بورس از دریچه طلای سیاه
به گزارش جهان صنعت نیوز: اگرچه قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی، صعودی آرام را آغاز کرده بود اما جنگ روسیه و اوکراین استارت جهش نرخ طلای سیاه به سطوح بالای ۱۰۰ دلار را زد تا موجی از انتظارات تورمی در اقتصاد جهان ایجاد شود.
در کنار قیمت نفت البته نرخ گاز نیز به دلیل ایجاد موانع سیاسی برای صادرات گاز روسیه و اروپا، رشد ملموسی را تجربه کرد. اگرچه با شروع مذاکرات میان دو کشور، روند رو به رشد قیمت انرژی با دستاندازهایی مواجه شده است، اما نفت همچنان در محدوده سبزرنگ معامله میشود. برخی بررسیهای تکنیکال نیز حاکی از وجود برخی حمایتهای تکنیکالی روی رقم ۱۰۳ دلار است. همچنین برآورد برخی کارشناسان این است که در صورت تداوم تنشهای سیاسی و اقتصادی در جهان ممکن است نفت از ۱۳۰ دلار هم عبور کند. روند افزایشی قیمت نفت با کمی تاخیر، آثار خود را در بازار سهام ایران نیز نمایان کرد تا نماد برخی شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاهی در بازار با رشد مواجه شود. اما از منظر داخلی باید به بودجه نگاهی ویژه داشت. نفت در بودجه امسال نقش بسزایی ایفا میکند و به رغم ادعای دولت بر کاهش وابستگی بودجه به نفت، طلای سیاه تامین ۵۵ درصد از هزینههای بودجه را برعهده دارد. به نظر میرسد دولت نیز با بررسی دورنمای مثبت قیمت نفت و احتمال احیای برجام که نتیجه آن گشایش راههای صادراتی خواهد بود، نقش نفت در بودجه را افزایش داده است. این گام دولت اگر چه در سطح کلان به زیان اقتصاد ارزیابی میشود و به معنای دور شدن از اهداف توسعه پایدار خواهد بود اما در صورت تحقق پیشبینیهای درآمدی، میتواند گشایشهایی را در تامین هزینههای دولت ایجاد کند. از این منظر شاید بتوان از دیدگاه بازار سرمایه این روند را تا حدی مثبت ارزیابی کرد.
بررسی صورتهای مالی سال ۱۴۰۰ شرکتهای وابسته به انرژی با لحاظ قیمتهای جدید جهانی حاکی از رشد سودآوری عموم شرکتها در سال جاری است. به نظر میرسد اغلب نمادهای پالایشی و پتروشیمی بتوانند در سال جاری با استفاده از ظرفیت انرژی ارزان داخلی در بازارهای جهانی موفق ظاهر شوند. به ویژه آنکه دورنمای جنگ روسیه و اوکراین انتظارات تورمی در بازارها را افزایش داده است. اگرچه آمریکا با آزادسازی بخشی از ذخایر انرژی خود تلاش کرده تا روند رو به رشد قیمت نفت را متوقف کند اما این تلاشها برای بازگرداندن نرخ مواد اولیه تولید و صنعت از جمله نفت به قیمتهای قبل موفق نبوده است. کارشناسان انرژی بر این باورند که حتی در صورت تنشزدایی میان اوکراین و روسیه قیمت نفت به مسیر قبل باز نخواهد گشت. از همین رو اغلب اقتصادهای جهانی استراتژی خود را با نگاه به نفت گران ترسیم کردهاند. ایران نیز از این رویکرد مستثنی نبوده و در قانون بودجه امسال نقش نفت را از دو مسیر افزایش فروش و رشد قیمت، پررنگتر کرده است. بدین ترتیب به نظر میرسد در صورت حصول توافق میان طرفهای برجام و کاهش ریسک تحریمها، دولت بتواند درآمد خوبی از مسیر فروش نفت برای خود دستوپا کند. این به معنای ورود ارز به کشور نیز خواهد بود. از این منظر بازار سرمایه امیدوار است به دلیل افزایش منابع مالی دولت، از تکرار دستاندازیها مصون بماند. در این میان تنها نگرانی ریسک کاهش نرخ ارز بوده که با توجه به افزایش نرخ تسعیر ارز، این ریسک نیز تا حدی زیادی از سر بازار برداشته شده و نگرانی بابت کاهش بیش از حد قیمت دلار پایان یافته است. بر اساس مفروضات گفته شده، این سوال مطرح است که به صورت کلی، افزایش و کاهش نرخ نفت در بازارهای جهانی چه اثری بر شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ایران و سهام آنها خواهد داشت؟ اگر چه گفته میشود بازارهای نفت خام و فرآوردههای نفتی دو بازار مجزا هستند اما افزایش قیمت نفت به عنوان ماده اولیه و لیدر بازار انرژی رشد قیمت فرآوردههای نفتی و افزایش انتظارات تورمی را به دنبال خواهد داشت. ابراهیم کاویانیپور رییس بازاریابی و فروش «شپنا» در گفتوگو با بورسنیوز اظهار کرده که در حال حاضر در بازارهای جهانی، تقاضای فرآوردههای نفتی نیز رشد داشته و کرک اسپرد اکثر فرآوردههای نفتی بسیار بهتر از نسبتهای شش ماه قبل شده است. بدین ترتیب حاشیه سود شرکتهای پالایشی نسبت به قبل افزایش یافته و اگرچه به سبب افزایش قیمت نفت خام، قیمت تمامشده تولید محصولات و فرآوردههای پالایشی هم افزایش داشته، اما با توجه به افزایش کرک اسپرد و نیز افزایش قیمت فرآوردههای نفتی در بازارهای جهانی، شرکتهای پالایشی امکان تحقق سودهای ریالی بسیار مناسبتری نسبت به ماههای قبل را خواهند داشت.
بورس و سناریوهای پیشروی نفت
فردین آقابزرگی تحلیلگر بازار سرمایه در این باره به «جهان صنعت» میگوید: «یکی از نکاتی که همواره بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد افزایش و کاهش قیمت کامودیتیها و نفت است. از همین رو میتوان عملکرد سود و زیان و عملیات شرکتها را مورد بررسی قرار داد.» او میافزاید: «از این مسیر دو سناریو مورد توجه است؛ نخست تنشزدایی و برقراری توافقات که نتیجه آن کاهش قیمت نفت خواهد بود و دوم افزایش تنشهای سیاسی و نظامی که میتواند رشد نرخ نفت را در پی داشته باشد.» آقابزرگی در ادامه توضیح میدهد: «در سناریوی نخست گشایشهایی به دلیل کاهش قیمت تمامشده تولید یا روانسازی به دلیل حصول توافقات برای شرکتها ایجاد خواهد شد. به ویژه آنکه در این صورت مواد اولیه و قطعات یدکی و ماشینآلات مورد نیاز آنها به سهولت در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. در این سناریو افزایش مقدار تولید و فروش و در مقابل کاهش نرخ فروش را خواهیم داشت. مثلا برای شرکتهای پالایشی، پتروشیمی، معدنی و فولادی این روند قابل تصور است؛ ضمن آنکه این سناریو در مورد برجام هم قابل تحلیل است.» این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: «سناریوی دوم هم این است که علاوه بر اینکه تنشهای سیاسی، نظامی و برجامی در جهان افزایش پیدا میکند، کماکان موجبات سردرگمی بازارهای جهانی کامودیتی و نفت را به دنبال دارد و قیمت آنها را تحت تاثیر مثبت قرار میدهد. به این معنا که رشد قیمتها را به دنبال خواهد داشت. در این گزینه همین شرکتها به واسطه کاهش مقدار تولید و فروش و البته افزایش نرخ فروش با افزایش سودآوری مواجه خواهند بود. البته این سودآوری متاسفانه نتیجه افزایش تورم است.»
بروز آثار نوسانات نفتی در میانمدت
آقابزرگی عنوان میکند: «سناریوی نخست ممکن است در یک دوره میانمدت و بلندمدت اثر خود را بگذارد؛ به این معنا که اثرگذاری حصول توافق، کاهش تنشهای نظامی، توافق بین کشورها در حوزه صلح مقداری زمانبر است. یعنی کشوری مانند ایران که همواره تحت تاثیر قیمت انرژی و نوسانات نرخ کامودیتیها است و عاملی مانند تحریمها را محاسبه میکند، توافق و کاهش تنشها به مرور در یک دوره میانمدت، اثر خود را بروز میدهد. این اثر نیز به صورت توانایی در افزایش تولید و فروش و کاهش قیمتهاست.» این تحلیلگر بازار سرمایه اظهار میکند: «بازار سرمایه ما در حال حاضر به دلیل آنکه بیش از اندازه و حد مورد انتظار توجه ویژهای به افزایش قیمت کامودیتی و نفت داشته، آثار تحولات بینالمللی را در خود نمایان کرده است. به همین جهت شاهد آن بودیم که یک جهش خاص ظرف چند روز کاری ابتدایی سال رخ داد، اما احتمالا با حادث شدن کوچکترین توافقی بین روسیه و اوکراین و حصول آتش بس، کاهش تنشهای نظامی و سیاسی در صورتی که قیمت کامودیتیها و نفت بازگشت به عقب داشته باشند، اثرات بسیار کاهشی را در بازار سرمایه ملاحظه خواهیم کرد.» او میافزاید: «به همین دلیل شاید برخی از تحلیلگران و کارشناسان و فعالان بازار ظرف یکی دو روز اخیر یک مقدار تقاضای بیشتری برای فروش داشتند تا خرید سهام. عرضهها زیاد شد و از دلایل تعدیل شاخص و منفی شدن اندک بازار هم همین بوده است.»
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :