وجود متولیان متعدد برای موزهها آسیبزا است
به گزارش جهان صنعت نیوز: معتضد با ذکر نمونههایی از ویتنام، کرهشمالی، روسیه و چین نشان میدهد که در سراسر دنیا مسوولان میراث فرهنگی کشور خود را ارج نهاده و از آن برای به گردش در آوردن چرخ صنعت گردشگری و درآمدزایی بهره میگیرند.
به تعبیر معتضد اما در کشور ما نقطهضعفهای زیادی در زمینه حفاظت و معرفی میراث فرهنگی وجود دارد که سپردن بسیاری از موزههای کشور از جمله دارالفنون به نهادها و سازمانهای نامرتبط با حوزه میراث فرهنگی یکی از مهمترین آنها است.
معتضد به سبب دوستی و محبتی که به عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی دارد در این مطلب پیشنهادهایی را هم به او ارائه میدهد و معتقد است باتوجه به آنها میتوان به بهبود وضعیت در حوزه میراث فرهنگی کشور امیدوار بود.
مشروح گفتههای خسرو معتضد توسط «جهانصنعت» به شکل مقالهای تدوین شده که در ادامه میآید.
برخورد رژیمهای کمونیستی با میراث فرهنگی
رژیم کرهشمالی ظاهرا یکی از آخرین حکومتهای حاکم بر یکی از کشورهای کره زمین است. نظامهای کمونیستی در رومانی، لهستان، بلغارستان، چکسلواکی، مجارستان، آلبانی و آلمان شرقی پس از فروپاشی شوروی سابق به کلی از میان رفتند و مردم کشورهای اروپای شرقی با نفرت و بیزاری از آن دوران ۴۵ ساله مشئوم(نامبارک) یاد میکنند.
رژیمهای کمونیستی قلابی و مندرآوردی که فقط تقلیدی از کمونیسم میکردند در سومالی، اتیوپی و چند کشور آفریقایی دیگر هم فرو افکنده شدند.
رژیم چین فقط به ظاهر کمونیستی است و تندیس مائو در پکن در محل زندگی او در حومه شهر بر سر جای خود باقی است. اگرچه بسیاری از سیاحان به اقامتگاه مائو رفته و بازدید میکنند اما بیشتر علاقه دارند از کاخهای سلطنتی و شهر ممنوعه یا دیوار چین و یا پایتخت چین دیدن کنند.
هر سال میلیونها جهانگرد از کشورهای مختلف وارد چین میشوند. با این حال چین به صورت یک کشور کاملا سرمایهداری غربی در آمده و شهرهای پکن، شانگهای و کانتون دستکمی از شهرهای آمریکا و اروپا ندارند.
چین از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان به شمار میرود و مجله کاپیتال (سرمایه) در یک رپورتاژ بزرگ با نمودارهای رنگی نشان داده بود که چین تقریبا در سراسر دنیا سرمایهگذاری کرده است.
کشور کوبا که ظاهرا مرام کمونیستی دارد چندان علاقهای به اصول کمونیسم نشان نمیدهد و اگر حماقت و تندخویی ترامپ نبود این کشور نیز به زودی به یک نظام سوسیال دموکرات معتدل تغییر مشی میداد و همینطور هم خواهد شد.
در آسیای جنوب شرقی اگرچه ویتنام همچنان نشان میدهد دارای یک نظام کمونیستی است اما آنطورکه سالها شاهد برنامههای تلویزیون ماهوارهای آنها بودم میدیدم که آداب و سنن باستانی به شدت مورد توجه قرار گرفته و برنامههای تلویزیونی جالبی درباره تاریخ و گذشته ویتنام به نمایش در میآید.
در حالی که در کشور کرهشمالی ظاهرا رژیم کمونیستی برپاست و «کیم جون اون» دیکتاتور راه خود را میرود و از دیدار او با ترامپ نتیجهای به دست نیامد، اما این کشور در پاسداشت تاریخ خود میکوشد و کارتپستالهای جالب و کتابچههای رنگین درباره جاذبههای جهانگردی خود به چاپ رسانده است که یکی از آنها تحت عنوان tomb of king tangun اختصاص به معبد و مقبره پادشاهان سلسله تانگون دارد. در جادهای که به طرف مقبرهها میرود مجموعههای بزرگان کشوری مانند صدراعظم، وزیران و سران لشکر کرهشمالی که در آن دوران یک کشور واحد کره بوده، نصب شده است.
وضعیت میراث در مصر و روسیه
اخیرا در حین احداث یک ساختمان در وسط شهر قاهره به گورستانی دست یافتهاند که اجساد حدود صد تن از بزرگان مصر باستان در آن گورستان در تابوتهای نفیس با هنرنمایی کفن و دفن باستان و مزین به نقاشیهای باستان به دست آمده است. دولت مصر به این مناسبت با نظر به گنجینهای که نصیب هنر باستانشناسی مصر شده است آیین نظامی برای انتقال این تابوتها انجام داد. چند هزار مرد و زن و دختر جوان با لباسهای مخصوص مزین به نقش و نگارهای زنانی که در راهروهای زیرزمینی دیده میشود به خیابانها آمده و کامیونهای اجساد را از محل کشف به موزه حمل کردند.
آنطور که شنیدهام مجله نشنال جئوگرافیک شمارهای مخصوص به این اکتشاف بزرگ را نشر داده است. من فیلم خوبی از این مراسم در تلویزیون دیدم و بسیار خشنود شدم برای اینکه چنین احترامی به آثار بازمانده از باستان گذاشته میشود.
در روسیه نیز اگرچه تاریخ نشان داد که یکی از تزارهای روس مرگ خود را جعل کرده و به لندن گریخته است اما پس از مشخص شدن این امر فدراسیون روسیه استخوانهای او را از لندن به روسیه بازگرداند و مقبره باشکوهی برای او بنا کرده است. در کنار آن هم موزهای ایجاد کردهاند که هر ساله صدها هزارتن از جهانگردان خارجی از این مقبره و موزه آن دیدن میکنند و ورودی میپردازند و به این ترتیب منبع درآمدی سرشار برای روسیه پیش از حوادث اوکراین ایجاد شده بود.
در جمهوری قفقاز هم یک کاروانسرای شاه عباسی هر سال میزبان هزاران جهانگرد است و غذاهای محلی مانند آبگوشت، تاس کباب، کوفته تبریزی و انواع آش در آن سرو میشود.
نحوه مواجهه ایران با میراث فرهنگی
جای بسی تعجب است که باوجود آنکه وزارتخانهای بزرگ به نام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به وزارتخانهها اضافه شده است چرا موزهها در اختیار بنیادها و سازمانهای مختلف است. به عنوان مثال موزه دارالفنون یعنی اولین دانشگاه کشور در اختیار وزارت آموزشوپرورش است در حالی که وزارت آموزشوپرورش برای معرفی و رونق این موزه اقدامی موثر انجام نداده و شاید خود وزیر آموزشوپرورش هم از وجود این موزه بیخبر باشد.
در نشست افتتاح این موزه در بهترین و خاصترین نقطه قلب پایتخت سفرای سوییس و اتریش حضور داشتند و من هم آنجا سخنرانی داشتم که به زبان انگلیسی چاپ شد و درآن به تفصیل درباره این بنای تاریخی و تحولی که در تاریخ کشور ایران ایجاد کرده سخنرانی کردم و سفیر اتریش نیز سخنرانی داشت و انجمن ایران و اتریش پیگیر این مراسم بود، همین و تمام.
دیگر هیچ صحبتی از این موزه نمیشود و خبری از بردن دانشآموزان و دانشجویان برای بازدید از آن نیست. از نقاشیها و حتی تصاویر چاپشده از دوران قاجار هم در این موزه استفاده نشده است.
مرحوم تهامی و پسرش در خیابان منتهی به میدان بهارستان عکاسخانهای داشتند که صدها عکس مربوط به عصر قاجار در ویترینهای آن خودنمایی میکرد و من که در فاصله سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ دانشآموز دبیرستانی در خیابان شاهآباد بودم تعداد زیادی از عکسها را در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ از مرحوم تهامی خریداری کردم اما پس از فوت او این عکاسخانه که بیش از ۵۰ سال قدمت داشت تعطیل شد. چه ایرادی داشت اگر دارالفنون آن تصاویر را در موزه نصب میکرد یا نقاشیهایی از آثار نقاشان برجسته دوره قاجار را در موزه نصب میکرد.
سالها پیش در تقاطع خیابان ولیعصر و میرداماد و در جنب کوچه قبادیان ساختمان و باغ وسیعی در اختیار اداره محل موزههای بنیاد مستضعفان بود که در آنجا یک مهمانکده و رستوران سنتی ارائهدهنده اغذیه محلی ایران دایر شد. این مکان را تماشاخانه تاریخ نام نهادند و یک دستگاه اتومبیل «رویلز رویس» ساخت ۱۹۲۲ متعلق به احمدشاه قاجار که بعدا در اختیار رضاشاه قرار گرفت در آن قرار داشت. در این مکان خانوادهها جمع شده و ساعاتی را در کنار تاریخ غذا میخوردند اما متاسفانه فرد ایرادگیری به آن ایراد گرفت و آن رستوران را جمع کردند. به این ترتیب خودرویی که نمایی زیبا به خیابان ولیعصر داده بود به موزه خودرو در کیلومتر۱۴ جاده کرج منتقل شد.
پیشنهادهایی به وزیر میراث فرهنگی
متاسفانه در کشور ما با وجود آنکه یک وزیر جوان، لایق و مبتکر به نام مهندس عزتالله ضرغامی که فرد دغدغهمندی است اخیرا در راس وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی قرار گرفته اما همچنان وضعیت این حوزه مطلوب نیست. من که سالها شاهد فعالیت بالنده مهندس ضرغامی در رادیو و تلویزیون بودم میدانم ایشان چقدر صاحب ابتکار و علاقهمند به گسترش فعالیتها است ولی هنوز زمینههای لازم در اختیار وی قرار نگرفته است، از این رو پیشنهادهایی را به وی ارائه میدهم.
اولین اقدام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید تاسیس و گسترش پلیس ویژه یا گارد مسلح میراث فرهنگی و افزایش نفرات آن تا حدود یک تیپ (حدود دو تا سه هزار نفر) باشد. در قدم بعد باید گروهی از جوانان داوطلب تشکیل شود تا میراث فرهنگی حفظ شده و از آن حراست شود و به این ترتیب از اقداماتی همچون یادگارنویسی روی آثار باستانی و تاریخی جلوگیری شود. همچنین تشکیل تورهای سیاحتی برای گشت و گذار گردشگران خارجی و نیز ایرانگردان در سراسر کشور باید مد نظر قرار گیرد. افزون بر این تاسیس اقامتگاههای ارزانقیمت باید در دستور کار باشد. از سوی دیگر تعلیمات در مدارس ابتدایی و متوسطه درباره اهمیت میراث فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد. در گام بعد باید برنامههای رادیو و تلویزیونی تهیه شود و ارسال مقالات برای مطبوعات نیز در دستور کار باشد. مصاحبه ماهانه وزیر و معاونین درباره فعالیتهای در دست اقدام و برنامهریزی آینده و طلب همکاری از مطبوعات نیز باید طرف توجه باشد. در نهایت هماهنگی با دستگاههای انتظامی برای حمایت از جهانگردان و جلوگیری از سرقت و ضایع شدن حقوق آنها نیز از جمله مسائلی است که باید به آن نظر داشت.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهخواندنیلینک کوتاه :