استقبال ضعیف ایرانیان از صنایعدستی داخلی
به گزارش جهان صنعت نیوز: ایرانیان باوجود علاقه و ارزشی که برای تاریخ و فرهنگ خود قائل هستند در این سالها توجه اندکی به خرید صنایعدستی داشتهاند و همین امر بازار این حوزه را با رکود مواجه کرده است.
گران تمام شدن قیمت صنایعدستی یکی از دلایلی است که بسیاری به عنوان دلیل نخریدن صنایعدستی عنوان میکنند؛ این در حالی است که به واسطه گرانی ارز از یک سو و عرضه صنایعدستی از تولید به مصرف در شبکههای اجتماعی از سوی دیگر، امکان خرید ارزان صنایعدستی فراهم است.
در یک نگاه کلی حتی اگر گران تمام شدن قیمت صنایعدستی را به عنوان یک عامل در کمتوجهی به آن بپذیریم باز هم بیشک عوامل بسیار دیگری در کم بودن اقبال عمومی به این هنر سنتی دخیل هستند.
جهت بررسی علل و عواملی که موجب شده صنایعدستی در سبد خرید مخاطب ایرانی سهم اندکی داشته باشد گفتوگویی را با حجتاله مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق، مدرس دانشگاه و کنشگر صنایعدستی و میراث فرهنگی انجام دادیم که مشروح آن در پی میآید.
جای خالی صنایعدستی در تولیدات سینمایی
در سالهای اخیر برخی از صاحبنظران کمتوجهی تولیدات رسانهای به صنایعدستی و به نمایش در نیامدن این هنرهای سنتی در قاب تصویر تلویزیون را یکی از علل اصلی مهجور ماندن صنایعدستی عنوان میکنند.
مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق در پاسخ به این پرسش که علت سهم اندک صنایعدستی در سبد مصرف ایرانیان را چه میداند و فکر میکند چه عللی باعث شده به این هنر سنتی کمتوجهی شود به «جهانصنعت» گفت: «علتهای زیادی وجود دارد که پرداختن به همه آنها در قالب یک گفتوگو شاید مقدور نباشد اما یکی از علل اصلی آن این است که اصولا جامعه ما در خصوص صنایعدستی و هنرهای سنتی دچار خلاء عاطفی است. یعنی اینکه در ناخودآگاه جمعی ما این عرصه از محصولات فرهنگیمان جایگاهی ندارد. علت نیز آن است که بسیاری از مسائلی که سبک زندگی ما را شکل میدهند در معرض رسانههایی مثل فیلم و سریال قرار گرفته و «اینهمانی» با شخصیتهای فیلم و سریال و محیط زندگی آنان ایجاد شده است.»
وی ضمن اشاره به تولیدات فیلم و سریال در کشور ابراز داشت: «فیلم و سریالهای متعددی در کشور تولید شده و از طریق شبکه نمایش خانگی و تلویزیون پخش میشود اما به ندرت میتوان در لوکیشن، میزانسن و طراحی لباس آنها ردی از آثار صنایعدستی و هنرهای سنتی مشاهده کرد. در نتیجه مخاطبی که ساعات زیادی از اوقات فراغت و زندگی خود را صرف دیدن این آثار سینمایی میکند ناخودآگاهش در معرض صنایعدستی و هنرهای سنتی قرار نمیگیرد.»
بیتوجهی فعالان فرهنگی به هنرهای سنتی
بیتوجهی به صنایعدستی البته صرفا مختص تولیدات سینمایی نیست و از انیمیشن گرفته تا بازیهای رایانهای و رمانهای منتشرشده در کشور عموما فاقد نشانههایی از صنایعدستی و هنرهای سنتی اصیل ایرانی هستند.
مرادخانی مدرس دانشگاه ضمن اشاره به نبود صنایعدستی در سایر محصولات فرهنگی همچون انیمیشن و بازیهای رایانهای خاطرنشان ساخت: «اگر به انیمیشنها و بازیهای رایانهای که سهم بسزایی در دنیای امروز و شکلدهی به ناخودآگاه جمعی دارند توجه کنیم متوجه میشویم که در این عرصهها نیز اثری از صنایعدستی و هنرهای سنتی کشور وجود ندارد.» این کنشگر حوزه صنایعدستی و میراث فرهنگی در خصوص نمود صنایعدستی ایران در رمانها و داستانهای ایرانی نیز گفت: «در رمانها و داستانهای ایرانی که مخاطب ایرانی آنها را خوانده و فضای ذهنی او متاثر از آنها شکل میگیرد میبینیم که هیچ ردی از صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران نیست.»
وی در خصوص کم و کیف پرداختن رسانههای جمعی همچون مطبوعات و خبرگزاریها به صنایعدستی نیز گفت: «در عرصه رسانهای صرفا رسانههای جمعی باقی میمانند که پرداختن آنها نیز به صنایعدستی و هنرهای سنتی پرداختن رویدادمحور است. یعنی متاثر از رویدادهای تقویمی و یا برنامهها و نمایشگاههای مختلفی که برگزار میشود صنایعدستی در هدف تولید محتوا قرار میگیرد اما این رویکرد به طور مستمر وجود ندارد.»
مرادخانی افزود: «شما هنگامی که سرویسهای فرهنگ و هنر خبرگزاریهای مختلف را میبینید متوجه میشوید که هیچکدام سرویس صنایعدستی ندارند. یعنی صرفا سرویس میراث فرهنگی و گردشگری وجود دارد؛ در صورتی که به لحاظ تنوع سوژه، موضوع و گستردگی افراد و وسعت جغرافیایی، صنایعدستی تمام پهنه جغرافیایی ایران را در بر میگیرد و قابل بحث است.»
این کنشگر حوزه صنایعدستی خاطرنشان ساخت: «مجموع این موارد را اگر در کنار یکدیگر قرار دهیم متوجه میشویم که جامعه ما آنقدر در معرض صنایعدستی و هنرهای سنتی قرار ندارد و حسی که افراد جامعه در خصوص صنایعدستی دارند صرفا یک حس نوستالژیک (حسرت بر گذشتههای دور) است و این حس نوستالژیک چندان کافی نیست برای آنکه مخاطب را مجاب کند که یک کالایی را در سبد مصرف خود قرار دهد.»
جای خالی صنایعدستی در کادوی تولد
صنایعدستی میتواند انتخاب خوبی به عنوان کادو برای جشن تولد دوستان و آشنایان باشد. با انتخاب این هدیه میتوانیم هم دوستان خود را خشنود کنیم و هم گامی در جهت اعتلای صنایعدستی و هنرهای سنتی کشورمان برداریم. با این وجود اما کمتر پیش میآید که هر یک از ما برای تولد دوستمان صنایعدستی به او هدیه دهیم.
مرادخانی مدرس دانشگاه ضمن اشاره به قرار نگرفتن صنایعدستی به عنوان یک گزینه هدیه به «جهانصنعت» گفت: «کمتر پیش میآید که کسی برای جشن تولد دوستش یک لیوان سفالی مزین به صنایعدستی خریداری کند و یا یک کار صنایعدستی هدیه دهد. حتی کسانی که اهل فرهنگ هم هستند کمتر به این موضوع توجه دارند؛ حال شما در نظر بگیرید یک آدم عادی که در فضای فرهنگی نیز نیست چه وضعیتی دارد. بنابراین ما باید این خلاء موجود را پر کنیم؛ کاری که کشورهای دیگر به شدت به کمک رسانههای پرنفوذی مثل فیلم و سریال دارند انجام میدهند.»
وی در ادامه خاطرنشان ساخت: «با توجه به استقبال روزافزون و حیرتآوری که از سریالها و شبکههای تلویزیون اینترنتی صورت میگیرد، خیلی از کشورها برنامهها و راهبردهای اقتصادی خود را در جریان سناریوهای سریالها جای دادهاند. در واقع با این روش ناخودآگاه مخاطب را چه در داخل و چه در خارج از مرزهای جغرافیایی تحت تاثیر قرار میدهند. به عنوان مثال مجموعه سریال ساخت کشور ترکیه که در اسپانیا پخش شد موجب شد که بعد از پخش سریال میزان فروش مبلمان ترک در کشور اسپانیا چیزی بالغ بر ۴۰درصد افزایش پیدا کند.»
مرادخانی در خاتمه اظهار داشت: به نظرم در حال حاضر بستر موجود دارای چالش است و همین امر مانع شکلگیری بازار مناسب برای صنایعدستی شده است. اگر نگرش صحیح وجود داشته باشد و در میزانسنی که برای فیلم و سریالها طراحی میکنند و در طراحی لباس نگاه آگاهانه وجود داشته باشد و صنایعدستی دیده شود طبیعتا به صورت مستقیم و غیرمستقیم به بازار صنایعدستی کمک میشود.
لینک کوتاه :