هنر سکهدوزی در معرض نابودی
به گزارش جهان صنعت نیوز: جهت اطلاع از ریشههای تاریخی و فرهنگی هنر سنتی سکهدوزی و نیز وضعیت آن در عصر حاضر، مصاحبهای را با شهین ابراهیمزادهپزشکی محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشته دوختهای سنتی ایران ترتیب دادیم.وی در این گفتوگو ضمن اشاره به ریشههای تاریخی و فرهنگی سکهدوزی در ایران، از در معرض فراموشی قرار گرفتن و خطر نابودی هنر سکهدوزی گفته و خواهان تلاش جهت حفظ این هنر سنتی ریشهدار شده است.
مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با این استاد برجسته دوختهای سنتی ایران و دارنده مدرک درجه یک هنری در پی میآید.
– صنایعدستی به عنوان بخشی از فرهنگ و هنر هر ملت، در میان فرهنگهای مختلف جهان مورد توجه قرار داشته و بسیاری به آن به عنوان بخشی از میراث ناملموس فرهنگی نگاه میکنند. صنایعدستی در ایران مشخصا چیست و چه شاخههایی را شامل می شود؟
«صنایعدستی در ایران مجموعه وسیعی از رشتهها و صنایع بدیع است که با محوریت هنر و ذوق زیباشناختی و خلاقیت اقوام ایرانی و با بهرهگیری و با کاربری در زندگی مردم، تولید شده و از قدمتی به تاریخ کهن ایران برخوردار است.»
این تعریفی است که از طرف سازمان صنایعدستی در سال ۸۳ ارائه شده است، همچنین تعاریف دیگری از صنایع دستی در سطح بینالمللی صورت گرفته که در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنم: «صنایعدستی از مواد خام تولید شده، قابلیت آن را دارد که به تعداد نامحدود تولید شود. این محصولات میتوانند کالای (سرمایهای) و مصرفی (کاربردی) هنری دارای جنبههای زیباییشناختی، خلاقانه و تزئینی، دارای بار فرهنگی، سنتی و دارای جنبه نمادین دینی و اجتماعی باشند.» این تعریف صنایعدستی است که در سمپوزیوم بینالمللی یونسکو
ITC – مانیل فیلیپین در سال ۱۹۹۷ عنوان شده است.
بنا بر این تعاریف صنایعدستی شامل مجموعه تولیدات متنوع و گستردهای است که از ابتدای شکلگیری جوامع بشری با توجه به جغرافیا و نیازهای بشری به دست انسانهای خلاق ساخته میشود و در اختیار فرد یا افراد جامعه قرار میگیرد. اینکه ابعاد زندگی بشر با در نظر گرفتن رشد فرهنگی، آداب و رسوم و اقتضای محیط تا چه حدی توسعهیافته باشد خود نیاز به بررسی دقیقی دارد که با توجه به آن ابعاد میتوان میزان رشد فرهنگی جوامع را از دیرباز تاکنون با داشتههای باستانشناسان و آثار به دست آمده و کشفشده تا حد زیادی بررسی کرد.
در یک بازگشت به شیوه زندگی گذشتگان قبل از انقلاب صنعتی بیشتر به تنوع صنایعدستی و گستردگی آنها پی میبریم. ناگفته نماند که صنایعدستی بخش اعظم هویت فرهنگی، دینی، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و بومی افراد را در جغرافیای مختلف بیان میکند؛ بنابراین از اهمیت و درجه اعتبار بسیاری برخوردار است، تا جایی که با شرایط زندگی امروزی پرداختن و حفظ آنها نقش بسزایی در پاسداشت ارزشهای فرهنگی جوامع خُرد و کلان دارد.
– یکی از هنرهای سنتی ریشهدار و تاریخی ایران به دوختهای سنتی ایرانی مربوط میشود که نیاکان ما نسل به نسل این هنر فاخر را انتقال داده و آن را به درجه عالی رساندهاند. اهمیت دوختهای سنتی ایران به چه دلیل است و به چه شاخههایی تقسیم میشوند؟
هنر دوختهای سنتی ایران که از زیرمجموعههای هنرهای سنتی محسوب میشود یکی از گستردهترین بخشهای صنایعدستی و هنرهای سنتی را به خود اختصاص داده است. طبق تقسیمبندیهای اینجانب که به حافظان میراث ملموس و معنوی کشور ارائه دادهام، دوختهای سنتی ایران در سه بخش عمده؛ ۱- سوزندوزیها، ۲- قلابدوزیها و ۳- پوشاک محلی ایران تقسیمبندی شده است.
هر شاخه از دوختهای سنتی را با توجه به ابزار، موادمصرفی و کاربرد در گروههای اختصاصی خود قرار دادهام تا با تفکیک آنها راحتتر بتوانیم ویژگیهای قومی، تاریخی و جغرافیای آنها را بررسی کنیم. نکته حائز اهمیت این موضوع دستیابی به فرآیند تولید و میزان سرمایهگذاری هر یک از شاخههای مورد نظر، همچنین میزان پراکندگی آنها در نقاط مختلف کشور، تفاوتها و ویژگیهای قومی هر کدام از محصولات به لحاظ کمی و کیفی به راحتی قابل بررسی و مطالعات میدانی خواهد بود .
– منظور از سوزندوزی چیست و مشخصا به چه شاخهای از دوختهای سنتی کشور سوزندوزی میگویند؟
هنر سوزندوزی اختصاصا به هنری اطلاق میشود که در آن با سوزن و کمک گرفتن از مواد مختلف روی سطوح قابل دوخت سطح جدید و زیبایی را ایجاد کنیم.
در سوزندوزیها با کمک مواد و اشیای متعدد ریز و درشت اعم از الیاف (پشم، کتان، پنبه ابریشم، ویسکوز، کنف و…)- مواد شیشهای یا کریستال (منجوق، مهرههای تزئینی، سنگهای رنگی، آینه و…)، مواد طبیعی (سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی، صدف، مروارید، چوب، گِل و…)، مواد فلزی (نقره، طلا، ملیله، نقده، گلابتون، خوس، برنج، مس، نیکل و…) و امروزه مواد پلاستیکی (انواع پولکهای تزئینی کوچک و بزرگ، منجوق، مروارید، مهرههای رنگی و…) مواد ترکیبی (سرامیک، مهرههای تزئینی، نخهای فانتزی، خرمهره و…) و با کمک گرفتن از نقوش نمادین یک پیام فرهنگی، تاریخی، سیاسی، مذهبی و حتی بیان حالات روحی شخص را ارائه میدهیم.
– به این ترتیب میتوان گفت سوزندوزی یک هنر سنتی است که هدفش انتقال پیام یک ملت است؟
هنر سوزندوزی برخلاف تصور عامه صرفا جنبه زیباشناسانه نداشته و ندارد بلکه سوزندوزیها در پس نقشهای متفاوت و رنگهای گوناگون پیامرسان فرهنگ یک قوم یا طایفه از نسلی و نسل دیگر است.
– سکهدوزی به عنوان یکی از شاخههای سوزندوزی همواره مورد توجه هنرمندان و دوستداران صنایعدستی و حافظان میراث فرهنگی ناملموس کشور بوده است، ریشههای تاریخی و فرهنگی سکهدوزی چه بوده است؟
سکهدوزی یکی از شاخههای هنری و زیرشاخه سوزندوزیهاست، از آنجا که در گذشته شیوه زندگی با آنچه امروز در آن به سر میبریم کاملا متفاوت بوده، نیاز به این داریم که به گذشتههای دور و مناسبات انسانها با یکدیگر بپردازیم.
به زمانهای دوری که ارتشی واحد وجود نداشت و مشارکتکنندگان در جنگ در پایان هر پیروزی بر اساس نقشی که در جنگهای تن به تن به عهده داشتند از غنایم و ثروت به دستآورده بهره میبردند.
هر چقدر میزان شرکت مردان در جنگها بیشتر و بیشتر میبود و میزان پیروزیهای آنها بیشتر میشد صفت قهرمانی و شهامت آنها در موقعیت اجتماعیشان نقشی تعیینکننده و تعریفی وسیعتر مییافت.
در واقع مشارکت در جنگ منجر به کسب ثروت و غنیمت بیشتری میشد و چون بانکی برای نگهداری این غنائم وجود نداشت؛ زنان بهترین حافظان ثروت مردان جنگاور و شجاع بودند. آنها با دوخت سکهها روی لباس، کلاه، جلیقه و سربندها سعی در نگهداری از ثروت خانوادگی داشتند، باید اذعان داشت که دفن سکهها و غنائم گاه با مرگ فرد به فراموشی سپرده میشد.
لذا اتصال سکهها به لباس و اجزا و عناصر آن امنترین راه نگهداری و حفظ آنها بود. زیرا قابل حمل و غیرقابل دسترس غریبهها و در مقابل چشمان همگان بود.
– دوختن سکه بر روی لباس در گذشتههای دور حاوی چه پیامی بود؟
با دوخت سکه به روی لباس چندین منظور بیان میشد، اول اینکه مرد فردی شجاع و متهور است و به خاطر تواناییهای فراوانش ثروت قابل ملاحظهای برای خانواده کسب کرده است.
دوم اینکه پایگاه اجتماعی بالایی برای خود و خانواده به دست آورده و تا آنجا پیش میرفت که برای حفظ این ثروت از زنان دوم، سوم و گاه بیشتر هم میتوانست استفاده کند.
تعدد زوجین فقط مختص به سنت پیغمبر(ص) نبود، یکی از بارزترین دلایل آن حفظ غنائم و ثروت مرد بود که زنان و دختران نقش بانکهای سیار مردان را به عهده داشتند.
توجه داشته باشید که سکهدوزی به هیچ وجه روی لباس مردان و پسران دوخته نمیشد چون ممکن بود در جنگ کشته شوند اما در عوض هنگام جنگ زنان دزدیده میشدند که علاوه بر سوءاستفاده از آنان، سکهها و زیورآلاتی که داشتند به نفع دشمن مصادره میشد و زن یا دختر در امور مختلف مانند پارچهبافی، قالیبافی، پخت نان، نخریسی، کنیزی و… به کار گمارده میشد.
علاوه بر این موضوعات دختران به هنگام ازدواج هرچه سکهها و زیوآلاتشان بیشتر میبود شأن و جایگاه پدر و همسرش را به دیگران نشان میدادند، گاهی سکهدوزیها و زیورآلات عروس آنقدر زیاد میشد که عروس را با تخت روان جابهجا میکردند چراکه سنگینی لباسها مانع از راه رفتن عروس میشد.
– به این ترتیب میتوان گفت سکهدوزی بخشی از فرهنگ و واقعیتهای اجتماعی مردم در گذشتههای دور را بازگو میکند.
سکهدوزیها در پس فلسفه زیستی مردان و زنان ثروتمند پشتوانههای مالی و فرهنگی خانوادهها را پیش چشم دیگران عیان میکرد و با این فرهنگ در هر منطقه با توجه به یکجانشین بودن و یا کوچنشین بودن تعاریف متفاوتی از سکهدوزیها وجود داشت. دوخت سکه روی کلاه زنان و دختران کرد در غرب کشور موسوم به کلاهزری مبین این مطلب مهم است که کلاهزری واقعا در گذشتههای دور تماما از طلا بوده است و شکل و ساختار جامعه را تعریف میکند. صاحبان کلاهزری را به خانوادهای قوی و ثروتمند منسوب میکردند.
– هنر سکهدوزی در طول تاریخ دستخوش چه تغییر و تحولاتی شده است؟ تفاوتهای دوخت سکه در مناطق مختلف کشور به خصوص در میان بلوچها به چه شکل است؟
با توجه به سابقه تاریخی اشاره شده، سکهدوزی به مرور زمان به یک فرهنگ تبدیل شد و چون (در مقاطع بعدی) دسترسی به سکههای طلا و نقره غیرممکن شد، دوخت سکههای احمدشاهی و شاهنشاهی به عنوان یک هنر آمیخته به سنت امروزه مطرح میشود.
هنر سکهدوزی در بین بلوچها به گونهای متفاوت بروز میکند. آنها سکههای خود را به همراه آینه و صدف روی نمدهایی به عرض نیم متر و طول سه متر و گاهی هم بیشتر میدوختند و در داخل چادرهایی به نام «گِدام» میآویختند که هم ثروت و جایگاه خانواده را تعریف میکرد و هم حکم چشمزخم داشت.
دوخت آینههای بزرگ به قطر ۵تا۱۰ سانتیمتر در لابهلای سکههای بیشمار و صدفها، زیبایی خاصی به گِدام میداد. آینهها نگاه بد آدمهای حسود را به خودشان برمیگرداند و حریم خانه از گزند چشم و افکار پلید مصون میماند.
همچنین دوخت و نصب منگولههای رنگارنگ به پرده نمدین سکهدوزی شده به مثابه دفع شیطان از حریم زندگی بود و این آویز زیبا موسوم به «سکه» تعریفی از جایگاه و شأن خانواده بود، علاوه بر این پرده نمدین، رورختخوابیهای سکهدوزی شده بخش دیگری از نمادهای ثروت بلوچها محسوب میشد که بسیار جالب توجه است.
– کاربریهای دیگر هنر سکهدوزی برای بلوچها چه بوده است؟ سکه در فرهنگ بلوچ نماد چه چیزی است؟
این سکهها کاربریهای دیگری نیز داشت و آن جداسازی گِدام به دو بخش نشیمن و آشپزخانه بود، همچنین برای جداسازی حجلهگاه عروسان و اعضای خانواده نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
«سکه» در فرهنگ بلوچها نماد ثروت و نماد خوشبختی محسوب میشد و به لحاظ زیباشناختی فضای سیاه و تاریک سیاه چادر را با تابش نور به آینههایی که در لابهلای سکهها دوخته شده بود روشن و زیبا میساخت.
– اهمیت هنر سنتی سکهدوزی به چه لحاظ است و به فراموشی سپرده شدن آن چه زیانی به فرهنگ و سنتهای ریشهدار کشور وارد میکند؟
دنیای سکهدوزیها آمیخته به فرهنگ سنتی است و ارزشهای معنوی اقوام را به معرض دید میگذارد. مطمئنا با نابودی هنر سکهدوزی بخش زیادی از یادمانهای گذشتگان که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد به فراموشی سپرده خواهد شد و از آنجا که معیارهای اجتماعی افراد وابسته به اقتصاد جوامع و دولتهاست قطعا دستخوش تغییرات اساسی شده است. برخی از هنرها که از جنبه فلسفی اقوام فاصله گرفته و تبدیل به اشیای تزئینی شده در زندگی امروز محلی از اعراب ندارند.
بنابراین تعاریف، هر چقدر به زندگی شهرنشینی و مدرنیته نزدیک میشویم هنرهای سنتی که ریشه در فرهنگ اقوام مختلف دارد کمرنگ و کمرنگتر میشود لذا جهت حفظ این ارزشهای فرهنگی نیاز به موزههایی مجهز و کارآمد احساس میشود تا پیشینه اقوام و تنوع هنرها با ارزشهای مادی و معنوی آنها برای نسل آینده حفظ و نگهداری شود. ارزشگذاری به فرهنگ و احترام به معنویت موجود در هنرهای سنتی میتواند ضامن رشد فرهنگی آیندگان باشد.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهخواندنیلینک کوتاه :