مرافعههای قدیمی
صادق زیباکلام *
موضوعات مختلفی از جمله نحوه تعامل دولت و مجلس در زمینه حذف ارز ترجیحی، طرح صیانت، موضوع میانکاله و… این تصور را ایجاد کرده که دو قوه اختلافات قابلتوجهی با هم دارند و این با انتظاری که از همسو شدن آنها میرفت، فاصله دارد. به نظر من اما آنچه این روزها در روابط بین دولت و مجلس مشاهده میکنیم همان دعوا و مرافعههای معمول است. برای درک بهتر موضوع باید در نظر داشت که فهم مشکلات مملکت ما خیلی پیچیده و دشوار نیست. یک سری سیاستهای کلان است که خطا بوده و طی سالها به خصوص در عرصه سیاست خارجی باعث افزایش تحریم، دشمنی با همه و… شده است. مشکل دیگر این است که اقتصاد ایران یک اقتصاد کاملا دولتی است و مثل همه اقتصادهای دولتی دیگر در دنیا، بسیار ناکارآمد و آلوده و آغشته به فساد است.
این دو مساله، دو مشکل اساسی و بنیادی است. وقتی آقای روحانی رییسجمهور بود، این آقایانی که الان اکثریت را در مجلس دارند و دولت را در اختیار گرفتهاند، همه مشکلات را گردن روحانی میانداختند. قبل از آن هم وقتی دولت احمدینژاد سر کار و از خودشان بود، میگفتند که سیاستهای غلط هاشمیرفسنجانی و خاتمی مملکت را به این روز انداخته است! اتفاق جالبی که الان افتاده این است که همه قدرت دست خودشان است؛ منتها تا آن دو اشکال اساسی یعنی اقتصاد دولتی و سیاست خارجی که مدام دنبال دشمنی با غرب است، رفع نشده باشد کار این مملکت بسامان نخواهد شد. فرقی هم ندارد که رییسی رییسجمهور باشد یا روحانی یا احمدینژاد، خاتمی و هاشمیرفسنجانی. فرقی هم ندارد که مجلس دست اصلاحطلبان باشد (مثل مجلس ششم) یا دست اصولگرایان (مجلس هفتم و هشتم و نهم)، مثل مجلس دهم ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد و یا مثل مجلس فعلی دست طیب تندروهای جبهه پایداری باشد. مشکلات همان است و شاهدیم که بیکاری و فقر به طور منظم افزایش پیدا میکند. آمار دولتی میگوید که یکسوم جمعیت ایران زیر خط فقر است. این را دیگر صادق زیباکلام نمیگوید، آمار بانک مرکزی که دست تندروها است، میگوید! درحالی که ۱۰ یا ۲۰ سال قبل شاید ۵ تا ۱۰ درصد جمعیت زیر خط فقر بود. در واقع مشکل اساسی همان دو معظل اصلی است که ذکر شد.
اختلافات فعلی مجلس و دولت مثل آنچه اکنون درباره موضوع میانکاله، ارز ۴۲۰۰ تومانی و… نیز همان دعوا و مرافعههای همیشگی است و اصل قضیه چیز دیگری. مثلا درباره موضوع میانکاله روشن است که در آن فضای طبیعی نباید پتروشیمی ایجاد کرد، برخی مسائل آنقدر غلط است که نیازی نیست یک متخصص بگوید. به عبارت دقیقتر مرافعههای فعلی سر مسائل معمول که تکلیف آن هم روشن است، شکل گرفته و اساسا مشکل جدی هم نیست. در واقع، مشکل از وقتی ایجاد شده که دیگر روحانی نیست تا همه تقصیرها را گردن او اندازند. حالا دیگر همه چیز دست خودشان است لذا مدام پنجه به روی هم میکشند و با هم دعوا میکنند چون کسی نیست که با او دعوا کنند.
فعال سیاسی اصلاحطلب
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :