چشمانداز بازار نفت در پساکرونا
به گزارش جهان صنعت نیوز: در ترسیم چشمانداز آتی بازار جهانی نفت، ۱) تولید نفت شیل در آمریکا، ۲) ظرفیت رشد تولید و صادرات نفتخام عراق، ۳) سیاستگذاری کشورها در راستای تامین الزامات پدیدهگذار انرژی، ۴) بازگشت ونزوئلا به بازار نفت با تکیه بر رشد تولید نفت سنگین در بلندمدت و ۵) احتمال بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به بازار ازجمله مهمترین نیروهای محرک و بازیگردان چشمانداز آتی بازار جهانی نفت به شمار میروند. در این بین، نبود قطعیت درباره امکان رفع تحریمهای نفتی و زمان آن نسبت به دیگر عوامل فوق بیشتر است. در راستای ارتقای امنیت انرژی و امنیت اقتصادی کشورمان، راهبردهای ۱) حفظ مهمترین مشتری نفتی کشور (چین) در هر دو سناریوی رفع و عدم رفع تحریمها، ۲) کاربست دیپلماسی فعال انرژی برای بازیابی بازارهای هدف با رفع احتمالی تحریمهای نفتی، ۳) وابسته نکردن فعالیتهای اقتصادی به حصول توافق به دلیل هزینههای فراوان معلق نگه داشتن اقتصاد و ۴) جهتدهی به سیاستهای اقتصادی در راستای متنوعسازی بیشتر اقتصاد و کاهش وابستگی درآمدهای دولت به نفت پیشنهاد میشود.
تحولات جهانی نفت تحت تاثیر همهگیری کرونا
روند تغییرات تولید و مصرف جهانی نفت تحت تاثیر همهگیری کرونا، در نمودار شماره ۱ مشاهده میشود. براین اساس، بیشترین و شدیدترین کاهش تولید و مصرف نفت طی سالهای اخیر، مربوط به دو فصل اول سال ۲۰۲۰ بوده است که به دلیل شیوع کرونا و محدودیتهای تردد در کشورهای مصرفکننده انرژی، تقاضای جهانی نفت و به تبع آن، تولید نفت با کاهش شدید مواجه شد. پس از شوک اولیه و شدید همهگیری کرونا بر تولید و مصرف جهانی نفت در حدود سه فصل، بازار جهانی نفت به مسیر بلندمدت خود بازگشته است. روند تغییرات موجودی جهانی انبار نفت تحت تاثیر همهگیری کرونا نشان میدهد بیشترین اثرگذاری همهگیری کرونا در دو فصل اول سال ۲۰۲۰ بوده که باعث شده است، افزایش در موجودی انبارهای نفتی به حداکثر خود طی سالهای اخیر برسد.
در سال ۲۰۲۰، با شیوع گسترده ویروس کرونا در جهان و با کاهش شدید فعالیتهای اقتصادی در کشورهای مختلف، بازار نفت یکی از بازارهایی بود که بیشترین تاثیر را از شیوع این ویروس داشته است. با شیوع گسترده بیماری کرونا و کاهش شدید تقاضای جهانی نفت، قیمت نفت در بازارهای جهانی به کف قیمتها در دو دهه اخیر نزدیک شد. این افزایش ناگهانی مازاد عرضه نفت و افزایش نفتهای بدون مشتری، موجب شد که قیمت جهانی نفت در دورهای (هرچند کوتاهمدت)، به دنبال افزایش شدید انبارداری نفت، به شدت کاهش پیدا کند. در واقع، هزینههای بالای انبارداری موجب شد که قیمت فروش نفت از هزینههای انبارداری نفت کمتر شود. در ادامه و با تخلیه شوک شدید همهگیری کرونا بر بازار جهانی نفت و افزایش نسبی تقاضای نفت، به ویژه در شرق آسیا و سیاستهای کاهش تولید در اوپکپلاس، قیمت نفت از حداقل خود فاصله گرفت و به تدریج بازار جهانی نفت ترمیم شد.
هماکنون با افزایش تقاضای جهانی نفت، قیمت نفت در کانال بالای ۷۰ دلار در هر بشکه قرار دارد. به نظر میرسد، افزایش تقاضای جهانی نفت به دنبال بهبود فعالیتهای اقتصاد جهانی، مهمترین دلیل افزایش شایان توجه نفت خام باشد. کمبود سرمایهگذاری مهمترین عاملی است که برخی تحلیلگران را روی قیمتهای بالای نفت برای بلندمدت مصر کرده است. آنها اکنون با اصلاح صعودی پیشبینیهای خود، متوسط قیمتی بالای ۸۰ و ۸۵ دلار را برای یکی دو سال آینده برآورد میکنند. بررسیها نشان میدهد کشورهای عضو اوپک و اوپکپلاس، به طور میانگین حدود پنج درصد از تولید جهانی نفت را طی دوره همهگیری کرونا کاهش دادهاند. این کاهش در ابتدای دوره همهگیری کرونا حدود هفت درصد از تولید جهانی نیز بوده است که به تدریج بخشی از محدودیتهای تولید خود را کاهش دادهاند.
نیروهای محرک و بازیگردان فعال در چشمانداز بازار جهانی نفت
در ترسیم چشمانداز بازار جهانی نفت، توجه به نیروهای محرک و بازیگردان فعال این بازار ضروری است. دراین تحقیق، تولید نفت شیل درآمریکا، ظرفیت رشد تولید و صادرات نفتخام عراق، سیاستگذاری کشورها در راستای تامین الزامات پدیدهگذار انرژی و بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به بازار ازجمله مهمترین نیروهای محرک و بازیگردان چشمانداز آتی بازار جهانی نفت به شمار میروند. در ادامه، به تبیین هریک از عوامل یادشده پرداخته میشود.
تولید نفت شیل در آمریکا
تولید منعطف نسبت به تغییرات قیمت نفت شیل آمریکا یکی از تهدیدهای چند سال اخیر تداوم روند افزایشی قیمت جهانی نفت به شمار میرود. ایالات متحده آمریکا به یمن انقلاب فناورانه شیل توانسته است طی دهه اخیر به یکی از بازیگران اصلی تولیدکننده نفت خام و گاز طبیعی تبدیل شود. از سال ۲۰۱۰ به بعد، روند تولید نفتخام و گاز طبیعی این کشور با روند صعودی شایان توجهی همراه بوده که محرک اصلی آن، افزایش تولید نفت شیل در این کشور بوده است. با توجه به قدرت واکنش سریعتری که تولیدکنندگان نفت شیل نسبت به قیمت نفت دارند، با افزایش قیمت نفت، تولید نفت از مناطق تولیدکننده نفت شیل با افزایش همراه میشود. پس از احیای بازار جهانی نفت پس از همهگیری کرونا، هم اکنون آمریکا با تولید ۲/۱۱ میلیون بشکه نفت خام در روز، در ژانویه ۲۰۲۱، بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی و نفت خام در جهان به شمار میرود.
ظرفیت رشد تولید و صادرات نفت خام عراق، به ویژه نفت سنگین، از میادین مشترک غرب کارون
عراق در بین تحلیلگران انرژی یکی از کشورهای با ظرفیت بالای عرضه نفت به شمار میرود. وقوع جنگ در اوایل دهه ۲۰۰۰ و نیز ظهور پدیده داعش در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷، مانع افزایش متناسب با ظرفیت تولید نفت این کشور شده است. با کنترل نفوذ داعش در منطقه، تولید نفت کشور عراق با روند افزایشی همراه بوده است. در سال ۲۰۲۰، تولید و صادرات نفت خام عراق به ترتیب با ۹۹/۳ و ۴۲/۳ میلیون بشکه در روز بوده است که نسبت به تولید و صادرات سال ۲۰۰۰ این کشور، به ترتیب ۶۰ و ۹۴ درصد رشد نشان میدهد. بخش عمدهای از این افزایش تولید و صادرات، به ویژه در چند سال اخیر، به دلیل بهرهبرداری از میادین مشترک غرب کارون بوده است. با توجه به نزدیک بودن خصوصیات نفت عراق به ایران، افزایش تولید نفت در این کشور، بازارهای هدف ایران را با چالش مواجه میکند. پیشبینی بلندمدت از تولید نفت عراق نشان میدهد، تولید نفت عراق ظرفیت افزایش به هشت میلیون بشکه در روز را تا سال ۲۰۲۷ دارد.
سیاستگذاری کشورها در راستای پدیده گذار انرژی
گذار انرژی مترادف با انتقال از سیستمهای مصرف و تولید انرژی فعلی که عمدتا مبتنی بر منابع انرژی تجدیدناپذیر مانند نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ است، به سمت ترکیبات کارآمد و کمکربنتر انرژی معرفی شده است. در این راستا، نفوذ فزاینده انرژی تجدیدپذیر در سبد انرژی جهان، روی آوردن به برق و تجهیزات برقی و همچنین، بهبود در ذخیره انرژی، مهمترین محرکگذار انرژی شمرده میشود؛ پدیدهای که آغاز شده است و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. پیامد این پدیده، کاهش مصرف انرژیهای فسیلی است که درآمدهای ارزی کشورهای صادرکننده انرژیهای فسیلی از جمله ایران را با اختلال مواجه میسازد. بر اساس آمار، در سال ۲۰۱۸، رتبه ایران در شاخص گذار انرژی در بین ۱۱۵ کشور جهان، ۱۰۱ بوده است. ایران با این رتبه در بین ۱۴ کشور منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، رتبه ۱۳ را به خود اختصاص داده است.
بازگشت ونزوئلا به بازار نفت با تکیه بر رشد تولید نفت سنگین در بلندمدت
کشور ونزوئلا با احتساب ذخایر نفت سنگین، بیشترین ذخایر نفتی را در جهان داراست. با وجود این، تولید نفت این کشور در سالهای اخیر به دنبال تحریمهای آمریکا، اعتصابات صنعت نفت و مشکلات عدیده اقتصادی این کشور، با کاهش شدیدی مواجه شده است. با توجه به نااطمینانی موجود در روند آتی تولید نفت این کشور، ریستاد انرژی در سه سناریوی مبنا، بالا و پایین پیشبینی کرده است که تولید نفت ونزوئلا در سال ۲۰۲۵، بین ۸/۰ تا ۵۴/۱ میلیون بشکه در روز، بسته به رفع یا عدم رفع تحریمهای نفتی موجود، متغیر است. با توجه به اینکه بخش عمدهای از نفت تولیدی این کشور، نفت سنگین است، میتواند رقیب نفت سنگین ایران در بازار جهانی باشد. لازم به ذکر است، ونزوئلا امیدوار است دولت بایدن رویکرد منعطفتری را در تعامل با این کشور و تحریمهای نفتی فعلی دنبال کند.
بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به بازار
احتمال بازگشت نفت ایران به بازار جهانی، با نبود قطعیت فراوانی همراه است. افزایش تولید و صادرات و به کارگیری نفتهای ذخیرهشده در مخازن، در خشکی و دریاهای ایران از جمله مواردی که است با رفع احتمالی تحریمهای نفتی، عرضه نفت به بازارهای جهانی را افزایش میدهد. دادههای آماری دقیقی درباره میزان ذخیرهسازیهای نفتی ایران وجود ندارد. برخی منابع، اخباری مبنی بر وجود ۵۴ میلیون بشکه در تاسیسات ذخیرهسازی خشکی در داخل و خارج و ۶۵ تا ۷۵ میلیون بشکه در ذخیرهسازیهای شناور منتشر کردهاند. از سوی دیگر، با آنکه در برنامه سهمیهبندی اوپکپلاس، ایران مستثنی شده است، اما بازگشت نفت ایران، معادلات موجود در بین اعضای اوپکپلاس و تاثیرگذاری سیستم سهمیهبندی در قالب این قرارداد را کاهش میدهد. واقعیت این است که با وجود همه این گمانهزنیها، حتی اگر فرض کنیم که مذاکرات وین به نتیجه برسد، بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی با چندین ابهام جدی مواجه است.
مدت زمانی که مذاکرات طول میکشد، با توجه به شرایط بازارهای نفت، تعیینکننده است. بدعهدی آمریکا در برجام و خروج یکجانبه از این توافق نیز احتمال زمانبر بودن مذاکرات فعلی را تقویت میکند. باید خاطرنشان کرد، تجربه کشورمان در دوره اجرایی شدن برجام، نشان داده است که وزارت نفت در بازیابی بازارهای هدف ازدسترفته، مشکل چندانی نخواهد داشت؛ هرچند در دوره فعلی، ضعف سمت تقاضای نفت، به دلیل ادامهدار بودن همهگیری کرونا، یافتن (به تعبیر دقیقتر، بازیابی) مشتریان نفتی را نسبت به دوره برجام دشوارتر کرده است. بلومبرگ طی گزارشی عنوان کرده است که برخی از تجار عمده نفتی هنوز شک دارند که واشنگتن در زمانی که ویروس کرونا تقاضای نفت را تحت فشار قرار داده است، متمایل به رفع تحریمهای نفتی شایان توجه برای تهران باشد. مایک مولر رییس بازوی آسیایی شرکت ویتول، بزرگترین تاجر مستقل نفت در جهان، عنوان کرده است: «رفع تحریمهای نفتی ایران اولویت آمریکا نیست؛ مگر آنکه شرایط به گونهای تغییر کند که بازار، خود خواهان نفت بیشتر از سوی ایران» باشد. خاطرنشان میشود، طی چند ماه اخیر و به دنبال کاهش شیوع کرونا در جهان و تغییر دولت در آمریکا، تولید و فروش نفت ایران اندک اندک در حال افزایش است.
در حال حاضر، میزان صادرات نفت ایران حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه در روز است. همچنین، بر اساس گزارش سازمان اوپک، نفت صادراتی ایران در سال جاری میلادی، حدود ۶۰ دلار به ازای هر بشکه، به خریداران آن فروخته شده است. با روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا، به نظر میرسد، روند صادرات نفت خام چین از ایران شدت گرفته باشد. دادههای سایت تانکر ترکر نشان میدهد، در نیمه نخست سال ۲۰۲۱ ایران حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه در روز، به طور عمده به مقصد چین، نفت صادر کرده است.
ملاحظات امنیت اقتصادی
افزایش رقابت بین تولیدکنندگان برای دسترسی به بازارهای جدید و باثبات در شرایطی که تصویری که نهادهای معتبر درباره آینده تقاضای سوختهای فسیلی، به ویژه زغالسنگ و نفت ارائه میدهند، چندان دلگرمکننده نیست. در حالی که دیگر کشورهای تولیدکننده نفت در حال تلاش برای افزایش تولید، صادرات نفت، متنوع کردن اقتصاد و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی در مدت زمان باقیمانده تا رسیدن به نقطه پیک تقاضا هستند و در عین حال، با سرمایهگذاریهای گسترده و به کارگیری شرکتهای پیشرو در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر در حوزه انرژی خورشیدی و باد و تولید هیدروژن سبز و آبی، به استقبال گذار انرژی میروند. ایران برای رفع تحریمها علیه صنعت نفت خود تلاش میکند و هر روز که میگذرد، از گردونه رقابت در بازار انرژی عقب میماند. بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی به غیر از آنکه به دیپلماسی فعال انرژی نیاز دارد، به برنامهریزی استراتژیک برای قیمتگذاری، بازاریابی و فروش نیاز دارد. الگوهای بازاریابی نفت ایران نیاز به بازنگری جدی با توجه به مقتضیات جدید بازارهای نفت دارد. گفتمان زیستمحیطی رایج در سالهای اخیر که گذار آرام از انرژیهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر را به همراه دارد، معادلات قدرت در بازارهای انرژی را برهمزده و موجب شده است تا بازیگران جدیدی وارد عرصه رقابت شوند. در این شرایط، زمان زیادی برای استفاده از انرژیهای فسیلی وجود ندارد. با آنکه بر اساس برآوردهای صورت گرفته، نفت تا سال ۲۰۵۰ در سبد تقاضای انرژی جهان باقی میماند، سهم آن به تدریج کاهش مییابد. براین اساس میتوان گفت توسعه هرچه سریعتر میادین نفت و گاز (به ویژه میادین مشترک) و استفاده از منافع آن در شرایط فعلی با هدف توسعه زیرساختهای اقتصادی کشور، الزام استراتژیکی است که باید در دستور کار دولتمردان جدید قرار گیرد. بیتوجهی به اتخاذ این تصمیم استراتژیک، به ویژه با تغییر پارادایمی که در راستای گذار انرژی در کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی شکل گرفته است، امنیت انرژی کشورمان را با تهدید جدی مواجه خواهد کرد. در ادامه برخی از مهمترین راهکارهای عملی برای ارتقای امنیت انرژی و در نهایت، امنیت اقتصادی کشورمان ارائه میشود.
حفظ مهمترین مشتری نفتی کشور (چین) در هر دو سناریوی رفع و عدم رفع تحریمها
چین مهمترین مشتری نفتی کشورمان در دوران تحریم بوده که حفظ بازار نفتی این شریک راهبردی، تحت شرایط رفع یا عدم رفع تحریمهای نفتی، ضروری است. هماکنون دو کشور عربستان و روسیه، فروش نفت خود به چین را به میزان زیادی افزایش دادهاند. بنابراین لازم است تا وزارتین (وزارتهای نفت و امور خارجه) با دیپلماسی فعالانه در عرصه انرژی، شریان اصلی فروش نفت کشورمان را طی دوره تحریم و نیز در سناریوی رفع احتمالی تحریمها، فعال نگه دارند.
دیپلماسی فعال انرژی برای بازیابی بازارهای هدف با رفع احتمالی تحریمهای نفتی
با تغییر دولت در ایالات متحده و روی کار آمدن دولت بایدن، این امکان وجود دارد که تحریمهای نفتی کشورمان لغو شوند. بنابراین تلاش برای بازاریابی و برقراری ارتباط با مشتریان نفتی برای بازپسگیری سهم بازاری از رقبای نفتی، ضروری است.
وابسته نکردن فعالیتهای اقتصادی به حصول توافق به دلیل هزینههای فراوان معلق نگه داشتن اقتصاد
بر اساس تجربه دوره برجام، تعلل در فعالیتهای اقتصادی و گره زدن فعالیتهای اقتصادی به حصول توافق، هزینههای اقتصادی زیادی به کشور تحمیل میکند. تجربه نشان داده است که به نتیجه رسیدن مذاکرات برای توافق، زمانبر است و در حالت خوشبینانه، به اوایل سال ۲۰۲۲ موکول میشود. بنابراین، تعلل در فعالیتهای اقتصادی و گره زدن فعالیتهای اقتصادی به حصول توافق، هزینههای اقتصادی زیادی به کشور تحمیل میکند. در این راستا، تمرکز بر به بهرهبرداری رساندن طرحهای توسعهای صنعت نفت کشور و بومی کردن تولیدات حیاتی این صنعت با تکیه بر ظرفیت شرکتهای فناور داخلی، میتواند در دستور کار قرار گیرد.
جهتدهی به سیاستهای اقتصادی در راستای متنوعسازی بیشتر اقتصاد و کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفت
یکی از الزامات کشورهای صادرکننده نفت برای کاهش آسیبپذیری از گذار انرژی، متنوعسازی اقتصاد و منبع درآمد است. نظر به سیکلی بودن تحریمهای نفتی علیه ایران، موقتی بودن بازار نفت، برق و گاز عراق، کشف ذخایر گازی از سوی ترکیه به عنوان یکی از مشتریان اصلی صادرات گاز ایران و قطعی بودن روی دادن پدیده گذار انرژی در آیندهای نهچندان دور، لزوم متنوعسازی درآمدهای دولت و کاهش وابستگی آن به درآمدهای برونزای نفت و گاز، بیش از پیش ضروری است. با این حال، دستیابی به تنوع اقتصادی چندان ساده نیست؛ زیرا این موضوع مستلزم تغییرات گسترده در اقتصاد و پیامدهای آن بر رفاه مردم و توزیع درآمد ملی اثرگذار است. برای مثال، باید اصلاحات مالیاتی گستردهای در دستور کار قرار گیرد که با توجه به ساختارهای سیاسی موجود در کشورهای نفتی، این اصلاحات پیچیده است. از این رو نباید انتظار تحول وسیع و سریع را در اقتصاد داشت، بلکه باید با اصلاحات تدریجی و در مقیاس کوچک، زمینه را برای تنوع بیشتر اقتصاد فراهم کرد؛ ضمن اینکه کوچک شدن اندازه دولت در اقتصاد نیز هزینههای دولت را کاهش میدهد و به ثبات بیشتر کمک میکند.
* پژوهشگر اقتصادی
لینک کوتاه :