مذاکرات؛ پیچیده و مبهم

حسن بهشتی‌پور *

آقای امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در مصاحبه اخیر تلاش خود را کرد که امیدها را ناامید نکند و بگوید که روند مثبت است و امیدهایی برای پیدا کردن راه‌حل وجود دارد. از طرف دیگر آمریکا را مسوول این وضعیت دانست و گفت این آمریکایی‌ها هستند که باید تصمیم بگیرند. ضمن اینکه موضوع قرار داشتن سپاه در فهرست تروریستی را یک موضوع فرعی عنوان کرد و خواست بگوید این گره اصلی کار نیست. این سخن و رویکرد او اما این سوال را در ذهن افکار عمومی ایجاد می‌کند که اگر بحث تحریم‌های سپاه مساله اصلی نیست پس چه چیزی سبب شده که هنوز به توافق نرسیده‌ باشیم؟ اگر واقعا مساله تروریست اعلام شدن سپاه، مانع حصول توافق نبوده، پس چه مانعی وجود دارد؟!

نکته دیگر اینکه به نظر من باید صحبت‌های اخیر آقای امیرعبداللهیان را در کنار صحبت‌های اخیر رابرت مالی در جلسه کمیته سیاست‌خارجی مجلس سنا ارزیابی و تحلیل کرد چون ایشان هم در آن جلسه نکاتی را مطرح کرد که در نوع خود جدید بود. مالی گفت که آمریکا آماده است سپاه را از لیست تروریستی خارج کند اما به شرط آنکه ایران هم آمادگی صحبت درباره موضوعات خارج از برجام را داشته باشد. ضمن اینکه نکاتی را مطرح کرد که به نظر من بعید است برای ایران پذیرفتنی باشد. از جمله اینکه ایران به حزب‌الله کمک تسلیحاتی نکند یا اصولا در کشورهای دیگر ورود نکرده یا به تعبیر آنها مداخله نکند.

در مجموع فضا نشان می‌دهد که دو طرف در حال ایستادگی و پافشاری بر مواضع خود هستند و امکانی برای رسیدن به توافق وجود ندارد چون تا زمانی که دو طرف همین موضع را دارند، بعید است که به توافق برسیم اما اگر کوتاه بیایند و از بخشی از خواسته‌های خود بگذرند شاید راه‌حل جدیدی پیدا شود.

نکته مهم دیگری که از بیان هر دو طرف برداشت می‌شود این است که پیشنهاد بورل هم رد شده است چون آقای امیرعبداللهیان به صراحت گفت که ما پیشنهاد جدیدی را مطرح کرده‌ایم و احتمالا در این پیشنهاد، تصمیم‌گیری را برعهده آمریکا گذاشته‌اند و در مجموع باید نتیجه گرفت که پیشنهاد میانه بورل پذیرفته نشده و ایران پیشنهاد جدیدی داده که ما جزئیات و حتی کلیات آن را هم نمی‌دانیم.

بنابراین فضای مذاکرات در شرایط کنونی هم پیچیده و مبهم است و هم چندان امیدوار‌کننده به نظر نمی‌رسد. یکی از مشکلات ما هم در این دور جدید مذاکرات در دولت سیزدهم این است که اطلاع‌رسانی برای افکار عمومی انجام نمی‌شود. اینکه مفاد مذاکرات را منتشر نکرده و در فضای رسانه مطرح نکنند پذیرفته و واقع‌بینانه است چون روند مذاکرات را تحت تاثیر قرار می‌دهد اما می‌شود در هر دور از مذاکرات و در هر سطحی یک پیوست رسانه‌ای تهیه کرد و حداقل توسط افراد و رسانه‌هایی که به آنها اعتماد دارند، اعلام کنند تا از این سیاست ابهام فعلی خارج شویم. در شرایط کنونی در حالت ابهام قرار داریم و نمی‌دانیم که طرح ایران چیست، طرف آمریکایی چه جوابی داده و… در این بین منابع خبری هم مرتب اخبار ضدونقیضی را منتشر می‌کنند که موجب گمراهی است چون منابع غربی مطالب مختلفی را به نقل از منابع آگاه و… منتشر می‌کنند و این موضوع برای تحلیلگران معضل ایجاد می‌کند.

بحث دیگری که باید به آن توجه کرد این است که امیرعبداللهیان در مصاحبه اخیر از فشارهای طیف‌های تندرو در ایران و آمریکا نیز بر تیم‌های مذاکره‌کننده سخن گفت. این فشارها قطعا از سوی همان گروه غیرمنطقی وارد می‌شود که هیچ طرف جایگزینی ندارند، ضمن اینکه بر مسائل آرمانی تاکید می‌کنند بدون اینکه بدانند اینها تا چه اندازه قابل اجرا است. یعنی هم در ایران و هم در آمریکا نکاتی را مطرح می‌کنند که اصولا مبنایی ندارد و… در مجموع فکر می‌کنم که مخالفت‌های داخلی در هر دو کشور قابل مدیریت است همچنان که قبلا هم مدیریت شد. مساله این است که فعلا دولت‌ها به درستی متقاعد نشده‌اند و خواسته‌های خود را دنبال می‌کنند. در حقیقت این خواسته‌های حداکثری که دو طرف مطرح می‌کنند مانع اصلی در دستیابی به توافق است.

* تحلیلگر مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 264455
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا