خوشبینیهای بیاساس جوزف بورل نسبت به ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام
دکتر صلاحالدین هرسنی *
هفته گذشته انریکه مورا نماینده اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات هستهای ایران که جوزف بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آن را به آخرین «تیر در ترکش» برجام تشبیه کرده بود، به تهران آمد. این سفر همانگونه که خبرگزاری رویترز گزارش داده است، تلاشی برای به حد وسط رساندن مذاکرات وین یعنی گشایش امیدهای تازه برای احیای برجام و همچنین ابتکار دیپلماتیکی برای دست یافتن به راه میانه جهت پایان دادن به بنبستی بود که بیش از یک سال برجام را به حالت تعلیق در آورده بود به گونهای که تلاشهای دیپلماتیک اروپا را تهدید میکرد و موجب تزاید تنش در روابط تهران- واشنگتن شد. در این ارتباط، ایجاد حالت تعلیق در وضعیت برجام و متعاقب آن تزاید تنش در روابط تهران- واشنگتن نتیجه اصطکاک و استنکاف دو عضو اصلی برجام یعنی تهران و واشنگتن بابت حذف و خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی ایالات متحده بود که سرانجام معطوف به نتیجه نشد و سبب شد که برجام به وضعیت تعلیق بیشتر و ناپایداری بازگردد.
حالا در شرایطی که تمامی امیدها جهت ازسرگیری مذاکرات و در نتیجه بازسازی و احیای برجام به صفر رسیده بود، جوزف بورل قائممقام و مسوول روابط خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه اجلاس گروه ۷ در شمال آلمان، قویا و البته خوشبینانه تاکید کرد که اگرچه مناقشاتی چون احیای برجام در مذاکرات وین یکشبه حل نمیشود، اما سفر مورا و دستور کارش در تهران به مثابه شوک و تکانهای زمینهها را برای احیای برجام فراهم کرده است. بنابراین بنبست مذاکرات با این سفر به شکست انجامیده و دورنماهای روشنی برای رسیدن به یک توافق نهایی، پیدا شده است.
اگرچه جوزف بورل در پی سفر مورا به تهران، به ازسرگیری مذاکرات و در نتیجه احیای برجام خوشبین و امیدوار است، اما این خوشبینی به دلایلی بیپایه و اساس است. بدان جهت خوشبینی بورل به ازسرگیری مذاکرات برجام بیپایه و اساس است که مورا با هدف انتقال پیام جدید مقامات واشنگتن به تهران آمده بود، اما معلوم شد که مقامات واشنگتن پیامی به این دیپلمات اروپایی برای انتقال و مخابره به ایران ندادهاند و همین سبب شد که بورل تهران را دست خالی به مقصد بروکسل ترک کند و حتی ساعاتی را در فرودگاه فرانکفورت آلمان گرفتار شود و تحت نظر باشد. البته عدم ارائه پیامی از سوی واشنگتن به مورا برای انتقال به مقامات تهران، دلیل بیاساس بودن خوشبینیهای بورل به ازسرگیری برجام نیست. گره اصلی بر سر راه مذاکرات وین، عبور برجام از سد بزرگی چون سنای کنگره آمریکاست که اساسا سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات آن، نگاه خوشبینانهای همچون بورل به برجام ندارند، بلکه آن را با توجه به اصرار مطالبه ایران یعنی خروج نام سپاه از لیست تروریست واشنگتن بدترین نوع توافق میدانند که بالقوه میتواند تهدیدی برای منافع واشنگتن و متحدان در محیطهای تحت نفوذ و کانونهای بحران باشد. در سطحی دیگر، نگاه واشنگتن و حتی تروئیکای اروپایی برجام سر مسائل فرابرجامی یعنی رفتارهای منطقهای و سلسله برنامههای موشکی بالستیکی ایران در منطقه پرآشوب غرب آسیا خوشبینانه نیست. مهمتر از همه آنکه تهران در صورتی با توجه به خوشبینیهای بورل به پای میز مذاکره در وین میرود که واشنگتن به پذیرش خروج نام ایران از لیست گروههای تروریستی آمادگی نشان دهد و از مطالبات فرابرجامی صرف نظر کند که به نظر نمیرسد با توجه به اهمیت سپاه در عصر سیاست میدان، واشنگتن بتواند تهران را بر سر آن راضی کند.
اما مهمترین دلیل و نشانه برای بیپایه و اساس بودن خوشبینیهای جوزف بورل، مواضع جدید روسیه از زبان میخائیل الیانوف نماینده روسیه در مذاکرات وین است که در روزنامه والاستریت ژورنال انعکاس یافته است. طبق گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، الیانوف قویا طی توئیتی اعلام کرده است که روسیه اکنون نمیتواند کمکی به نهاییسازی توافق و در نتیجه احیای برجام کند. این مواضع روسیه در نگاه نخست به معنی آن است که آنها برجام را وجهالمصالحه بحران اوکراین قرار دادهاند، برجام را به گروگان گرفتهاند و قربانی کردن برجام برای آنان دستاویزی برای رسیدن به منافع ملی در راستای اصل و منطق واقعگرایی است. در سطحی دیگر، انعکاس این مواضع روسیه در بزنگاه حساس حاضر، به معنای آن است که حل مناقشه برجام برای مقامات کرملین فاقد اولویت و حتی اهمیت است به این معنی که روسیه اختلافات خود با واشنگتن را بیش از تمایل خود به ایران نشان میدهد و در این جاست که دم خروس مقامات کرملین بیرون میزند و خود را نشان میدهد. البته نیک پیداست که هر کشور دیگری هم اگر غیر از روسیه بود، منافعش را بر منافع سایر کشورها ترجیح میداد و این مسالهای است که در اصول و راهبردهای سیاست خارجه کشورمان امر فراموششدهای است. در واقع روسیه به این نتیجه رسیده که انبر تحریم غرب چنگال و دندانهایش را خواهد کشید و مقامات کرملین میدانند که چه شرایط خوفناکی از رهگذر بحران اوکراین و نظام سازمانیافته تحریمهای ویرانگر و فلجکننده غرب در انتظار آنهاست. در این میان یک نکته بیش از همه باید مایه درس عبرتی برای تصمیمسازان و تصمیمگیران دستگاه دیپلماسی باشد آن است که باید بدانند آن کس که میز برجام را ترک کرده و در واقع نارنجک به زیر آن گذاشته، نه اروپا و واشنگتن بلکه روسیه است و اینکه با توجه به تکرار و بسامد رفتارهای ناپایدار، غیرسازنده، پرنوسان، سینوسی و پاندولی روسیه، مقامات ما چرا روسیه را شریک راهبردی و استراتژیک میدانند؟ روابط ما با روسیه بسان عشقی است که در جاده یکطرفه در جریان است و روابط ما با مقامات کرملین صرف روابط راهکنشی و تاکتیکی است و آنکه ما به او محتاج هستیم، او به ما مشتاق نیست!!
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :