احتمال جنگ ایران و رژیم صهیونیستی؟
با توقف مذاکرات وین و به دنبال آن شکست ضمنی برجام، احتمال جنگ ایران و رژیم صهیونیستی بیشتر میشود. این ادعایی است که پروپاگانداهای رسانهای تلآیو به ویژه جروزالمپست، هاآرتص و شبکه خبری پیام تلآویو و برخی از مقامات کلیدی کابینه نفتالی بنت نظیر «پائیر لاپید» وزیر امور خارجه و «بنی گانتس» وزیر دفاع مکرر بر آن تاکید کرده و میکنند. احتمال جنگ رژیم صهیونیستی و ایران در صورت توقف مذاکرات وین و شکست محتمل برجام، بخشی از سیاست و معادله جدیدی است که مقامات تلآویو آن را در قالب هدف قرار دادن سر اختاپوس یا همان «سیاست حمله به سر هشت پا» در دستور کار قرار دادهاند. دکترین «اختاپوس» نفتالی بنت را باید انعکاس و جلوهای از سیاست و راهبرد عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ بابت مهار ایران در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا دانست.
روزگاری نهچندان دور، عبدالله بن عبدالعزیز که برخلاف اسلافش رابطه خوبی با تهران داشت، به سفیر خود عادل الجبیر در واشنگتن سفارش کرده بود که به مقامات آمریکا این پیام را انتقال دهد که برای پایان دادن به برنامه هستهای ایران، کافی است که سر مار کوبیده شود. حال اجراییسازی دکترین اختاپوس که به دنبال توقف مذاکرات وین رقم خورده، مقامات تلآیو را به این باور رسانده است که با ورود ایران به مرحله «گریز هستهای» قطعا حیات سرزمینی تلآویو با تهدیدات فزاینده تهران مواجه میشود و ایده نابودی و امحای کامل رژیم صهیونیستی از رهگذر اقدام و واکنش متقابل و البته به واسطه دستیابی به بمب هستهای، رقم خواهد خورد. بنابراین با توجه به نابودی کامل رژیم صهیونیستی که به یک راهبرد تغییرناپذیر و انگاره آنتولوژیکال برای مقامات تهران تبدیل شده است، مقامات تلآویو را ناچار به اجراییسازی دکترین اختاپوس جهت بقا، موجودیت و امنیت حیات سرزمینشان در یک محیط پرآشوبی چون منطقه غرب آسیا کرده است. دکترین اختاپوس نفتالی بنت بر این تاکید میکند که برای تحصیل و تامین امنیت به جای درگیری با گروههای نیابتی ایران نظیر حماس و حزبالله و سایر گروههای جهادی، باید با خود ایران وارد عمل شد، چراکه در نگاه و باور مقامات تلآویو ایران از گروههای افراطی و خشونتگرا در خاورمیانه نظیر حزبالله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین و حماس حمایت میکند.
افزون بر این، مقامات تلآویو بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران برای براندازی متحدان آمریکا در منطقه غرب آسیا تلاش میکند. بنابراین رویکرد سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه و مشخصا منطقه غرب آسیا، در راستای براندازی حکومتهای بحرین، کویت، امارات، عربستان و در نهایت محو و نابودی کامل رژیم صهیونیستی تنظیم است. همچنین این مقامات بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران تمایلی به شکلگیری توافقنامه صلح اعراب و رژیم صهیونیستی به ویژه به عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی در قالب پیمان ابراهیم و نشست نقب ندارد و تلاش میکند که سیاست «موازنه تهدید» مجموعههای عبری- عربی را که برای مهار ایران تنظیم شده است، با نفوذ در پایتخت کلیدی منطقه غرب آسیا خنثی و بیاثر کند.
با این همه و با وجود همه نگرانیهایی که مقامات تلآویو بابت بقا و امنیت خود به واسطه تهدیدات فزاینده تهران دارند، به نظر نمیرسد که خطر یک جنگ پرشدت رژیم صهیونیستی با ایران در شرایط حاضر جدی باشد. این گمانه بدان جهت قوت میگیرد که اولا اجراییسازی دکترین اختاپوس صرفا به جهت «موازنه وحشت» و به مثابه اهرمی است که قرار است تهران را در عقبنشینی در قبال کاهش تعهدات برجامی آماده کند.
در واقع میان آمادگی ایران برای پذیرش و قبول به پای میز مذاکره رفتن بعد از یک وقفه در مذاکرات وین با تهدید تلآویو در قالب دکترین اختاپوس، یک رابطه معناداری وجود دارد. در واقع مقامات تلآویو در تهدید به اجراییسازی دکترین اختاپوس حامل پیامهای غیرمستقیم واشنگتن به تهران بابت ادامه مذاکرات و در نتیجه احیای برجام هستند.
افزون بر این قابلیت وارد کردن «ضربه دوم» یا همان «دکترین هستهای ضربه دوم» یک عامل کلیدی و تعیینکننده برای منتفی دانستن ورود به یک جنگ پرشدت از طرف رژیم صهیونیستی و ایران است. طبق دکترین هستهای ضربه دوم، اگر حریفی بداند که حریف مقابل توانایی وارد کردن ضربه دوم را دارد، هیچگاه انگشت به سمت ماشه شلیک نمیبرد. بنابراین پرواضح است که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد دکترین اختاپوس خود را در قبال تهران اجرا کند، با توجه به ستیز فزاینده در روابط تهران- تلآویو، شهرهای تلآویو و حیفا در تیررس حملات موشکهای نقطهزن بالستیکی ایران قرار خواهند گرفت. بنابراین صرف انتقال صحنه جنگ از طرف تلآویو به داخل خاک ایران آن هم در قالب برنامه ترور دانشمندان هستهای آن هم تحت خلاءها و حفرههای امنیتی نمیتواند دلیلی در برتری رژیم صهیونیستی در یک جنگ پرشدت علیه ایران در قالب دکترین اختاپوس باشد. قطعا توان بازدارندگی ایران اجازه نمیدهد که رژیم صهیونیستی بخواهد تنش جنگ لفظی خود با ایران را به مرحله یک جنگ پرشدت تغییر دهد.
افزون بر اینها، بسیاری از افرادی که در ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی حضور دارند، معتقدند که پاسخ ایران به اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی، ماهیتی پیچیده خواهد داشت و آمادهسازیهای رژیم صهیونیستی برای مقابله با آنها نیز برای این رژیم بسیار گران تمام میشود.
*کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :