بیم تعلیق برجام
رضا صادقیان *
توقف موقت در مذاکرات وین و نبود چشمانداز مشخص در سیاست خارجی، وضعیت بلاتکلیفی را به کشور تحمیل کرده است.
هفتههای گذشته خبرهای مختلفی درباره گفتهها و شنیدههای رسمی و غیررسمی با محوریت مذاکرات هستهای در نشریات کشور منتشر شده است. رسانههای خارجی و بلندگوهای رسمی دولتهای خارجی نیز در این بخش ساکت نبودهاند و هر کدام از دولتها با وجود درگیری و جنگ در اوکراین، ادامه حملات موشکی در یمن، خط و نشان کشیدن چین برای تایوان و بیثباتی نسبی در پاکستان همچنان درباره بازگشت به برجام و سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران مینویسند و تحلیلهای خودشان را به مخاطبان ارائه میکنند. بنابراین این وقفه در ظاهر مذاکرات هستهای اتفاق افتاده، ولی در عمق مساله هستهای وارد مرحلهای خاص و چهبسا هولناکتر نسبت به گذشته شده است. به عبارتی مشخصتر، اصل مذاکرات متوقف شده است، اما رسانهها در حال فضاسازی برای آن هستند و به جای آنکه با روایتهای مستقیم طرفهای مذاکرهکننده روبهرو باشیم، جای این همه را تحلیل و اظهارنظرهای مثبت و منفی گرفته است.
وضعیت امروز مذاکرات دقیقا ترسیمکننده نقشه راه بخشی از اقتصاد کشور، سیاست خارجی، ادامه توانمندی هستهای صلحآمیز، پذیرفتن برخی محدودیتها و قرار گرفتن در شرایط جدید بینالمللی را در آینده فراهم خواهد کرد. نمیتوان از توافق هستهای سخن گفت اما به برقرار شدن کانالهای مالی بینالمللی دقت نکرد و چشم امید به رفع تحریمها در حوزههای مختلف اقتصاد از قبیل فراهم شدن فروش نفت به صورت مستقیم به خریداران، فروش و بازگشت ارز محصولات پتروشیمی، واردات کالاهای صنعتی و تکنولوژیهای روز، توسعه برخی از صنایعی که با تحریمها به محاق رفتند نداشت و این همه را به بهانههای نامشخص و واهی و براساس نگرشهای محدود و غیرملی نادیده انگاشت.
مطلوب هر مذاکرهای برای کشورها استفاده بهینه از شرایط به وجود آمده بعد از رفع محدودیتها و گشایشهای جدید است. چنین شرایطی برای کشور ایران نیز مهم است؛ حالتی که در آینده نهچندان دور ایران بتواند با توجه به تعهدات برجام از آورده آن استفاده بهینه کند. امکان تحقق یافتن این همه پس از بازگشت و احیای برجام وجود خواهد داشت و چندان دور از ذهن نخواهد بود. همانگونه که پس از آغاز مذاکرات هستهای در سال ۹۲ زمینهای فراهم شد تا کشور نفس راحتی از تحریمها بکشد و با سرعت بیشتری در بخشهای مختلف ارائه خدمات و سرمایهگذاری و توسعه صنایع مادر سریعتر عمل کند، تردیدی نیست که در این دوره نیز چنین خواهد شد. البته به شرط بازگشت، احیا و اجرای برجام.
اما آن سوی داستان معلق ماندن مذاکرات، چیزی به غیر از باز گذاشتن دست لابی کشورهای متخاصم و خصوصا مخالفان همیشگی برجام را به همراه نخواهد داشت. آنان برنده واقعی این وقفه خواسته-ناخواسته خواهند بود. لابی کشورهای عربستان، امارات، اردن، مصر، بحرین و رژیم صهیونیستی در این زمان سکوت نکردهاند و هر روز با ارائه پیشنهاد و برنامهای کلیت توافق را زیر سوال میبرند. چهبسا موفق شوند تا براساس زمینهسازیهای گذشته تمام برجام را به هوا بفرستند و یا با فشارها و بدهوبستانهای خارج از عرف روابط بینالمللی از برجام شیر بییال و دمی را باقی بگذارند که اجرای آن نه برای ایران ارزشافزودهای ایجاد خواهد کرد و نه سایر کشورها از اجرایی شدن آن اطمینان خاطر داشته باشند. در این جدال خطرناک، جایگاه چنین کشورهایی با راه انداختن ستیز بیشتر، حذف ایران از بازار نفت و گاز، دامن زدن به فضای ترسناک جنگ و ادامه دشمنی بیش از امروز تامین میشود.
اگر قرار بر وقفه و رسیدن به نتیجهای روشن و مشخص بود، به نظر میرسد این فرصت سههفتهای برای تمام طرفین کفایت میکند، اما چنانچه همچنان به همین رویه ادامه بدهند این احتمال نیز دور از ذهن نخواهد بود که راه رسیدن برای احیای برجام از مسیری پرهزینهتر و مخاطرهآمیزتر تحقق خواهد یافت.
* کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :