خطر بزرگ فریب سادهسازی
محمدصادق جنانصفت *
بررسی از سر اشاره به دگرگونیهایی که در دنیای امروز در هر میدان رخ میدهد یک نقطه مشترک را در برابر سیاستمدارانی که خرد و آیندهنگری را بر منافع گروهی و کوتاهمدت ترجیح میدهند نشان میدهد که دنیای امروز پیچیدهتر از هر دورهای در تاریخ معاصر شده و باید رفتار و گفتارها و نیز راهبردها برای تصمیمگیری درباره پیدا کردن راه نشان داده شده از سوی این دگرگونیها متحول شوند و رفتارهای پیشین و سفت و یخبسته دیگر جواب نمیدهند. یکی از دگرگونیهای بزرگ در دنیای امروز، ساخت و پخش آنی هزاران هزار گزارش و خبر و تحلیل از هر گوشه دنیا و درباره هر موضوعی است که اینترنت و شبکههای اجتماعی آن را آسان و ممکن کردهاند. این روند که منجر به عریان شدن اطلاعات ریز و درشت هر فرد و مقامی و هر کشوری در دنیا شده یک فریبندگی بزرگ را در ژرفای خود پنهان کرده است. این فریبندگی پنهان، سادهسازی مسائل پیچیده و فریب دادن و پهن کردن دام در سر راه ذهنهایی است که دیگر نیازی به تحلیلهای پیچیده ندارند و میتوانند با اطلاعاتی که دارند مسائل را حل کنند. از نظر این گروه از کسانی که در حبس اطلاعاتی قرار دارند و دسترسیشان به همه خبرها به هر دلیل ناممکن شده و باید از کانالهای خاص خبرها را بگیرند حل مسائل، ساده به نظر میرسد. این فریبخوردگی در برخی از فعالیتها بیشتر است و کسانی که از هر وضعیتی برای منفعت خود و پر کردن جیب خود از راههای نادرست استفاده میکنند در فریب دادن مدیران و مسوولان مهارت فوقالعادهای دارند. بدیهی است برخی از مسوولان در بالاترین رتبههای اجرایی و قانونگذاری نیز میتوانند درحالی که احساس میشود فریب میخورند در حال فریب دادن نیز باشند. نگاهی از سر اشاره به اقتصاد ایران و رفتار و گفتار بالاترین مقام اجرایی کشور که رییس دولت است و حتی رییس مجلس قانونگذاری نشان میدهد آنها در این دام افتاده و سادهسازی مسائل و سادهانگاری و تقلیلگرایی را نه به مثابه یک تاکتیک بلکه به مثابه راهبرد برگزیده و فراموش میکنند اقتصاد یک دانش است و نمیتوان سر دانش را زیر آب کرد یا بر سر آن کلاه گذاشت و حواسش را پرت کرد. درد و رنجی که شهروندان ایرانی در این دهه تازهسپریشده از این روند سادهسازی یا خود را به سادگی زدن نصیبشان شده فراتر از چیزی است که تصور میشود. ایرانیان از نظر اینکه انسان هستند تفاوتهای شگفتانگیزی با انسانهای دیگر جهان ندارند و میخواهند زندگی آرام و آسایش فکری داشته باشند. اما ذهنهایی که سادهسازی را در دستور کار قرار دادهاند این درد و رنج را نمیبینند. رییسجمهور ایران آیا نمیداند در این چند ماه دهها دستور به مدیرانش داده تا دلار و نیازهای مادی مردم ارزان شود اما روندها برعکس خواست و دستورهای او هستند. آیا او مسائل را ساده میبیند یا شهروندان را ساده میپندارد؟
لینک کوتاه :