۴ عامل تهدید امنیت غذایی
به گزارش جهان صنعت نیوز: بررسی روند تولید کالاهای اساسی کشاورزی مانند برنج و نهادههای مورد نیاز تولید خوراک دام و همچنین در نظر گرفتن میزان واردات محصولات مذکور در سالهای اخیر نشاندهنده این است که حجم تولیدات داخلی برخی محصولات اساسی کشاورزی پاسخگوی حجم مصرفی مورد نیاز نیست و این محصولات از مبادی مختلف وارد کشور میشود. بر اساس آمارهای موجود از سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ دریافت میشود که در سال ۲۰۱۹ شاخص رابطه مبادله در ایران از ۹۶/۱۶۷ به ۱۶۰ کاهش یافت؛ بدین معنی که کشور در سال ۲۰۱۹ با صدور مقادیر مشخصی از کالا، حجم کمتری از کالاهای وارداتی را در مقایسه با سال ۲۰۱۸ به دست آورد. با توجه به مشکلاتی مانند کاهش ضریب خودکفایی، کاهش درآمد کشاورزان و افزایش وابستگی کشور به دیگر کشورها که ناشی از عوامل متعددی مانند افزایش حجم واردات کالاهای اساسی کشاورزی به کشور است، توجه و بازنگری در طرحها و برنامههایی از جمله تدوین الگوی کشت بهینه و تعیین قیمت خرید تضمینی محصولات متناسب با هزینهها، در افزایش بهرهوری تولید محصولات اساسی کشاورزی موثر است و منجر به افزایش ضریب خودکفایی در تولید محصولات اساسی میشود و مقدمات دستیابی به امنیت غذایی و رشد اقتصادی را فراهم میکند.
بررسی روند تولید و واردات محصولات اساسی کشاورزی
در سالهای اخیر، افزایش روزافزون تقاضای محصولات کشاورزی برای برقراری امنیت غذایی پایدار منجر به افزایش مصرف محصولات کشاورزی شده است. تامین مقادیر مصرفی مورد نیاز در هر کشور با تولید یا تجارت صورت میپذیرد. برای بررسی کلی وضعیت تجاری هر کشور، در نظر گرفتن رابطه مبادله کشور مفید است. برای رابطه مبادله کشورها تعاریف مختلفی ارائه شده که رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالص سادهترین و متداولترین رابطه مبادله است. بر اساس این رابطه مبادله، میزان واردات کالا درهر کشور به ازای یک واحد از صادرات آن کشور برآورد میشود. بهبود رابطه مبادله خالص بیانکننده آن است که هر کشور با صدور مقادیر مشخصی از کالا حجم بیشتری از واردات را به دست میآورد و تنزل آن نشاندهنده این است که با صدور مقادیر مشخصی از کالا حجم کمتری از واردات به دست میآید. به همین منظور روند تغییرات شاخص رابطه مبادله ایران در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ بر اساس قیمت پایه در سال ۲۰۰۰ بررسی شده است. از آنجا که برای محاسبه شاخص مذکور، شاخص قیمت کالاهای صادراتی بر شاخص قیمت کالاهای وارداتی تقسیم میشود، میتوان دریافت که در سال ۲۰۱۹ شاخص رابطه مبادله در ایران از ۹۶/۱۶۷ به ۱۶۰ کاهش یافت؛ بدین معنی که کشور در سال ۲۰۱۹ با صدور مقادیر مشخصی از کالا حجم کمتری از کالاهای وارداتی را در مقایسه با سال ۲۰۱۸ به دست آورد.
در میان همه کالاهای تولیدی بخش کشاورزی، برخی از محصولات به لحاظ استراتژیک یا به دلیل نقش عمدهای که در تامین امنیت غذایی ایفا میکنند، از جایگاه ویژهای برخوردارند. از جمله این کالاها میتوان به گندم و برنج به عنوان محصولات زراعی اساسی مصرفی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی و فرآوردههای پروتئینی و دامی مانند تخممرغ، لبنیات، گوشتهای قرمز و سفید و نیز محصولاتی مانند ذرت، سویا، علوفه و… به عنوان نهادههای اصلی تامین خوراک دام اشاره کرد. در ادامه، به بررسی جایگاه و وضعیت تولید و واردات محصولات اساسی مورد نظر در ایران پرداخته میشود. بر اساس جدول شماره ۱، در سال زراعی ۱۳۹۹-۱۳۸۹ بیشترین میزان تولید آبی به محصولات زراعی مانند ذرت علوفهای، گندم، نیشکر، گوجهفرنگی و یونجه اختصاص یافت.
جدول ۱٫ محصول زراعی با بیشترین میزان تولید (میلیون تن/هزار هکتار)
محصول میزان تولید درصد تولید سطح درصد سطح
ذرت علوفهای ۲۵/۱۴ ۱۷ ۸/۲۵۹ ۱۵/۴
گندم ۳۰/۸ ۹۰/۹ ۲/۱۹۶۰ ۳۰/۳۱
نیشکر ۷۵/۷ ۲۴/۹ ۸۷ ۳۹/۱
گوجهفرنگی ۳۵/۶ ۵۸/۷ ۶/۱۳۱ ۱۰/۲
یونجه ۱۰/۶ ۲۷/۷ ۵/۵۶۵ ۰۳/۹
سایر ۸/۴۱ ۹۹/۴۸ ۲/۳۲۵۸ ۰۳/۵۲
جمع ۸۴/۸۳ ۱۰۰ ۶۲۶۲ ۱۰۰
همچنین، در میان تولیدات برتر دیم کشور در سال زراعی مورد بررسی، محصولات گندم، جو، شبدر و یونجه از جایگاه ویژهای برخوردارند. در میان محصولات اساسی کشاورزی، تولید گندم به دلیل جایگاه ویژهای که در تامین امنیت غذایی کشور دارد، بسیار حائز اهمیت بوده و هست. با توجه به نقش گندم در سبد مصرفی خانوار، قانون خرید تضمینی این محصول در سال ۱۳۶۸ به تصویب رسید. در سالهای گذشته و در دولت یازدهم با اتخاذ و اجرای سیاستهای حمایتی مختلف، کشور به خودکفایی تولید گندم دست یافت. بر اساس قانون خرید تضمینی گندم و دیگر محصولات اساسی، دولت موظف است که هرساله نرخ خرید تضمینی را پیش از شروع فصل کشت اعلام و پس از تولید آن را از کشاورزان خریداری کند. نرخ اعلامی دولت باید هرساله متناسب با هزینههای تولید افزایش داشته باشد. با نگاهی به روند تولید گندم در سالهای اخیر، دریافت میشود که میانگین تولید گندم در پنج سال گذشته حدود ۱۳ هزار تن برآورد شده است. این روند از سال زراعی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ تاکنون با افزایش تولید همراه بوده است. تولید گندم در سال زراعی یادشده از حدود ۵/۱۴ به ۵/۱۲ میلیون تن در سال زراعی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ کاهش و سپس با طی روند صعودی در سال زراعی ۱۳۹۹-۱۳۹۸، به حدود ۵/۱۳ میلیون تن افزایش یافت. بررسی روند ۲۸ساله میزان تولید و واردات گندم در سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۷ نشاندهنده این است که در سالهایی که میزان تولید داخلی کاهش یافته، حجم واردات گندم به کشور با افزایش همراه بوده است.
از دیگر محصولات مهم و اساسی کشاورزی میتوان به برنج به عنوان یکی از مهمترین اقلام مصرفی در سبد خانوارهای ایرانی و نیز محصولات زراعی تامین خوراک دام مانند سویا، ذرت علوفهای، یونجه و… اشاره کرد. بررسی حجم و ارزش اقلام وارداتی کشاورزی در سال ۲۰۱۹ نشاندهنده این است که محصولاتی مانند برنج، ذرت، سویا و جو بیشترین ارزش واردات را به خود اختصاص دادهاند
تولید برنج به عنوان یکی از محصولات پرآببر بیشتر از دیگر محصولات تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و خشکسالی قرار گرفته است. بررسی آمارهای موجود نشاندهنده این است که میانگین ۱۰ساله سطح زیر کشت برنج منتهی به سال زراعی ۱۳۹۹ حدود ۶۱۹ هزار هکتار و در سال ۱۳۹۸ نیز ۸۰۳ هزار هکتار بوده است. میزان تولید شلتوک در سال زراعی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از حدود سه به حدود ۴/۵ میلیون تن در سال زراعی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ افزایش یافته است، اما با توجه به حجم بالای مصرف این محصول و اهمیت آن در تامین امنیت غذایی، نه تنها حجم تولیدی کشور پاسخگوی حجم مصرفی مورد نیاز نیست، بلکه افزایش قیمت تمامشده برنج که ناشی از افزایش هزینههای تولید برنج در داخل کشور است، نیاز به واردات برنج را انکارناپذیر کرده است.
افزون بر برنج، تامین محصولاتی مانند سویا، جو و ذرت علوفهای که در تهیه خوراک دام نقش اساسی ایفا میکنند، از طریق واردات صورت میپذیرد. تولید سویا در سالهای مورد بررسی در ایران از ۱۳۹۳۲۵ به ۵۳۱۵۸ تن در سال ۱۳۹۹ کاهش یافت. این کاهش ناشی از کاهش سطح زیر کشت محصول سویا از ۵۲۴۰۶ هکتار در سال ۱۳۹۵ به ۲۲۱۵۸ هکتار در سال ۱۳۹۹ است. در خصوص روند تولید محصولات جو و ذرت علوفهای نیز با وجود افزایش میزان تولیدی که در پنج سال مورد بررسی رخ داده است، این حجم از تولید پاسخگوی تامین خوراک دام مورد نیاز در کشور نیست و ارزش واردات این محصولات بر اساس شکل شماره ۱ شایان توجه است.
آسیبشناسی واردات کالاهای اساسی کشاورزی
بررسی روند تولید کالاهای اساسی کشاورزی مانند گندم، برنج و نهادههای مورد نیاز تولید خوراک دام و همچنین، در نظر گرفتن میزان واردات محصولات یادشده در بخش پیشین، نشاندهنده این است که حجم تولیدات داخلی بیشتر محصولات فوق پاسخگوی حجم مورد نیاز مصرف نیست و این محصولات از مبادی مختلف مانند چین، هند، روسیه، پاکستان و غیره وارد کشور میشوند. بر اساس آمار منتشرشده سازمان خواربار جهانی، ایران در سال ۲۰۲۰ واردکننده ۱۲۰۰ تن گندم به ارزش حدود ۳۰۰ هزار دلار آمریکا بود. به عقیده برخی صاحبنظران، کاهش میزان تولید گندم در سالهای زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹-۱۳۹۸ و افزایش حجم واردات، ناشی از عوامل مختلفی مانند خشکسالی و تغییرات اقلیمی و نیز بیانگیزگی برخی از کشاورزان به دلیل پایین بودن قیمت خرید تضمینی گندم است؛ بدین صورت که وقتی قیمت پیشنهادی دولت برای خرید تضمینی گندم هزینههای تولید را پوشش ندهد، انگیزه کشاورزان برای تولید کم و محصولات کشاورزی با قیمت بالاتر در الگوی کشت تولیدکنندگان جایگزین میشود. پس از گندم، برنج در تامین امنیت غذایی کشور نقش اساسی ایفا میکند. در سالهای اخیر کاهش ذخایر آبی کشور و نیز تغییرات اقلیمی و خشکسالی برنج تولیدی تولیدکنندگان را با محدودیت روبهرو کرده است. همچنین، محصول تولیدشده داخل به دلیل هزینههای بالای تولید در سالهای مذکور افزایش قیمت بسیار عمده داشته که موجب حذف برنج داخلی از سبد مصرفی بسیاری از خانوارهای ایرانی و جایگزینی برنجهای وارداتی با کیفیت پایینتر شده است. این موضوع باعث شده است برنج سهم شایان توجهی را به لحاظ حجم و ارزش محصولات وارداتی به خود اختصاص دهد.
افزون بر مشکلات مذکور در راستای عدم کفایت تولید محصولات اساسی در سبد غذایی خانوار مانند برنج و گندم، بخش کشاورزی در تامین نهادههای مورد نیاز تولید محصولات مختلف نیز با چالشهای جدی و عمده مواجه است. سهم نهادههای وارداتی مورد نیاز بخش کشاورزی در بین دیگر بخشهای اقتصاد بسیار زیاد است؛ به گونهای که ۴۵ درصد نهادههای واسطهای وارداتی مربوط به بخش کشاورزی است و پس از آن، بخشهای صنعت، خدمات و معدن به ترتیب با سهمهای ۲۰، ۱۹ و ۱۶ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. در میان نهادههای وارداتی کشاورزی، نهادههای مربوط به تامین خوراک دام سهم عمدهای از واردات را به خود اختصاص میدهد. فرآوردههای دامی مانند محصولات پروتئینی و لبنی افزون بر نقش مهمی که در تامین امنیت غذایی جامعه ایفا میکنند، در بین محصولات صادراتی از جایگاه ویژهای برخوردار و در ارزآوری برای کشور نیز ثمربخش هستند. بررسی مطالب فوق بیانکننده وابستگی نسبی کشور به دیگر کشورها در تولید کالاهای اساسی مصرفی یا واسطهای است. این وابستگی در ابعاد مختلف آسیبهای متعدد و گستردهای به امنیت غذایی پایدار و نیز پیکره اقتصاد کشور وارد میکند. از جمله آسیبهای یادشده میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
نوسانات نرخ ارز
اتخاذ سیاستهای مربوط به نرخ ارز در کشورهای درحال توسعه از مسائلی است که همواره مورد نقد و بررسی متخصصان قرار گرفته است؛ زیرا نوسانات نرخ ارز در عملکرد اقتصادی کشور نقش اساسی ایفا میکند. با تنزل ارزش پول رایج کشور، قیمت کالاهای خارجی نسبت به داخلی افزایش مییابد. از دیدگاه اقتصاددانان سنتی، تاثیر تنزل ارزش پول بر اقتصاد به صورت انبساطی عمل میکند در حالی که ساختارگرایان جدید، بر اثر انقباضی تنزل ارزش پول بر اقتصاد تاکید میورزند. در واقع، با کاهش ارزش پول و افزایش نرخ ارز قیمتهای صادرات سقوط میکند و قیمتهای واردات فزونی مییابد و در شرایطی که حجم واردات هر کشور بیشتر از حجم صادرات آن باشد، درآمد واقعی آن کشور تنزل مییابد. بررسیها نشان میدهد که در سالهای اخیر در ایران نرخ ارز رسمی و آزاد تحت تاثیر عوامل مختلف اساسا متزلزل و رو به افزایش بوده است. این افزایش و بیثباتی در نرخ ارز آزاد شدت بیشتری داشته است.
همانطور که اشاره شد، نوسانهای نرخ ارز در ایران با اثرگذاری بر قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی مختلف، در تغییر و نوسانات قیمت تمام شده کالاهای تولیدی بخشهای مختلف اقتصاد موثر بوده است. از آنجا که بخش کشاورزی نسبت به دیگر بخشهای اقتصاد سهم بیشتری از مصرف نهادههای وارداتی را به خود اختصاص میدهد، انتظار میرود که هزینههای تولید و در نتیجه، قیمت تمامشده محصولات بخش کشاورزی بیشتر از دیگر بخشها تحت تاثیر تغییرات نرخ ارز قرار گیرد. در چنین شرایطی و با در نظر گرفتن وابستگی امنیت غذایی و تولید محصولات اساسی به کالاهای مختلف وارداتی، افزایش حجم واردات آسیب و چالشی عمده برای بخش کشاورزی و به تبع آن، پایداری امنیت غذایی تلقی میشود. با توجه به اهمیت بخش کشاورزی، در راستای تولید محصولات کشاورزی و تامین امنیت غذایی پایدار به عنوان یکی از بخشهای استراتژیک کشور و نیز با در نظر گرفتن نوسانات بالای نرخ ارز در ایران به ویژه در سالهای اخیر، تدوین و اتخاذ سیاستهایی که منجر به کاهش آثار نوسانات نرخ ارز بر تولیدات بخش کشاورزی شود، حائز اهمیت است.
بیثباتی روابط سیاسی
امروزه اقتصاددانان بر این باورند که بیثباتی در ساختارهای سیاسی آثار بسیار مخربی بر پیکره اقتصاد کشورها تحمیل میکند و عملکرد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. بیثباتی سیاسی به عنوان مهمترین عامل داخلی اما برونساختاری (اقتصادی)، نزدیکترین و معنادارترین تعامل را با مفهوم امنیت اقتصادی در تاثیرگذاری بر عوامل تولید دارد. از آنجا که ثبات سیاسی باعث بهبود روابط بینالملل میشود، بیثباتی آن نیز آثار گستردهای در زمینههای مختلف از جمله روابط تجاری کشور دارد. اقتصاد ایران تا حد نسبتا زیادی به صادرات نفتی وابسته است. بر هم خوردن روابط سیاسی نه تنها موجب از بین رفتن شرکای تجاری کشور در زمینه صادرات نفتی میشود، بلکه در شرایطی که کشور نیازمند و وابسته به واردات اقلام اساسی کشاورزی است، آثار زیانباری بر امنیت غذایی جامعه میگذارد. همگام با اتخاذ سیاستهایی که موجب افزایش محصولات اساسی میشود که کشور در تولید آنها مزیت نسبی دارد، اقدامات در راستای بهبود وضعیت شاخص ثبات سیاسی و وضعیت تجارت بینالملل، موجبات دستیابی به امنیت غذایی پایدار را فراهم میآورد.
کاهش ضریب خودکفایی
خودکفایی دارای تعاریف گسترده با مفهومی یکسان است. در رویکردی، خودکفایی معادل است با تولید تمام محصولات استراتژیک به اندازه مصرف کشور و در رویکردی دیگر، خودکفایی به معنای تعادل در صادرات و واردات است. در ایران توسعه خودکفایی مبتنی بر استفاده بهینه از منابع طبیعی ضمن ارتقای سطح رفاه عمومی مردم کشور است. از آنجا که توسعه تولید محصولات اساسی کشاورزی و افزایش ضریب خودکفایی به شرط موارد مذکور منجر به بهبود تراز بازرگانی کشور و نیل به امنیت غذایی میشود، کاهش ضریب خودکفایی که ناشی از افزایش واردات کالاهای اساسی کشاورزی به داخل کشور است، منجر به افزایش وابستگی میشود که با توجه به نوسانات نرخ ارز و ناپایداری روابط سیاسی، تامین امنیت غذایی پایدار را تحت تاثیر قرار میدهد.
کاهش درآمد کشاورزان
در سالهای اخیر عوامل متعددی مانند افزایش قیمت نهادههای تولید، کمیابی و محدودیت نهادههای مورد نیاز تولید، عدم دسترسی به اعتبارات و تسهیلات مالی به خصوص برای خردهمالکان، تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آبی در دسترس، عدم بهرهگیری از شیوههای نوین و فناورانه تولید و… تولید محصولات کشاورزی را برای بهرهبرداران با مشکل مواجه کرده است. از طرفی، پس از تولید محصولات کشاورزی مسائلی مانند بیثباتی قیمتهای تمامشده، مشکلات و چالشهای بازاریابی و بازاررسانی که عمدتا ناشی از نبود زنجیره عرضه محصولات اساسی در کشور است، انگیزه تولیدکنندگان داخلی را برای تولید محصولات کشاورزی کاهش میدهد. کاهش انگیزه تولیدکنندگان از سویی و پایین بودن بهرهوری تولید به دلایل مذکور از سوی دیگر، منجر میشود تا حجم تولید محصولات داخل کشور پاسخگوی تقاضای روزافزون کشور نباشد و میزان واردات افزایش یابد. از دیگر مسائلی که موجب دلسردی تولیدکنندگان و کاهش درآمد آنان میشود، این است که مصرفکنندگان برخی از محصولات اساسی کشاورزی وارداتی مانند برنج را که در مقایسه با گونه داخلی آن ارزانتر است، ترجیح میدهند. بنابراین در نظر گرفتن سیاستهای حمایتی کشاورزی که منجر به بهبود درآمد کشاورزان و وضعیت معیشتی آنان شود، در راستای دستیابی به امنیت غذایی و توسعه بخش کشاورزی موثر است.
درمجموع باید گفت که توجه و بازنگری در طرحها و برنامههایی که در افزایش بهرهوری تولید محصولات اساسی کشاورزی موثر است، منجر به افزایش ضریب خودکفایی محصولات اساسی، کاهش وابستگی به واردات و درنهایت، تقویت امنیت غذایی و رشد اقتصادی میشود. از جمله این برنامهها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
تعیین قیمت خرید تضمینی محصولات اساسی کشاورزی متناسب با هزینههای تولید
تعیین قیمت خرید تضمینی محصولات متناسب با هزینههای تولید کشاورزان منجر به افزایش انگیزه تولید تولیدکنندگان میشود که افزون بر کاهش حجم واردات محصولات اساسی کشاورزی، به افزایش درآمد کشاورزان نیز کمک میکند.
تدوین الگوی کشت بهینه
تدوین الگوی کشت بهینه متناسب با شرایط اقلیمی، وضعیت آب و هوایی و ذخایر منابع آبی هر منطقه در کشور باعث میشود تا استفاده بهینه از منابع صورت پذیرد. با استفاده بهینه از منابع تولید میتوان به تخصیص آن در تولید پایدار محصولات کشاورزی اساسی و افزایش بهرهوری تولید کمک کرد و با کاهش نیاز کشور به واردات محصولات کشاورزی به امنیت غذایی پایدار دست یافت.
جایگزینی کشت و تولید محصولات مورد نیاز اساسی کشاورزی
اگر در الگوی کشت بهینه پیشنهادی محصولات کشاورزی، محصولات مهم اساسی کمآببر مانند برخی نهادههای مربوط به تامین خوراک دام جایگزین محصولات غیراساسی پرآببر شود، با افزایش بهرهوری در مصرف نهاده آب و افزایش تولید محصولات مورد نیاز به بهبود و تکمیل زنجیرههای عرضه تولید کالاهای اساسی کشاورزی کمک میشود؛ زیرا تکمیل زنجیرههای عرضه محصولات کشاورزی افزون بر کمک به تامین امنیت غذایی و کاهش نیاز به واردات، منجر به کاهش ضایعات موجود در هریک از حلقههای زنجیره نیز میشود.
افزایش دانش فنی تولید محصولات کشاورزی
استفاده از روشهای بهزراعی و اصلاح نژادی، استفاده از بذرهای مقاوم به خشکی و تنش، استفاده از روشهای تناوب زراعی و همچنین، افزایش ارائه خدمات ترویجی کشاورزی به بهرهبرداران منجر به افزایش بهرهوری تولید محصولات اساسی کشاورزی و کاهش واردات آنها میشود.
اتخاذ سیاستهای کشاورزی و تجاری متناسب
سیاستهای قیمتی صحیح و کاربردی در راستای تنظیم قیمت محصولات اساسی کشاورزی وارداتی و داخلی با کاهش آثار نامطلوب نوسانات قیمتی، منجر به افزایش رفاه تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میشود و موجبات دستیابی به امنیت غذایی پایدار و امنیت اقتصادی کشور را فراهم میآورد.
*پژوهشگر اقتصادی
لینک کوتاه :