نگاهی به برابری جنسیتی در عصر هخامنشی
حسین صدرعضدی *
آنچنان که الواح و اسناد تخت جمشید نشان میدهند، در عصر آغازین هخامنشی مرد و زن در کنار یکدیگر کار میکرده و حقوق برابری داشتهاند.
تا جایی که گروههای بزرگ از زنان کشاورز را میبینیم و حتی به زنانی برمیخوریم که در نقش سنگنگارهها با هنر خویش، طرحی بیبدیل خلق میکردند. از آنجا که امکانات و آموزشهای هنری و مهارتهای حرفهای، برای همه افراد جامعه یکسان بود، به تبع آن همگی از حقوق برابری نیز برخوردار بودند.
شواهد به دست آمده این حقوق برابر را تایید میکنند. ملاک میزان دستمزد نوع کار در نظر گرفته میشده است، نه شخص انجامدهنده آن. یکی از شغلهای اصلی بانوان خیاطی بود. حتی بانوان میتوانستند ارتقای شغلی داشته و سرپرست و مدیر کارگاه شوند.
از دیگر نکات قابل توجه، مرخصی زایمان برای بانوان بود و جالبتر آنکه در طول مدت مرخصی حقوق دریافتی قطع نمیشد. احتمالا این مرخصی پنج ماه بوده و پس از آن نیز به طور معمول کارهای نیمهوقت برای زنان در نظر گرفته میشد. از سوی دیگر به خاطر ضرورت حضور زن در خانواده، در مشاغلی که شکل ماموریتی داشت و شخص باید به شهر دیگری میرفت از زنان استفاده نمیشد. برخلاف شیوه بسیاری از پادشاهان در اعصار مختلف در جایجای جهان، زنان دربار در پسپستوهای حرمسرای عروسکی پنهان نبودند.
ملکهها، املاک و کارگاههای بزرگ را اداره میکردند، که تعداد زیادی زن و مرد در آنجا مشغول به کار بودند. کارمندان دیوانی برای انجام امور اداری داشتند و برای میزان دستمزد و سود و زیان کارگاه به حسابرسی میپرداختند. بنابراین در بسیاری موارد دائما در سفر بودند تا شاهد و ناظر گزارشها و کارکرد کارگاهها باشند. گزارشها نشان میدهد تکهمسری به شکل گستردهای رواج داشته و فقط در میان درباریان در مواردی چندهمسری میبینیم. در سرزمینهای بابل و مصر تحت فرمان هخامنشی نیز، زنان میتوانستند دعوای حقوقی کنند و یا حتی طلاق بگیرند. این امر حکایت از نظام سلامت و پیشرفته قضایی در جامعه آن روز دارد. زن شخصیت مستقل حقوقی داشت؛ امری که تا چند دهه پیش در برخی جوامع امروزی عینیت نیافته بود.
در نگارههای تخت جمشید اثری از نقش زنان نمیبینیم. در برداشت اول این ذهنیت برای باستانشناسان و یا هر بینندهای ایجاد شد که زنان، نقشی در امور نداشتهاند. ولی در جایجای هنر هخامنشی، در الواح و باروها، در مهرها و بناهای دیگر در بابل و سوریه نقش زنان به تصویر کشیده شده است. در واقع سنگنگارههای تخت جمشید، آنچه در مراسم و آیینها رخ میداده را به تصویر کشیدهاند، احتمالا در این مراسمها زنان به شکل گسترده حضور نداشتند و تصویری از آنها دیده نمیشود. در میان آثار هنری کوچکتر، نقوش فراوانی از زنان را در جغرافیای امپراطوری مشاهده میکنیم.
استفاده از زیورآلات برای مردان نیز امری معمول بوده، از سوی دیگر لباس چیندار هخامنشی همراه با کلاهف هم برای زنان عرف بوده و هم مردان، از این رو در برخی از الواح و سنگنگارهها تشخیص زنان و مردان کمی دشوار مینماید.
حتی در تندیس الهههای آن عصر، لباسی منطبق با لباس زنان عادی عصر هخامنشی دیده میشود؛ لباسی بلند و چیندار که بیشتر بدن را میپوشاند. سرمهدانها و وسایل آرایشی به هیئت زنان از جنس برنز یافت شدهاند.
مانند سرمهدانی که به شکل زنی با لباس هخامنشی، در جنوب روسیه در میان آثار پازیریک کشف شد. یا مهری که مانند بارعام تخت جمشید، مجلسی زنانه را نشان میدهد و در موزه لوور نگهداری میشود. یا مهر دیگری در موزه لندن، زنی نشسته بر تخت، در حال دادن پرنده کوچکی به دخترش.
در جهان امروزی، با هیاهوی آزادیخواهی جنبشهای مدرن در شرق و غرب عالم، هنوز هم کسب حقوق مساوی بدون دیدگاه جنسیتی از مطالبات اولیه است. اما در ورای پرده زمان، در عصری فراموش شده در پس غبار تاریخ، شاخصه مهم جایگاه انسان در تفکر هخامنشی، حقوق مستقل، برابر و فارغ از جنسیت بود.
* برگرفته از کتاب از زبان داریوش اثر پروفسور هاید ماری کخ * دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :