بازخوانی طرح نهضت ملی مسکن
رضا صادقیان *
سیاستگذاری دولتها معطوف به حل یکی از مشکلات اساسی کشور بوده است. هر کدام از دولتهای پس از انقلاب اسلامی تلاش کردهاند با توجه به نیازهای جامعه کلانترین مشکل کشور را حل کنند.
این روزها دولت سیزدهم وقت زیادی را صرف اجرای ساخت چهار میلیون مسکن تا پایان عمر دولت کرده است، به عبارتی و براساس این طرح سالیانه یک میلیون مسکن در شهرهای مختلف کشور ساخته خواهد شد. برای آنکه غرق تصویر طرح نهضت ملی مسکن نشویم، ابتدا نگاهی میکنیم به طرح مسکن مهر و میراثی که این ساخت و ساز برای کشور برجای گذاشته است و در ادامه امکان اجرا و موفقیت نهضت ملی مسکن را بررسی خواهیم کرد.
براساس اطلاعات مرکز آمار ایران و همچنین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در تمام سالهایی که آمار قابل ارزیابی در حوزه خانوار و مسکن وجود داشته است، تعداد خانوارهای ایرانی بیشتر از واحدهای مسکونی بوده است. به عنوان مثال در سال ۱۳۵۸ تعداد واحدهای مسکونی پانزده میلیون و نهصد هزار واحد بوده است، در همان سال هفده میلیون و چهارصد هزار خانوار ایرانی وجود داشته است. این آمار نشان میدهد نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار خانوار ایرانی به دلیل ناتوانی از تامین مسکن با خانوارهای دیگر زندگی میکنند.
هدف از اجرای طرح مسکن مهر را میتوان دو مساله عنوان کرد؛ اول: حل معضل مسکن دوم: کاهش ملکهای استیجاری. براساس آمارهای امروز این دو هدف در ساخت مسکن مهر تحقق نیافته است. براساس اطلاعات منتشرشده در سال ۱۴۰۰؛ از سال ۱۳۸۶ احداث حدود دو میلیون و ۱۷۰ هزار واحد مسکن مهر در دستور کار دولتهای نهم و دهم قرار گرفت و مقرر بود که این واحدها تا انتهای دولت دهم به اتمام برسد. ولی متاسفانه از این تعداد واحد مسکونی صرفا حدود ۶۹۰ هزار واحد (معادل ۳۲ درصد از کل واحدهای برنامه مسکن مهر) تحویل متقاضیان شد. بر اساس خبرهای منتشرشده در دولت دوم حسن روحانی و با وجودی که مسوولان وقت وزارت مسکن و شهرسازی با اجرا و ادامه ساخت مسکنهای مهر از نظر کارشناسی ایراد داشتند، دولت دوازدهم تا خرداد سال ۱۴۰۰ بیش از یک میلیون و ۳۷۰ هزار مسکن مهر را به متقاضیان تحویل داد. در واقع دولتهای نهم و دهم سنگبنای فعالیتی را قرار دادند، ولی هدفگذاری آنان برای ساخت بیش از دو میلیون مسکن نه تنها تحقق نیافت، بلکه معضل تهیه مسکن برای متقاضیان به عنوان دشوارهای بنیادین برای دولتمردان بعدی باقی ماند. با توجه به اطلاعات موجود در دولت سیزدهم، بیش از دویست هزار واحد مسکن مهر همچنان به صاحبان آن تحویل نشده است.
فارغ از تمام نقدهایی که به طرح مسکن مهر از زوایای مختلف از جمله شهرسازی، زیرساختهای شهر و نداشتن امکانات رفاهی، آموزشی و تفریحی شده است، در اینجا به بخش دیگری از مشکلات مسکن مهر خواهیم پرداخت.
اول: طرحهایی مانند مسکن مهر دقیقا برآمده از فکر و اندیشه دولتمردان نفتمحور است. تفکری که گمان میکند با داشتن پول زیاد و کسب ثروت انبوه از قبل فروش نفت و کسب درآمدهای قابل توجه میتوان تمام این درآمد را با تعریف طرحهای جدید در کشور خرج کرد و برای همیشه گره کور دشواریهای اساسی مملکت را گشود. تجربه سالهای گذشته نشان داده است، این مهم تحقق نمییابد. ذات دولتهای نفتی دقت به خرج کردن است. دولتمردان دولتهای نفتی معضل، سختی و شناخت دشواره را تا حدودی موفق تشخیص میدهند، ولی به دلیل آنکه باور دارند با خرج کردن پول نفت میتوان معضل مشخص را برای همیشه حل کرد راه به خطا میروند. پس از سالهای ۱۳۸۴ درآمدهای نفتی کشور به یکباره اوج گرفت، بنابراین طبیعی بود که دولت وقت به جای شنیدن صدای کارشناسان و اجرایی کردن طرحهای ملی با دیدگاه کارشناسی، چشم خود را به میزان درآمدهای نفتی خیره کند و به جای آن سراغ وعده دادن، مصوبات استانی و اجرای طرحهای غیرکارشناسی برود.
دوم: در بخش شیوه اجرای ساخت مسکن مهر از سه روش نام برده شده است: ۱- ساخت مسکن مهر دولتساخت ۲- مسکن مهر تعاونیساز ۳- مسکن مهر شخصیساز. آنچه در عمل اتفاق افتاد ساخت مسکنهای مهر با طراحی، نظارت و ساخت توسط دولت بود. در واقع اکثر شرکتهای بخش خصوصی که در گذشته در حوزه ساخت و ساز مسکن فعال بودند و براساس نیاز بازار اقدام به ساخت، بازاریابی و فروش ملک کرده بودند، به یکباره به عنوان پیمانکاران ساخت و ساز دولت مشغول فعالیت و مجری سیاستهای دولت شدند. کیفیت پایین مسکنهای مهر را میتوان در این بخش دید؛ در شرایطی که مجریان ساخت تعهدی به کیفیت مطلوب ساخت مسکن ندارند و تعهدی برای فروش واحدهای مسکونی به گردن آنان نیست، بنابراین خود را متعهد به ساخت با کیفیت نمیبینند و کار خود را با نازلترین کیفیت به کارفرما تحویل میدهند. وقوع زلزله کرمانشاه در سال ۹۶ و انتشار عکسهای مسکن مهر این شهر نشان داد وقتی دولت هدفگذاری بزرگ و نامعقول و کمیت را فدای کیفیت میکند، نتیجهای به غیر از ویران شدن واحدهای مسکونی سه سال ساخت حاصل نمیشود.
سوم: در میان خبرهای مربوط به ساخت و ساز شهرکها و تکمیل مسکن مهر در شهرهای مختلف، با معضل دیگری نیز روبهرو میشویم. در تیرماه سال ۱۴۰۰ قائممقام وزیر راهوشهرسازی گفته بود: «ساخت ۶۲ هزار واحد باقیمانده به اتمام رسیده و منتظر وصل انشعابات هستند که به تدریج به متقاضیان تحویل خواهد شد.» مساله انشعاب در مسکنهای مهر از روز نخست تا به امروز معضل بوده است. انتقال انشعاب آب، برق، تلفن، گاز و سیستم دفع فاضلاب در بیرون از شهرها وجود ندارد، بنابراین دولت موظف است این زیرساختها را به نقاط خارج از شهر بیاورد. در نگاه اول هزینه زمین برای دولت در ساخت مسکن مهر صفر به نظر میرسد، ولی هزینه انشعابهای مختلف تمام این صرفهجویی دولت را بر باد داده است. مهمتر آنکه دولتهای یازدهم و دوازدهم بیش از پانصد مدرسه را در مسکنهای مهر مورد بهرهبرداری قرار داد. امروز نیز ساکنان مسکنهای مهر نیازمند امکانات رفاهی هستند. مدرسه، مرکز خرید، بیمارستان و درمانگاه، مسجد، تفریگاه و پارکهای محلی و… این همه همچنان در مسکنهای مهر وجود ندارند و ساکنان این خانهها برای تهیه نیازهای روزمره و تحصیل فرزندان باید هزینه و مسافت خانه تا شهر را به جان بخرند.
اجرایی شدن مسکن مهر دقیقا در شرایطی اتفاق افتاد که سیل درآمدهای نفتی به کشور سرازیر شد، دوران فراوانی نفت بود و پولهایی که دولتمردان گمان داشتند میتوان به سادگی با تعریف طرحهای مختلف، کشور را به آبادانی رساند. در حال حاضر و به دلیل تحریمهای ظالمانه خبری از درآمدهای ارزی قابل توجه نیست، دولت با تورم بالای ۴۰ درصدی روبهرو است و مهمتر آنکه براساس خبرهای منتشرشده هنوز زیرساختهای لازم برای اجرایی شدن طرح نهضت ملی مسکن در دسترس نیست. چنانچه قرار باشد طرح فعلی با افزایش تورم همراه باشد، که این مهم دور از ذهن نیست و دقیقا شاهد تکرار تورم سالهای ۹۰ تا ۹۲ خواهیم بود، بنابراین با وقوع چنین رویدادی دولت نه تنها کمکی به وضعیت معیشت خانوارهای نیازمند نکرده است، بلکه با اجرایی کردن یک طرح غیرکارشناسی و هدفگذاری بسیار بزرگ و دستنیافتنی فشار جدیدی را به خانوادههای ایرانی تحمیل کرده است.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :