند شد. رگولاتور اوراق بهادار چین اواخر روز یکشنبه اعلام کرد که این کشور همچنین به زودی اقداماتی را برای تسهیل انتشار اوراق قرضه برای شرکتهای خصوصی انجام خواهد داد.
تلاش برای کربنزدایی اقتصاد جهانی
رشد تقاضای فولاد تقریبا با همان سرعت اقتصاد جهانی است و اگر نرخ رشد سالانه مرکب ۵/۲ درصد در نظر گرفته شود، مصرف فولاد تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر خواهد شد. چیزی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد وضعیت عرضه است و این شاید به این دلیل است که در سالهای اخیر تا حد زیادی، عرضه باثبات بوده و تنها زمانی واقعا به یک مشکل بازار تبدیل میشود که اختلال قابلتوجهی وجود داشته باشد، مانند وقوع طوفان در استرالیا، تولیدکننده شماره یک جهان، یا مشکلات حملونقل در کشتیرانی در برزیل، تولیدکننده شماره دو جهانی به علت کرونا. همیشه هشدارهایی برای این نوع پیشبینی بلندمدت وجود دارد و همچنین عوامل دیگری وجود دارند که میتوانند بر میزان نیاز به سنگآهن تاثیر بگذارند. اینها شامل احتمال رسیدن چین به اوج تقاضای فولاد در این دهه و افزایش استفاده از قراضه در چین و سایر نقاط آسیا میشود. اما شایان ذکر است که در کشورهای دیگری که صنعتی شدهاند، پیک فولاد به جای کاهش شدید، با کاهش ملایم تقاضا همراه شد. یک عامل دیگر این است که هنوز حدود دو میلیارد نفر در کشورهای آسیایی زندگی میکنند که از نظر مقیاس صنعتی بسیار پشت سر چین هستند و این کشورها احتمالا میخواهند تقاضای فولاد را در دهههای آینده افزایش دهند.
عدم سرمایهگذاری در ظرفیت اضافی سنگآهن یکی از موضوعات کنفرانس جهانی پیشبینی سنگآهن و فولاد این هفته در پرث بود. پل مک تاگارت، تحلیلگر در این کنفرانس گفت که صنعت سنگآهن باید هر سال ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت جدید اضافه کند تا بتواند معادنی را که در حال اتمام هستند، جایگزین کند. در حالی که شرکتهای معدنی بزرگ استرالیا همگی برنامههای سرمایهگذاری قابلتوجهی دارند و در حال توسعه معادن جدید هستند، اما در واقع ظرفیت آنها در سالهای آتی ثابت میماند. ممکن است این غولهای سنگآهن به تقاضای سهامداران برای سود بیشتر از قیمتهای بالای فعلی پاسخ دهند، یا شاید هنوز از خاطرات دوره حدودا ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ متوجه هستند؛ زمانی که ظرفیت بیش از حد ایجاد شد و قیمت سنگآهن برای مدت طولانی در سطوح پایین معامله شد. آنها همچنین ممکن است در مورد میزان فولاد مورد نیاز برای ایجاد راهحلهای انرژی تجدیدپذیر در تلاش برای کربنزدایی اقتصاد جهانی تردید داشته باشند.
سنگآهن کافی برای پاسخگویی به تقاضاها وجود ندارد
به هر دلیلی، به نظر میرسد که سنگآهن کافی برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده در میان کشورهای در حال توسعه آسیایی و همچنین فناوریهای تجدیدپذیر فولاد مانند توربینهای بادی و شبکههای برق برای رسیدگی به تولید انرژیهای تجدیدپذیر متناوب وجود نداشته باشد. تأثیر کربنزدایی یک عدم قطعیت بیشتر برای تولیدکنندگان سنگآهن است.
فرآیند کنونی تبدیل سنگآهن به فولاد خام، انرژیبر است و تا حد زیادی از زغالسنگ ککشو استفاده میشود. یکی از راههای کاهش مقدار زغالسنگ مورد نیاز به ازای هر تن فولاد خام، استفاده از سنگآهن با عیار بالاتر است و این احتمالا بازار سنگآهن دوبعدی را ایجاد میکند؛ جایی که مواد با عیار بالا برتری بیشتری نسبت به سنگآهن با کیفیت پایینتر دارند.
اگر کمبود عرضه وجود داشته باشد، احتمالا سنگآهن با عیار پایین همچنان مورد نیاز خواهد بود، اما ممکن است برای توجیه هزینه انرژی بالاتر برای تبدیل آن به فولاد، قیمت آن با تخفیف قابلتوجهی مواجه باشد. کربنزدایی همچنین ممکن است روش تبدیل سنگآهن به فولاد را با امکان استفاده از هیدروژن برای تولید آهن احیاشده مستقیم که آهن اسفنجی نیز نامیده میشود، تغییر دهد که سپس در کوره قوس الکتریکی به فولاد تبدیل میشود. این امر انتشار کربن از تولید فولاد را حذف نمیکند، اما آن را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد. این روش به نفع سنگآهن با عیار بالاتر است، به این معنی که شرکتهای معدنی ممکن است مجبور شوند در تاسیساتی برای بهرهمندی از عیارهای پایینتر سرمایهگذاری کنند تا آنها را برای دنیایی با محدودیت کربن مناسبتر کنند. موضوع این است که سرمایهگذاری در ظرفیت اضافی سنگآهن و ارتقای آن زمان طولانی دارد و حتی اگر امروز انجام شود، ممکن است محصولات به موقع به بازار نرسد.
لینک کوتاه :