جنگی طولانی در پیش است
سرمقاله بر این موضوع متمرکز شده که اراده سیاسی جمعی برای حمایت بلندمدت مالی و تسلیحاتی غرب از اوکراین حائز اهمیت بوده و دولتها را تشویق به حمایت از اوکراین میکند و به اوکراین به عنوان کشوری متکی به غرب این انگیزه را میدهد تا جاهطلبیهای پوتین را یکبار برای همیشه متوقف کند!
پس از عملکرد خوب در اوایل جنگ، اوکراین در حال از دست دادن موقعیت خود است. پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اوکراین در جنگ کوتاهمدت پیروز شد. نیروهای پیشرو و مدبر، خسارات وحشتناکی را متحمل شدند و نقشههای روسیه برای تصرف کییف را مخدوش کردند. اکنون جنگ طولانی فرامیرسد. اسلحه، جان و پول را نابود میکند تا زمانی که یک طرف اراده خود را برای جنگیدن از دست بدهد. تاکنون، این جنگی است که روسیه پیروز آن بوده است.
در روزهای اخیر نیروهای این کشور شهر شرقی سورودونتسک را تصرف کردهاند. آنها در لیسیچانسک پیشروی میکنند و ممکن است به زودی تمام استان لوهانسک را کنترل کنند. آنها همچنین اسلویانسک، در شمال دونتسک همسایه را تهدید میکنند. رهبران اوکراین میگویند ذخایر سلاح آنها تمام شده و مهمات ندارند. دولت آنها تخمین میزند که روزانه ۲۰۰ نفر از سربازانش در جنگ کشته میشوند.
خوشبختانه برای اوکراین، این پایان کار نیست. پیشروی روسیه کند و پرهزینه است. اوکراین با تسلیحات ناتو، تاکتیکهای جدید و کمکهای مالی کافی، از همه شانسها برای عقبنشینی ارتش روسیه برخوردار است. حتی اگر بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته سخت باشد، اوکراین میتواند بیهودگی مبارزات انتخاباتی ولادیمیر پوتین را نشان دهد و به عنوان یک کشور دموکراتیک و غربگرا ظاهر شود. اما برای انجام این کار نیاز به حمایت پایدار دارد و این هنوز مورد تردید است.
در ظاهر، یک جنگ طولانی برای روسیه مناسب است. هر دو طرف از مقادیر زیادی مهمات استفاده میکنند، اما مهمات روسیه بسیار بیشتر است. اقتصاد روسیه بسیار بزرگتر از اوکراین است و وضعیت بسیار بهتری دارد. برای به دست آوردن پیروزی، روسیه مایل است با ارتکاب جنایات جنگی اوکراینیها را به وحشت انداخته و روحیه آنها را تضعیف کند؛ همانطور که با حمله به یک مرکز خرید در کرمنچوک این هفته انجام داد. اگر لازم باشد، پوتین رنج و عذاب سختی را بر مردم خود تحمیل خواهد کرد.
با این حال، این جنگ طولانی نباید بر اساس شرایط پوتین پیش برود. به طور بالقوه، اوکراین تعداد زیادی مبارز باانگیزه دارد. این کشور میتواند توسط صنایع دفاعی غرب تامین شود. در سال ۲۰۲۰، قبل از تحریمها، اقتصاد ناتو بیش از ده برابر بیشتر از روسیه بود.
چرخش اوکراین در میدان جنگ با توقف و معکوس کردن پیشروی روسیه آغاز میشود. ژنرالهای پوتین همچنان تسلیحات بیشتری خواهند داشت، اما سیستمهای پیچیده ناتو که اکنون وارد میشوند، برد و دقت بیشتری دارند. با اتخاذ تاکتیکهایی که در جنگ سرد ابداع شد، زمانی که نیروهای ناتو نیز از ارتش سرخ بیشتر بود، اوکراین باید بتواند پستهای فرماندهی و انبارهای تدارکات روسیه را نابود کند. اوکراین در ۳۰ ژوئن؛ زمانی که از تسلیحات ناتو برای بیرون راندن نیروهای روسیه از جزیره مار (یک جایزه استراتژیک در دریای سیاه) استفاده کرد، به موفقیت دست یافت. این کشور باید هدفش تحمیل یک «بنبست زیانبار» باشد، که در آن قلمروهای نمادین مشابهی مانند شهر خرسون را پس بگیرد و بهای سنگینی بر روسیه تحمیل کند.
اگر روسیه موقعیت خود را در میدان نبرد از دست بدهد، ممکن است مخالفت و درگیری درونی در کرملین گسترش یابد. سرویسهای اطلاعاتی غربی بر این باورند که ولادیمیر پوتین توسط زیردستانش در بیاطلاعی و بیخبری نگه داشته میشود. او عادت دارد که فرماندهان خود را جایگزین کند. بنا بر گزارشها، ژنرال الکساندر دوورنیکوف پس از اولین هفتههای پرهرج و مرج تهاجم به این کشور منصوب شد. غرب میتواند با ادامه اعمال تحریمها، که تهدیدی برای آسیب دائمی به اقتصاد روسیه است، هزینه یک جنگ طولانی را برای روسیه افزایش دهد. این میتواند نخبگان روسیه را از پوتین با استقبال از مخالفان تجارت و سیاست جدا کند و آنها را تشویق کند که ببینند کشورشان نباید آینده خود را در یک کمپین بیهوده و پرهزینه دور بیندازد.
آیا غرب در مسیر خود باقی خواهد ماند؟ در نشستی در ۲۳ ژوئن، اتحادیه اروپا به اوکراین وضعیت نامزدی به این نهاد را اعطا کرد و نوید یک سطح عمیق تعامل در دهه آینده را داد. در اجلاس دیگری در آلمان در هفته جاری، رهبران گروه ۷ تحریمها علیه روسیه را تایید و تقویت کردند و در مرحله سوم در مادرید، ناتو با افزایش قابل ملاحظه حضور خود در جبهه شرقی اتحاد، تهدید روسیه را تصدیق کرد.
با این حال اوکراین بار سنگینی را تحمیل میکند. صنایع دفاعی غرب بسیار قوی هستند، اما برای تولید حجم زیادی از سلاح، به ویژه مهمات، تلاش میکنند. دولت اوکراین ماهانه ۵ میلیارد دلار کسری دارد و این کشور پس از جنگ نیاز به بازسازی دارد. حمایت عمومی از اوکراین در غرب با انبوهی از فشارها، از تورم گرفته تا انتخابات، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؛ از جمله، با آغاز سال ۲۰۲۳، مبارزات انتخاباتی در آمریکا که ممکن است نامزدی دونالد ترامپ، فردی که علاقه خاصی به پوتین دارد، را در پی داشته باشد و هزینههای جهانی یک جنگ طولانی افزایش خواهد یافت. ولادیمیر پوتین صادرات غلات و روغن آفتابگردان از بنادر اوکراین را مسدود کرده است که باعث ناآرامی و گرسنگی در کشورهای واردکننده فقیرتر خواهد شد. به نظر میرسد او در تلاش است تا در تابستان امسال، در اتحادیه اروپا کمبود گاز را رقم بزند. اگر اتحاد بر سر انرژی از هم بپاشد، همانطور که اتحادیه اروپا گاز احتکار میکند، اوکراین نیز تجزیه خواهد شد. با پیچیدهتر شدن مسائل، اعضای ناتو نگران هستند که اگر اوکراین دست برتر را به دست آورد، پوتین حملات خود را تشدید کند. این امر میتواند آنها را وارد یک جنگ فاجعهبار با روسیه کند.
میتوانید ببینید پوتین به کجا میرود. او تا جایی که میتواند اوکراین را تصاحب میکند، اعلام پیروزی میکند و سپس از کشورهای غربی میخواهد که شرایط او را بر اوکراین تحمیل کنند. در ازای آن، او بقیه جهان را از ویرانی، گرسنگی، سرما و تهدید آرماگدون هستهای در امان خواهد داشت.
پذیرش آن معامله یک اشتباه محاسباتی بزرگ است. اوکراین با تجاوز دائمی روسیه مواجه خواهد شد. هر چه پوتین بیشتر باور کند که در اوکراین موفق شده است، جنگطلبتر خواهد شد. او جاهطلبیهای خود را در یک سخنرانی در این ماه بیان کرد و در حالی که در مورد چگونگی تصرف بخشهایی از سوئد توسط پتر کبیر صحبت میکرد، پوزخند زد. او فردا با هر سلاحی که امروز برایش کار کند، میجنگد. این به معنای توسل به جنایات جنگی و تهدیدات هستهای، گرسنگی دادن به جهان و یخ زدن اروپاست.
بهترین راه برای جلوگیری از جنگ بعدی شکست دادن او در این جنگ است. رهبران باید به مردم خود توضیح دهند که نه تنها از یک اصل انتزاعی در اوکراین دفاع میکنند، بلکه از اساسیترین منافع خود نیز دفاع میکنند: امنیت خودشان. اتحادیه اروپا باید بازارهای انرژی خود را تقویت کند تا در زمستان آینده دچار کمبود نشوند. اوکراین باید سلاحهای بیشتری داشته باشد. خطر تشدید تنش امروز واقعی است، اما اگر یک صلح بد به اوکراین تحمیل شود، تهدیدات هستهای پوتین متوقف نخواهد شد. آنها فقط خطرناکتر خواهند شد، به خصوص اگر نیروهای متعارف روسیه در وضعیت نامناسبی قرار گیرند.
در این جنگ طولانی، روسهای معمولی رنج خواهند برد و اوکراینیها به خاطر غرور پوتین، درد وصفناپذیری را متحمل خواهند شد. پیروز شدن به معنای جمعآوری منابع و حمایت از اوکراین به عنوان کشوری پایدار، مستقل و متمایل به غرب است؛ نتیجهای که مردم سرکش آن آرزویش را دارند. اوکراین و حامیان آن مردان، پول و مواد لازم برای غلبه بر پوتین را دارند. اما آیا همه آنها اراده هم دارند؟
لینک کوتاه :