نابودی قدیمیترین محله تهران
به گزارش جهان صنعت نیوز: خانههای تاریخی این محله قدیمی هر روز بیشتر از قبل با خطر تخریب مواجه میشوند و سازوکاری مدون برای حفظ، مرمت و معرفی این محله قدیمی به عنوان یک مقصد گردشگری در تهران وجود ندارد.
باتوجه به رویه فعلی مدیریت شهری در مواجهه با محله سنگلج، این محله تاریخی رفتهرفته از سکنه خالی شده و خانههای آن یکی پس از دیگری تبدیل به انبار اجناس بازار تهران میشود.
گروهی از ساکنان و دوستداران این محله دست به دست یکدیگر دادهاند و با ثبت قانونی یک انجمن، در تلاش هستند تا هویتهای تاریخی محله را حفظ کرده و امکان تداوم تجربه زیستی را در آن فراهم کنند.
در مصاحبه پیشرو سعی کردهایم ضمن گفتوگو با «نیما توسلی» کارشناس ارشد شهرسازی و نماینده قانونی انجمن سنگلج، رویکرد شهرداری و وزارت میراث فرهنگی را در مواجهه با بافت تاریخی محله سنگلج بررسی کنیم.
مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با نیما توسلی نماینده قانونی انجمن سنگلج در پی میآید.
– ریشههای فرهنگی و تاریخی محله سنگلج به چه زمانی برمیگردد و مهمترین شاخصههای تاریخی آن چیست؟
محله سنگلج به همراه محلات دیگری مثل بازار، چالهمیدان، عودلاجان و محله ارگ تهران جزو محلههای اولیه شهر تهران محسوب میشوند. یعنی اگر دوران باستانی شهر تهران را نادیده بگیریم و به تهران ۲۵۰ سال اخیر که منجر به پایتخت شدن آن شد برگردیم مشاهده میکنیم که همواره شاهد وجود محلههایی از جمله محله سنگلج بودهایم. ریشههای فرهنگی و تاریخی محله سنگلج قدمتی بیش از دو قرن دارد هرچند که بسیاری از اماکن تاریخی آن امروز باقی نماندهاند.
از جمله مهمترین شاخصههای تاریخی محله سنگلج میتوانیم به عناصری اشاره کنیم که کماکان در مقایسه با نقشههای شهر تهران در زمان صفویه و قاجاریه پابرجا هستند. همچون برخی از باغها که بخشهای کمی از آنها باقی مانده است. همچنین برخی از گذرها و بازارچههای قدیمی مثل بازارچه شاپور باقی مانده که بسیار هم معروف است. البته اسم بازارچه شاپور در طول سالها مدام تغییر کرده است. افزون بر این برخی بناهای شاخص مثل عمارت مستوفیالممالک و برخی از موقوفات معیرالممالک هستند که باقی ماندهاند و قدمت آنها به دوران قاجاریه برمیگردد.
برخی از دروازههای قدیمی مثل دروازه محمدیه که مربوط به زمان محمدشاه قاجار میشود نیز هنوز وجود دارد و تحت عنوان میدان محمدیه و یا میدان اعدام سابق شناخته میشود. البته ابتدای میدان و بازارچه شاپور در دوران پیش از توسعه تهران و در عهد ناصرالدینشاه، دروازه قزوین بود که امروز دیگر وجود ندارد و با گسترش تهران در گذشته به سمت خیابان کارگر و میدان قزوین امروزی دروازه قزوین هم که به عنوان دروازه غربی تهران شناخته میشد و مشرف و هممرز با محله سنگلج بود دیگر وجود ندارد.
– چه خانهها و اماکن تاریخی در این محله هست و شاخصه آنها چیست؟
با وجود آنکه رگ و ریشههای محله سنگلج در نقشههای دوران شاه طهماسب صفوی هم دیده میشود اما به ندرت میتوانیم در سنگلج امروزی خانهها و اماکن تاریخی پیدا کنیم که قدمت آنها به دوران صفویه برسد.
کماکان میتوان گفت قدیمیترین اماکن و خانههای تاریخی که پابرجا مانده است را باید مربوط به زمان قاجار بدانیم. عمارت مستوفیالممالک و موقوفات معیرالممالک از شاخصترین اماکن تاریخی فعلی سنگلج هستند.
کلیسای گئورک مقدس و مسجد حاج رجبعلی نیز از اماکن تاریخی دیگر هستند که در محله سنگلج هستند. همچنین قدمت بسیاری از بناهای محله سنگلج به دوران پهلوی اول و بعد از آن مربوط میشود.
آنچه که اشاره شد مهمترین خانههای تاریخی محله سنگلج هستند که هنوز وجود دارند، هرچند که لزوما حال خوبی ندارند. در خصوص شاخصههای آنان نیز باید گفت هنوز برخی از شاخصههای معماری مربوط به اواخر دوران قاجار و در برخی موارد اوایل پهلوی در سنگلج دیده میشود. یکی از خانههای تاریخی دوران پهلوی اول مربوط به خانه پدری جلال آلاحمد است که معماری سادهای دارد. عمده بناهای مربوط به دوران قاجار اما کماکان دارای برخی از تزیینات و شاخصههای معماری مرتبط به قاجاریه هستند که ستونها و الحاقاتی که وجود داشته از آن جملهاند.
– آیا خانهها و بافت محله سنگلج با خطر تخریب روبهرو شده است؟ لطفا به چند مورد اشاره کنید.
بله، به شدت این اتفاق افتاده است. بسیاری از خانههای تاریخی سنگلج تخریب شده و یا با خطر تخریب مواجه شدهاند. مهمترین خطری که محله سنگلج را تهدید میکند مربوط به تصمیمات مدیریت شهری و میراث فرهنگی در نیم قرن اخیر است. هر کدام از اینها با ملاحظات عجیب با محله سنگلج و سایر محلههای قدیمی شهر تهران برخورد کردهاند. شهرداری در نیم قرن اخیر و مشخصا پس از انقلاب بیتوجه به عناصر هویتی و شاخصههای تاریخی، به توسعه شهری پرداخت و وزارت میراث فرهنگی نیز با جیبهای خالی صرفا با نگاه ثبت بناها و یا اینکه بناهای تاریخی را با هر قیمتی که شده نگه داشت و به لزوم در نظر گرفتن ملاحظات لازم برای مراقبت و ترمیم بناهای تاریخی توجه نداشت.
– وضعیت مرمت خانهها و اماکن تاریخی در سنگلج به چه شکل است؟
به ندرت میتوانیم خانهها و اماکن تاریخی را در سنگلج نام ببریم که مرمت شدهاند. البته نمونههایی وجود دارد که این مرمت انجام شده است؛ مثلا آنچه که تحت عنوان خانه فرهنگ ایروانی از آن نام برده میشود و قدیمتر متعلق به آیتالله ایروانی بود به هر حال با مالکیت شهرداری روبهرو شد و تبدیل به یک خانه فرهنگ شد و مرمتی نه لزوما اصولی برای آن صورت گرفت.
همچنین خانهای که منسوب به «شعبان جعفری» است تا حدی مرمت شده است. این مورد هم تحت تملک شهرداری است اما بسیاری از اماکن دیگر مثل عمارت مستوفیالممالک و یا مجموعه موقوفات معیرالممالک اصلا مرمتی برایشان صورت نگرفته است.
در مورد مجموعه موقوفات معیرالممالک میتوانیم بگوییم که از آن مجموعه وسیع مسجد، آب انبار، حمام، مدرسه و مجموعه باغهایی که وجود داشت چیزی به جز یک مسجد که آن هم با خطر تخریب در برخی از قسمتها روبهرو است باقی نمانده است. آب انبار آن به کارگاه اجاره داده شده است، از حمام آن چیزی باقی نمانده و باغهای آن هم کلا از بین رفتهاند.
عمارت مستوفیالممالک نیز باوجود آنکه در دوم اردیبهشت ۱۳۵۶ ثبت میراث فرهنگی شده است و مالکیت آن در اختیار وزارت ارتباطات است اما به هیچ وجه مرمت نشده، رها باقی مانده و استفاده درستی از آن نمیشود.
اتفاقا این بنا روز به روز از نظر سازهای و همچنین ارزشهای معماری با خطرات و تخریب بیشتری روبهرو میشود. باید بگویم ما در سنگلج ۱۷ بنا، خانه و مکان تاریخی داریم که ثبت میراث فرهنگی شدهاند.
– از وزارت میراث فرهنگی توقع دارید چه اقداماتی برای این محله تاریخی انجام دهد؟
میراث فرهنگی همانطور که از نامش بر میآید و در راستای تکلیف ملیاش این وظیفه را دارد که وقتی که بنایی را ثبت میکند و آن را به عنوان یک بنای ارزشمند شناسایی میکند، استفاده فرهنگی کند و نفع ملی را برای آن انجام دهد. اما عمده رفتارهای این وزارتخانه صرفا ثبت یک بنا و رها کردن آن بوده است. البته من از استثناها صحبت نمیکنم و میپذیرم که برای برخی از بناها در سنگلج هم اتفاقاتی میافتد اما واقعیت این است که عمده این بناها به ویژه آنهایی که مورد استفاده خاصی قرار نگرفتهاند بعد از ثبت، وضعیت نامناسبی را طی کردهاند.
درخصوص خانه پدری جلال اگرچه در یک سال اخیر اقدامات مرمتی برای آن در نظر گرفته شده است اما نسبت به زمانی که ثبت شده وضعیت بدتری را طی کرده و با تخریب بیشتری مواجه شده است.
در واقع انتظار این است که وزارت بعد از ثبت بتواند کارهای خلاقانه صورت دهد، سرمایهگذار جذب کرده و از آنجا هم درآمد کسب کند و هم هویت را حفظ کند؛ اما این اتفاق به ندرت میافتد. شاهد آن هستیم که رویکردی که میراث فرهنگی در قبال محلهای تاریخی مثل سنگلج دارد بیشتر یک نگاه سلبی و جلوگیریکننده از توسعه شهری است که تا حدی درست است اما وقتی منجر به تعرضات اقتصادی و اجتماعی میشود خطرات بسیار زیادی دارد که میتوانیم در سنگلج شاهد آن باشیم.
– آیا امکان بهرهبرداری از این منطقه به عنوان یک جاذبه گردشگری و تاریخی وجود دارد؟ برای تحقق این امر چه باید کرد؟
تردیدی نیست که سنگلج میتواند یک منطقه جذاب برای گردشگران باشد. سنگلج به خاطر موقعیت تاریخیاش و به خاطر ارزشهای شهری و هویتی آن برای افرادی که علاقهمند به شهرگردی و تاریخ ایران و تاریخ تهران هستند و علاقهمندان به معماری بسیار جذاب است. اگرچه رگههای کمی از شاخصهای هویتی سنگلج باقی مانده اما میتوان جاذبههای فراوانی را از طریق تالیف مسیرهای گردشگری در سنگلج ایجاد کرد. افزون بر این میتوان اماکن تاریخی سنگلج را با دقت بهتری مرمت کرد و مورد استفاده عموم قرار داد. به این ترتیب هم میتوان به اقتصاد محلی کمک کرد و هم مانع کوچ جمعیت از سنگلج شد. همچنین توجه به گردشگری در سنگلج میتواند فضای این منطقه را که دارد از سکنه خالی و تبدیل به انبار بازار میشود نجات دهد.
– آیا فرآیند ثبت ملی خانههای تاریخی در سنگلج مطلوب است؟ خواستهتان در این زمینه چیست؟
به هیچ وجه. البته خیلی ناراحت نیستم که خانههای تاریخی در سنگلج ثبت ملی نمیشوند چراکه آن مواردی که ثبت شدهاند نتایج مثبتی برایشان در پی نداشته است. خواسته مشخص ما در انجمن سنگلج این است که خانههایی که ثبت شدهاند اتفاق مثبتی برایشان بیفتد. برای آن دسته از خانههای تاریخی ارزشمند، آگاهیبخشی به اهالی و نیز پیدا کردن سرمایهگذاری که درک فرهنگی داشته باشند میبایست مورد توجه قرار گیرد تا آنها را تبدیل به محل سکونت یا محل فرهنگی ولی سازگار با هویت محله کنند.
– در آخر فکر میکنید برای حفظ سنگلج چه باید کرد؟
به نظرم در ابتدا نیازمند یک تغییر نگرش جدی در زمینه مدیریت شهری در مواجهه با محلههای نظیر سنگلج هستیم. اگر مدیریت شهری اهمیت بافتهای تاریخی را تشخیص دهد میتواند به مردم هم در زمینه آگاهیبخشی کمک کند و همین زمینهساز اقدامات دیگر مثل حفظ بافت و افزایش سرمایهگذاری برای حفظ بافت تاریخی شود. میراث فرهنگی نیز میبایست نگاه سلبی خود را بردارد و بپذیرد که نمیتواند صرفا محدودیتهایی برای توسعه شهری سنگلج ایجاد کند بدون آنکه برای ارزشهای (تاریخی و هویتی) سنگلج اقدامی صورت دهد.
درواقع میتوانم بگویم میراث فرهنگی در برخی موارد با ایجاد سختگیریهای بیمورد و بدون ضوابط پشتیبان خود، به تخریب بیشتر سنگلج دامن زده است.
به نظرم اوقاف و نیروی انتظامی نیز میتوانند به محله کمک کنند. نیروی انتظامی میتواند امنیت محله را افزایش دهد و اداره اوقاف هم میتواند به زمینهای وقفی رهاشده در سنگلج رسیدگی کند.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهخواندنیلینک کوتاه :