راهبردهای تعیینکننده در کشت دانههای روغنی و نهادههای دامی
به گزارش جهان صنعت نیوز: تحلیل مولفههای تولید و تجارت محصولات ذرت، سویا، کلزا و آفتابگردان نشان داد که وابستگی ایران به واردات ذرت و سویا برای تامین نیاز بازار داخلی به شدت افزایش یافته است. همچنین به دلیل شدت تحریمهای اقتصادی در سالهای اخیر، افزایش ارزش ریالی واردات هر تن از محصولات ذرت، سویا، کلزا و آفتابگردان بیش از ۴۰۰ درصد بوده است. ازاین رو برای ارائه الگوی پویای سرمایهگذاری در کشت فراسرزمینی در راستای دستیابی به هدف برد-برد راهبردهای: ۱) انتخاب کشور میزبان براساس مولفههایی مانند منابع طبیعی غنی، ظرفیت نیروی انسانی، زیرساختها، موقعیت جغرافیایی و قرابتهای فرهنگی و سیاسی، ۲) اتخاذ سیاستهای حمایتی پویا برای ترغیب فعالان بخش کشاورزی، ۳) ایجاد پایگاه اطلاعات جامع و پویا، ۴) تعهد به نیازهای جوامع محلی کشور میزبان مانند اشتغال و معیشت، ۵) ارائه الگوهای تجارت عادلانه و فراگیر متناسب با ظرفیتها و قوانین محلی و ۶) حفاظت و از منابع طبیعی محیطزیست کشور میزبان ارائه میشود.
کشاورزی فراسرزمینی و چالشهای آن
کشاورزی فراسرزمینی به صورت سرمایهگذاری و بهرهبرداری از منابع و ظرفیتهای دیگر کشورها برای تولید محصولات کشاورزی در راستای تامین نیاز بازار داخلی یا صادرات در کشور سرمایهگذار تعریف میشود که هدف اصلی آن، ارتقای مولفههای امنیت غذایی است. در کشاورزی فراسرزمینی، اراضی بزرگمقیاس کشورهای با منابع و ظرفیتهای تولیدی بالا، برای تولید محصولات استراتژیک خریداری شده یا برای دورههای بلندمدت اجاره میشوند. تامین نیاز بازار داخلی محصولات غذایی از دو مسیر تولید محصولات کشاورزی داخل مرزها و واردات از شبکه جهانی تجارت صورت میگیرد. با توجه به محدودیتهای منابع تولیدی کشاورزی و تغییرات شدید آب و هوایی، تولید مواد غذایی در بسیاری از کشورها ناکافی و نیازمند سرمایهگذاری هدفمند است. پس از بحران جهانی ۲۰۰۹-۲۰۰۷ که منجر به بحران غذایی در بسیاری از کشورها شد ناکارآمدی شبکه جهانی تجارت برای تامین عادلانه نیاز مواد غذایی کشورها آشکار شده به گونهای که بسیاری از کشورهای تولیدکننده و صادرکننده به قراردادهای خود برای تامین کشورهای واردکننده پایبند نبودند و سیاستهای ممنوعیت صادرات را در راستای تقویت ذخایر محصولات کشاورزی برای حفظ خود از بحران غذایی عملیاتی کردند. از این رو جامعه جهانی با تردیدهای جدی در خصوص کارآمدی شبکه جهانی تجارت روبهرو شد که نتیجه آن، بیاعتمادی کشورها به عملکرد این شبکه بود.
بار دیگر و در سال ۲۰۲۰ که همهگیری ویروس کووید۱۹ کشورها را با مشکلات متعددی مواجه ساخت، ناکارآمدی نظام شبکه جهانی تجارت برای سیاستگذاران و برنامهریزان، به ویژه در بحرانهای جهانی و همهگیر شفاف شد و تمایل کشورها به کشاورزی فراسرزمینی افزایش یافت. ایران نیز مانند بسیاری از کشورها برای ارتقای امنیت غذایی به دلایل متعددی که در زیر مهمترین آنها تشریح میشوند، نیازمند سرمایهگذاری در کشاورزی فراسرزمینی است.
تحریمهای مالی و اقتصادی ایران همواره باعث شده است که برای تامین نیاز بازار داخلی از شبکه جهانی تجارت با مشکلات متعددی مواجه باشد. این موضوع و نبود مدیریت صحیح و کارآمد باعث شده است که در سالهای اخیر کشور همواره با بیثباتی شدیدی در بازار داخلی، به ویژه بازار کالاهای اساسی روبهرو باشد که نتیجه آن، کاهش امنیت غذایی اقشار مختلف جامعه، به ویژه اقشار کمدرآمد است. منابع تولیدی بخش کشاورزی کشور، به ویژه منابع آبی، به دلایلی مانند پایین بودن متوسط بارندگی سالانه کشور، ناهمگنی توزیع مکانی و زمانی بارش در طول سالهای مختلف و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، با محدودیت جدی مواجه و محصولات آببر در سالهای اخیر با چالش جدی روبهرو بوده است.
افزایش جمعیت و روند روبه رشد شهرنشینی موجب شده است که تقاضا برای مواد غذایی سالم و باکیفیت برای تامین نخستین نیازهای طبیعی مردم فزونی یابد. تداخل کشت محصولاتی مانند گندم با محصولات ذرت و دانههای روغنی با توجه به منابع تولیدی محدود موجب کاهش ظرفیتهای تولیدی این گروه از محصولات شده است. بر همین اساس، در سالهای اخیر سیاستگذاران به سرمایهگذاری در کشاورزی فراسرزمینی توجه زیادی کردهاند، به گونهای که بر اساس بند م تبصره ۸ لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۴۰۱، دولت مکلف شده است که در شرایط مساوی، اولویت خرید خود را برای واردات محصولات کشاورزی و دامی از شرکتهای ایرانی فعال در حوزه کشاورزی فراسرزمینی قرار دهد. کشاورزی فراسرزمینی ظرفیتها و فرصتهای متعددی در اختیار کشورها گذاشته است. باوجوداین، تجربه بسیاری از کشورها نشان داده که کشاورزی فراسرزمینی با چالشهای متعددی همراه بوده است. میتوان بیان داشت که توجه نکردن به الزامات کشاورزی فراسرزمینی موجب عدم دستیابی به اهداف تعیینشده در برنامهها و سیاستهای کشور میشود.
تولید و تجارت دانههای روغنی و نهادههای دامی
صنعت دام و طیور از مهمترین صنایع داخل کشور شمرده میشود که نقش مهمی در تامین نیازهای غذایی مردم دارد. تحلیل شرایط تولید و تجارت دانههای روغنی و نهادههای دامی تصویر روشنی از وضعیت فعلی کشور در اختیار سیاستگذاران و برنامهریزان قرار میدهد. براساس بررسیها، سطح زیر کشت و تولید ذرت به عنوان یکی از مهمترین نهادههای دامی، با کاهش ۴۰ درصدی مواجه است، به گونهای که در دوره زمانی ۱۳۸۷ـ۱۳۸۵ میزان تولید بیش از دو میلیون تن بوده که در دوره زمانی ۱۳۹۹-۱۳۹۷ به حدود ۱/۱ میلیون تن رسیده است.
در همین دوره زمانی، میزان واردات ایران با رشدی ۱۶۹ درصدی روبهرو بوده و از حدود ۸/۲ به بیش از ۵/۷ میلیون تن رسیده است. یکی از مهمترین دلایل این موضوع کاهش ظرفیت منابع آبی کشور است، زیرا ذرت محصولی آببر و تولید آن نیازمند منابع آبی غنی است. نکته شایان توجه اینکه، اتکای بالا به واردات، کشور را با چالش جدی مواجه میکند، زیرا افزون بر ناکارایی شبکه جهانی تجارت، ایران به واسطه تحریمها با محدودیت مالی در این شبکه روبهرو است که موجب میشود آثار منفی بر ثبات حجمی و زمانی تولید و همچنین ثبات قیمت داشته باشد. محصول سویا نیز مانند ذرت در دورهای ۱۵ساله با کاهش سطح زیر کشت و تولید مواجه بوده است، به گونهای که میزان تولید سویا از ۱۸۱ هزار تن در دوره زمانی ۱۳۸۷-۱۳۸۵، با کاهش ۲۱درصدی، به ۱۴۴ هزار تن در دوره زمانی ۱۳۹۹ـ۱۳۹۷ رسیده در حالی که میزان واردات درهمین دوره زمانی با رشدی نزدیک به ۱۰۰ درصد، از بیش از یک به بیش از دو میلیون تن افزایش یافته است. میتوان دریافت که میزان وابستگی کشور برای تامین نیاز داخلی این محصول نیز به واردات از دیگر کشورها افزایش یافته است.
بررسی میزان تولید و واردات کلزا و آفتابگردان نتایج متفاوتی ارائه میدهد، تولید کلزا در دوره زمانی ۱۳۹۹ـ۱۳۹۷ نسبت به دوره زمانی ۱۳۸۷ـ۱۳۸۵، افزایش ۳۱ درصدی داشته و از ۲۸۴ به ۳۷۱ هزار تن رسیده است. همچنین تولید آفتابگردان روند کاهشی داشته است که مقدار آن زیاد نیست. شایان توجه است که میزان واردات کلزا و آفتابگردان در دورهای ۱۵ساله رشد بسیار بالایی داشته است، به گونهای که میزان واردات کلزا با رشد ۱۹ هزار درصدی، از ۱۳۵ تن به بیش از ۲۶ هزار تن رسیده است. میزان افزایش واردات برای آفتابگردان نیز ۶۸۳ درصد بوده است. بیتوجهی به این دو محصول در آینده مشکلات جدی ایجاد و بازار داخلی کشور را مانند ذرت و سویا متکی به واردات میکند.
شاخص خودکفایی
بر اساس بررسیها، درجه خودکفایی هر چهار محصول ذرت، سویا، کلزا و آفتابگردان از سال ۸۵ تا ۹۹ کاهش یافته است. در سال ۱۳۹۹، بیشترین درجه خودکفایی برای کلزا با ۹۸ درصد و کمترین درجه خودکفایی برای سویا با ۹ درصد بود. بررسی روند شاخص خودکفایی بیانکننده این است که درجه خودکفایی ذرت در سال ۱۳۸۵، ۴۶ درصد بود که این میزان در دورهای ۱۵ساله و در سال ۱۳۹۹، به ۱۸ درصد رسید. درجه خودکفایی سویا نیز روند کلی کاهشی داشته است، به گونهای که درجه خودکفایی سویا در سال ۱۳۸۵، ۱۷ درصد بود که در سال ۱۳۹۲ به ۴۰ درصد افزایش یافت، ولی در سال ۱۳۹۹ به کمتر از ۱۰ درصد کاهش یافت. دو محصول کلزا و آفتابگردان که از خودکفایی بالاتری برخوردار بودند، در سالهای اخیر با کاهش روبهرو شدند که این کاهش برای آفتابگردان شدیدتر بوده است، به گونهای که خودکفایی صد درصدی کشور در سال ۱۳۸۵ برای محصول آفتابگردان در سال ۱۳۹۳ به کمتر از ۲۵ درصد رسید که در سالهای اخیر با رشدی که داشته به ۶۰ درصد افزایش یافته است.
میزان خودکفایی آفتابگردان در دوره ۱۵ساله ۴۰ درصد کاهش یافته است. در نهایت، در میان چهار محصول منتخب، وابستگی به واردات برای تامین بازار داخلی محصولات ذرت و سویا بالاست. این موضوع از دو سو موجب نگرانیهای جدی است، از سویی، شدت تحریمهای مالی در سالهای اخیر باعث شده است که شرایط ورود کالاهای مختلف ازجمله کالاهای کشاورزی با چالش جدی همراه باشد. از سوی دیگر، با توجه به کاهش ارزش ریال در سالهای تحریم، ارزش واردات هر تن محصولات کشاورزی افزایش یافته است. این موضوع سبب میشود که با توجه به افزایش قیمت نهادههای دامی، تولید داخل با افزایش قیمت مواجه شود که موجب کاهش قدرت خرید اقشار مختلف، به ویژه اقشار کم درآمد با سهم بالای جمعیتی میشود که نتیجه آن، کاهش دسترسی اقتصادی و به دنبال آن، افزایش ناامنی غذایی است. میتوان بیان داشت که نهادههای دامی و دانههای روغنی باید از مهمترین اولویتهای کشور برای سرمایهگذاری کشاورزی فراسرزمینی باشند که در این میان، محصولات ذرت و سویا از درجه اهمیت بالاتری برخوردار هستند.
روند زمانی ارزش واردات هر تن از محصولات منتخب
همانطور که پیشتر بیان شد، یکی از چالشهای پیشروی کشور در سالهای اخیر کاهش ارزش ریال بوده که موجب شده است که اثر منفی رشد قیمتی محصولات منتخب برای ایران بیشتر باشد. در ادامه، ارزش واردات هر تن از محصولات منتخب بررسی میشود. ارزش واردات دلاری و ریالی هر تن ذرت بیانکننده این است که ارزش دلاری واردات هر تن ذرت در سال ۱۳۸۵، ۱۷۰ دلار بوده که با رشد ۵/۱۷ درصدی به ۲۰۰ دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده در حالی که در این دوره ۱۵ساله، کشور با مشکلات بینالمللی متفاوتی مانند تحریمهای چندجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۵، تحریمهای بینالمللی در سال ۱۳۸۹ و تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا در سال ۹۷ مواجه بوده که موجب شده است نرخ ارز رسمی کشور با افزایش ۴۰۰ درصدی، از ۹۰۰۰ به ۴۲۰۰۰ ریال افزایش یابد که نتیجه آن، افزایش بیش از ۴۰۰ درصدی ارزش واردات ریالی هر تن ذرت است، به گونهای که در سال ۱۳۸۵ هر تن ذرت کمتر از دو میلیون ریال بود که این میزان برای سال ۱۳۹۹، به بیش از هشت میلیون ریال رسید. افزایش ارزش واردات بر اساس ارز بازار آزاد نیز به بیش از ۴۵ میلیون ریال رسید.
ارزش دلاری هر تن واردات سویا در دورهای ۱۵ساله (۸۵ تا ۹۹) نزدیک به ۳۵ درصد افزایش یافته در حالی که ارزش ریالی واردات کشور رشد ۵۵۵ درصدی داشته است، به گونهای که در سال ۱۳۸۵ واردات هر تن سویا برای ایران هزینهای ۶/۲ میلیون ریالی داشت که این قیمت برای سال ۱۳۹۹ و با نرخ ارز رسمی ۴۲۰۰۰ ریال، ۳/۱۷ میلیون ریال بود. بر اساس دلار بازار آزاد، ارزش واردات هر تن سویا به بیش از ۹۰ میلیون ریال رسیده است. ازاین رو میتوان بیان داشت هزینههای تولیدکنندگان محصولات دامی افزایش زیادی یافته و همچنین، توزیع زمانی نهادههای دامی یکسان نبوده که این باعث شوک بازار مصرفی شده و قیمت محصول دامی با شدت بیشتری افزایش یافته است، به گونهای که میانگین قیمت گوشت قرمز در سال ۱۳۸۵ حدود هر کیلو ۵۰ هزار ریال بود که در سال ۱۳۹۹ با افزایش ۲۵۰۰ درصدی، به یک میلیون ۲۵۰ هزار ریال رسید.
ارزش دلاری و ریالی واردات هر تن کلزا و آفتابگردان نیز شرایط مشابهی داشت، به گونهای که ارزش دلاری هر تن کلزا ۵۳ درصد و هر تن آفتابگردان ۱۷۷ درصد بود در حالی که ارزش ریالی هر تن واردات کلزا و آفتابگردان به ترتیب افزایش ۵۵۰ و ۱۱۷۰درصدی بود. بر اساس دلار بازار آزاد، ارزش هر تن واردات کلزا و آفتابگردان به بیش از ۱۵۰ و ۲۸۰ میلیون ریال رسید. نکته شایان توجه اینکه، تولیدات داخلی این دو محصول تامینکننده اصلی نیاز بازار داخلی است. باوجوداین، اگر به تولید این دو محصول در قالب تولید داخلی و کشت فراسرزمینی توجه نشود، موجب میشود که در آینده منبع اصلی تامین این دو محصول، واردات از شبکه جهانی تجارت باشد. در نهایت، از میان محصولات منتخب مورد بررسی، منبع اصلی تامین نیاز بازار محصولات ذرت و سویا واردات است و ایران وابستگی بالایی به واردات این محصولات دارد در حالی که این موضوع برای محصولات کلزا و آفتابگردان متفاوت است. به عبارتی، تولیدات داخلی نقش اصلی را در تامین نیاز بازار این محصولات دارد. باوجوداین، شاخصهای آماری دو محصول کلزا و آفتابگردان هشدار لازم را در خصوص این دو محصول میدهند که ضرورت دارد به آن توجه ویژهای شود. از منظر برنامهریزی و سیاستگذاری در سرمایهگذاری کشت فراسرزمینی میتوان بیان داشت که کشت محصولات ذرت و سویا اولویت بالاتری در مقایسه با کلزا و آفتابگردان دارند. در ادامه پیشنهادهایی در دو گروه راهبردهای داخلی کشور و راهبردهای اثرگذار ایران در کشور میزبان ارائه میشود.
راهبردهای داخلی کشور
توجه به ظرفیتهای کشور میزبان: از مهمترین راهبردهای موثر برای ایران، توجه به مولفههای متعدد مانند منابع طبیعی غنی، موقعیت جغرافیایی، ظرفیت نیروی انسانی، زیرساختها و امکانات مناسب و در نهایت، قرابت فرهنگی و سیاسی برای انتخاب کشورهای میزبان است. بیتوجهی به این مولفهها باعث افزایش هزینه و ریسکهای سرمایهگذاری شرکتها میشود و بسیاری از پروژهها را ناپایدار میکند. ضرورت دارد که دولت با هماهنگی رایزنهای سفارت در کشور میزبان، اطلاعات لازم را کسب کند و در اختیار نهادهای ذیربط و سرمایهگذاران قرار دهد.
اتخاذ سیاستهای حمایتی پویا: ضرورت دارد که دولت از مسیر وزارتخانههای ذیربط مانند جهاد کشاورزی با اتخاذ سیاستهای حمایتی پویا شرایط مناسب سرمایهگذاری را در راستای ترغیب فعالان حوزه بخش کشاورزی برای سوق به کشت فراسرزمینی ایجاد کند.
تقویت روابط بینالمللی و دیپلماسی اقتصادی: دولت باید با تقویت روابط بینالمللی و دیپلماسی اقتصادی با کشورهای مختلف از مسیر رایزنهای اقتصادی، فرصتهای مناسب سرمایهگذاری در کشت فراسرزمینی را ایجاد کند.
توسعه ظرفیت تولید داخلی: باید همزمان با ایجاد شرایط مناسب برای کشت فراسرزمینی، وزارت جهاد کشاورزی به توسعه ظرفیت تولید داخلی دانههای روغنی و نهادههای دامی کشور توجه ویژهای کند. ارتقای ظرفیت تولید محصولات کشاورزی کشور و تحقق خودکفایی غذایی باید پیشفرض سرمایهگذاری خارجی کشاورزی در کشت فراسرزمینی باشد.
ایجاد پایگاه اطلاعات جامع: در نهایت، ضرورت دارد که پایگاه اطلاعات جامع برای بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای کشت فراسرزمینی در وزارت جهاد کشاورزی ایجاد شود که در طول زمان سیاستها و برنامههای دقیق و جامعتری در قراردادهای آتی کشت فراسرزمینی اتخاذ شود.
راهبردهای ایران در کشور میزبان
تعهد به نیازهای جوامع محلی در کشور میزبان: از مهمترین راهبردهای ایران در کشورهای میزبان، تعهد به نیازهای جوامع محلی است. به عبارتی، ضرورت دارد سیاستهای کشت فراسرزمینی به گونهای تبیین شود که نیازهای جوامع محلی مانند اشتغال و معیشت اقشار محلی در آن لحاظ شود، زیرا بیتوجهی به این مسائل در مرحله اول کشور میزبان و سپس ایران را با چالشهای جدی از جمله اعتراضات محلی مواجه میکند. از این رو هماهنگی میان سرمایهگذاران کشت فراسرزمینی، وزارت جهاد کشاورزی و سفارت ایران در کشورهای میزبان ضرورتی مهم است.
بررسی مداوم و پویای فرآیند پیشرفت پروژه سرمایهگذاری: باید ارتباط سرمایهگذاران ایرانی با مردم محلی کشورهای میزبان که معیشتشان در گرو فعالیتهای کشاورزی است، بیشتر شود تا به صورت مداوم و پویا از فرآیند پیشرفت پروژه سرمایهگذاری آگاه شوند و به دنبال رفع نارضایتی مردم محلی برای بهبود روند توسعه کشت فراسرزمینی باشند.
ایجاد الگوی تجاری عادلانه با توجه به ظرفیتهای جمعیتشناختی کشور میزبان: ضرورت دارد که الگوهای تجارت عادلانه و فراگیر متناسب با ظرفیتها، قوانین و مقررات محلی و در سایه احترام به رسوم و آداب و باورهای مردم محلی انتخاب شود. درک شرایط اجتماعی، فرهنگی و مناسبات رسمی و غیررسمی مناطق محلی نقش اساسی برای ایران در راستای دستیابی به اهداف بلندمدت خود در کشت فراسرزمینی دارد. ازاین رو دریافت اطلاعات تکمیلی در خصوص مولفههای جمعیتشناختی از سوی سفارتخانههای ایران در کشورهای میزبان برای ارائه به سرمایهگذاران کشور بسیار اهمیت دارد.
حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست: تخریب منابع و محیطزیست کشور میزبان، آنها را با تردیدهای جدی برای انعقاد قراردادهای آینده مواجه میسازد. این موضوع برای کشور چالشی جدی ایجاد میکند. به عبارتی، در میان افکار بینالمللی نباید این حس پدید آید که ایران برای ارتقای امنیت غذایی خودش به غارت منابع طبیعی دیگر کشورها روی آورده است. حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست کشور میزبان اهمیت بسیاری دارد. ازاین رو بررسی دستورالعملهای زیستمحیطی توسط وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای زیستمحیطی ذیربط و در اختیار قرار دادن اطلاعات کشورهای میزبان به سرمایهگذاران کشت فراسرزمینی ضروری است.
توجه به امنیت غذایی کشور میزبان: مهمترین راهبرد کشور باید این باشد که در کنار توجه به امنیت غذایی مردمش، توجه ویژهای به امنیت غذایی کشور میزبان داشته باشد. یکی از چالشهای پیشروی قراردادهای کشت فراسرزمینی، حالت استعماری کشورهای سرمایهگذار، مخصوصا کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مانند چین در کشورهای میزبان است که به مرور اعتراضات محلی و سپس ملی را در پی دارد. ازاین رو ایجاد همکاری میان سرمایهگذاران ایرانی و نهادهای محلی با ارتباط میان وزارت جهاد کشاورزی ایران و نهاد مسوول در کشورهای میزبان بسیار حیاتی است.
مجموعه راهبردهای بیانشده موجب اتخاذ سیاستهای مناسب برای افزایش انطباق سرمایهگذاری ایران در کشت فراسرزمینی با الگوی توسعه و نیازهای کشور میزبان میشود که نتیجه آن، ایجاد الگوی همکاری دوطرفه هدفمند و کارا برای دستیابی به هدف برد- برد است.
* کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
لینک کوتاه :