بررسی تبعات اجتماعی آزادسازی قیمت آرد/فوران بی‌اعتمادی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  طرفداران پول‌پاشی‌های دولت هم دیگر نسبت به آثار تورمی یارانه نقدی آگاه شده‌اند و می‌دانند که اگر امروز یارانه‌ای دریافت کنند، در آینده نزدیک باید آن را در قالب تورم به بازار پس دهند. از سوی دیگر برخی پرداخت یارانه کالا را وعده‌ای می‌دانند که هیچ‌گاه رنگ واقعیت به خود نمی‌گیرد. شماری نیز معتقدند مبارزه با قاچاق بهانه‌ای بیش برای بالا بردن قیمت نان فانتزی و حذف سهمیه آرد نیست. چه‌بسا پس از این اقدام نیز قاچاق آرد و نان شکل تازه‌ای به خود بگیرد و با قوت غالب مردم بازی شود. اما واکنش جامعه نسبت به گرانی نان غیرقابل پیش‌بینی نیست، چراکه در آبان ۹۸ شهروندان جامعه در راستای گرانی یک شبه بنزین به خیابان‌ها آمدند. در این باره  جامعه‌شناس‌ها به دو دسته تقسیم شده‌اند. برخی بر این باورند که به دلیل گرانی تدریجی نان صنعتی و دیگر اقلام اساسی مردم به آن واکنشی نشان نداد‌ه‌اند. برخی دیگر نیز این سکوت جامعه را هشداردهنده می‌دانند، زیرا براساس آمارها گرانی اقلام اساسی علی‌الخصوص نان صنعتی ادامه‌دار است. بر همین اساس به گفته کارشناس‌ها در ماه‌های آتی سقوط آزاد طبقه متوسط را شاهد خواهیم بود.

همجواری با مرز فلاکت

دکتر علی‌اصغر سعیدی جامعه‌شناس اقتصادی و استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بار فشار اقتصادی بر دوش قشر متوسط است، به «جهان‌صنعت» گفت: طی ۱۰ سال اخیر به دلیل تورم شدید قشر ضعیف از خط فقر مطلق عبور کردند و به فقر شدید رسیدند. به  همین دلیل نه تنها نان بلکه اقلام اساسی دیگر نیز همانند برنج و گوشت مدت‌هاست از سفره اقشار ضعیف حذف شده است. بنابراین قشر ضعیف بر این عقیده‌اند که با حذف نان چیزی را از دست نمی‌دهند. با این حال گرانی بر تمام اقشار جامعه فشار وارد کرده است، علی‌الخصوص قشر متوسط، چرا که در هر دهک درآمدی وضعیت چهار دهک با شش دهک دیگر متفاوت است. دو دهک پایین درآمدی به دلیل سبک زندگی متفاوت و اهمیت نان در آنها کمتر به چشم می‌آید. همان‌طور که پیشتر گفتم آنها در فقر مطلق زندگی می‌کنند. به نظرم در حال حاضر فشار اقتصادی بر آن شش دهک بیشتر است زیرا تعداد زیادی از آنها که به عنوان قشر متوسط می‌شناسیم به سوی فقر مطلق سقوط می‌کنند. بنابراین قشر ضعیف به مرز فلاکت رسیده‌اند.

وی افزود: براساس نظریه جامعه‌شناسی زمانی که فشارهای اقتصادی همانند رکود و رونق ناگهانی باشد، امعه نسبت به آن آنومی و ناهنجاری‌های اجتماعی همانند اعتراضات خیابانی را شکل می‌دهد. اما در حال حاضر به دلیل تورم ده‌ساله، مردم همواره با گرانی روبه‌رو بوده‌اند. بنابراین در شرایط اقتصادی فعلی گرانی نان تبعاتی همچون اعتراض‌های خیابانی را در پی ندارد زیرا با افزایش تدریجی قیمت اقلام مختلف اثر روحی و روانی آن بر جامعه کاهش پیدا کرده است.

دولت بی‌تدبیر

دکتر امیر لطفی‌حقیقت روانشناس و جامعه‌شناس درخصوص بازخورد جامعه در برابر گرانی احتمالی نان به «جهان‌صنعت» گفت: به نظرم اتفاقی که در بستر گرانی نان رخ داده است، یک بحث کاملا مشخص در حوزه بی‌تدبیری سیاستگذاران و مدیران حوزه اقتصادی دولت است چرا که دولت فعلی با شرایط خاص و زحمت حداقلی به قدرت رسیده است. بنابراین از نظر روانشناسی دولت فعلی با سبک مدیریتی که بوی خودشیفتگی می‌دهد، امور را مدیریت می‌کند. مدیریت دولت به گونه‌ای است که انگار برنامه‌ای برای حفظ حاکمیت و قدرت برنامه‌ای ندارد. افرادی که برای مدیریت در کشور تلاش می‌کنند قدرت را دوست دارند، اما دولت فعلی تلاشی برای حفظ بقا ندارد، چرا که بقای خودشان را تضمین‌شده می‌داند. یکی از موارد گرانی‌های بی‌حساب و کتاب کشور این است که با پروپاگانداهای رسانه‌ای این موضوع در جامعه عادی‌انگاری و کمرنگ شده است.

وی افزود: به نظرم با گرانی آرد گندم جایگاه رییس‌جمهور متزلزل شده است. حتی طرفداران آقای رییسی نیز گویا درصدد به زمین زدن او هستند. بنابراین تا این سطح بی‌تدبیری باید پالایش جدیدی در امور مدیریتی صورت گیرد چرا که این گروه به درد مدیریت کشور نمی‌خورند. آنها از زمانی که بر کرسی قدرت نشستند، از ته دیگ مقوله‌ای خاص استفاده کردند تا عملکرد فسادی و سوء‌استفاده برخی افراد توجیه شود. این در حالی است که این امر نگرانی جدی برای کشور ایجاد می‌کند.

این پژوهشگر و مدرس اظهار کرد: در هر صورت گرانی آرد  همانند گرانی بنزین قابل بررسی نیست زیرا واکنش جامعه نسبت به گرانی بنزین حاصل جریان هیجان‌زده‌ای از دل معترضین بود چرا که طبقه متوسط و دهک بالا به معترضین نپیوستند بلکه اکثر معترضین را حاشیه‌نشین‌ها و قشر ضعیف تشکیل داده‌اند. بنابراین بحث گرانی  و قحطی ماکارونی تشدید گفتمان خشم در جامعه است. همچنین پایگاه اخلاقی جامعه تحت تاثیر سوءمدیریت از بین رفته است. ارزش‌های معنوی که دولت فعلی با آن بر کرسی قدرت نشست کمرنگ شده است. اعتبار سیستم کشور نیز کاهش یافته است.  به نظرم دولت فعلی باید در برنامه زنده درخصوص تک تک سوالات و مشکلات جامعه صحبت کند زیرا وضعیت فعلی ایران بحرانی است. بنابراین از صمیم قلب برای کشور نگران هستیم.

تاریخ تکرار می‌شود

در همین راستا دکتر احمد بخارایی، جامعه‌شناس به «جهان صنعت» گفت: از چهار زاویه می‌توان به این موضوع نگاه و سپس تحلیل کرد. نگاه اول جنبه تاریخی و مقایسه‌ای با نمونه مشابه در گذشته دارد. نگاه دوم جنبه مقایسه‌ای با پدیدارها و مسائل موجود و اکنونی دارد. نگاه سوم به توصیف این پدیدار مربوط است و بالاخره نگاه چهارم جنبه تبیینی دارد و به این سوال پاسخ می‌دهد که‌ چرا این موضوع می‌تواند بحران‌زا شود که این نگاه هم در سه سطح خرد و میانه و کلان قابل ردیابی است. نوع مواجهه مردم در هر جامعه با هر موضوع و مساله‌ای متفاوت است و در سال ۱۴۰۱ هم همان چهار نگاه در نوع تحلیل دخیل است. از زاویه نخست، پدیده‌ای که امروزه شاهد آن هستیم در گذشته نیز رقم خورده است. قبلا بحران نان را در تاریخ ۱۳۲۱ و پس از سقوط رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین تجربه کرده‌ایم. آن دوران گندم مورد احتکار برخی افراد قرار گرفت و نان کوپنی شد، در پی آن اعتراضاتی شکل گرفت. ۱۳۲۲واردات  گندم صورت گرفت و اوضاع کنترل شد. البته در آن زمان مشکل نان بعد از یک واقعه بزرگ که اشغال کشور توسط متفقین بود صورت گرفت. این در حالی است که نان در گذشته غذای غالب مردم بوده است اما در حال حاضر اینگونه نیست. این بار نوع اعتراض مردم ناشی از گرانی و احتکار نان قبل از وقوع واقعه‌ای بزرگ دارد شکل‌گیری است. بنابراین چنین امری مقدمه یک حادثه بزرگ‌تر خواهد بود.

وی افزود: در نگاه دوم باید بگویم همه پدیدارها  و نمودها و مسائل در جوامع ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند که زنجیره‌ای  را در زمان اکنون تشکیل می‌دهند.

این روزها شاهد اعتراض‌های صنفی به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی و مدنی هستیم. از یک سو اعتراضات کارگری که عمدتا جنبه اقتصادی دارد تا اعتراضات معلمان که دارای دو جنبه اقتصادی و مدنی است زیرا احساس می‌کنند پایگاه و منزلت‌شان با تزلزل جدی مواجه شده و چه اعتراضاتی که عمدتا ماهیت مدنی دارند مانند دفاع از آزادی در فضاهای مجازی و حقیقی و نیز حمایت از محیط‌زیست یا غیره؛ اینکه اعتراض‌ها چه عواقبی در پی خواهد داشت با یک شبیه‌سازی قابل بررسی است. وقتی وزیر آموزش و پرورش خطاب به معلمان می‌گوید تجمعات اعتراضی آنها منجر به اخراج معلمان می‌شود، یعنی مقابله خصمانه با معترضین. همین امر منجر به مطالبه‌گری در جامعه می‌شود. وقتی شایعه می‌شود  رییس مجلس سیسمونی نوه خود را از ترکیه خریداری می‌کند و چنین موضوعی رسانه‌ای می‌شود، احساس وجود تبعیض در میان ملت غلیان می‌کند زیرا همزمانی این موضوعات با گرانی آرد  و اقلام اساسی بر ذهن اعضای جامعه تاثیر می‌گذارد. این گونه است که نوع مواجهه مردم با رخداد‌هایی مانند گران شدن نان و آرد در شبیه‌سازی با رخداد‌های مشابه در جامعه قابل تحلیل می‌شود.

دکتر بخارایی اظهار کرد: نگاه سوم مبتنی بر توصیف این پدیدار است. چگونه نان گران می‌شود؟ پاسخ، روشن است زیرا از یک سو خشکسالی بی‌سابقه در پنجاه سال اخیر داریم و از سوی دیگر نیازمند وارد کردن ۴۰ درصد گندم هستیم یعنی هشت میلیون تن نسبت به حدود ۲۰ میلیون تن نیازمان و نیز گران شدن نرخ جهانی غلات به واسطه جنگ روسیه و اوکراین که ۳۶ کشور جهان بیش از ۵۰ درصد نیازشان به گندم را از این دو کشور تامین می‌کردند و این دو کشور هم مجموعا حدود ۸۰ میلیون تن از عرضه جهانی گندم را به خودشان اختصاص داده بودند. در کنار همه اینها نرخ ارزان گندم در ایران در حالی که آرد به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود (زیرا آنجا قیمت گران است) موجب شده که ایران هم تصمیم به گران کردن بگیرد تا دیگر برای قاچاقچی صرف نکند که قاچاق کند. حالا این توصیف نسبت به گران شدن آرد که علی‌الظاهر منطقی به نظر می‌رسد چرا مورد قبول واقع نمی‌شود زیرا اگر قبلا گفته ‌می‌شد هر چه آن خسرو کند شیرین بود، حکایت از اوج اعتماد دارد اما در حال حاضر بی‌اعتمادی مردم به دولت فوران کرده است.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 259678
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا