قانونگذارِ قانونگریز
آذریجهرمی در یکی از اظهارات خود گفته بود: «استفاده خیلی خوب من از توئیتر نشان میدهد که اعتقادی به محدودسازی یا فیلتر کردن شبکههای اجتماعی ندارم و معتقدم محدودیتها به ایران آسیب میزند.» هرچند او همواره در پاسخ به اینکه آیا برای حضور در توئیتر فیلترشده از فیلترشکن استفاده میکند؟ اعلام میکرد که به جای استفاده از فیلترشکن، شرایطی فراهم شده تا برخی افراد و مسوولان با توجه به مسوولیتشان میتوانند از اینترنت بدون فیلتر استفاده کنند.در مقابل، وزیر فعلی ارتباطات و فناوری اطلاعات (عیسی زارعپور) از ابتدا اعلام کرد که اینترنت بدون فیلتر ندارد؛ در شرایطی که مردم نمیتوانند بدون ابزارهای دور زدن فیلترینگ از شبکههای اجتماعی استفاده کنند، خط قرمزش، استفاده از شبکههای اجتماعی فیلتر شده است. هرچند وی با حضور در اجلاسی خارج از کشور، برای ابراز مواضع جمهوری اسلامی ایران در توئیتر حضور یافت و البته این حضور کوتاه با معلق شدن اکانت او توسط توئیتر، متوقف شد. زارعپور در روزهای آغازین نشستن بر مسند وزارت، در ابتدا تلفن همراه و پیامک را وسیله ارتباطی خود با مردم اعلام کرد و پس از گذشت چند ماه در آذرماه ۱۴۰۰، تصمیم گرفت علاوه بر شبکههای اجتماعی داخلی و پیامک و تماس، در اینستاگرام هم حضور داشته باشد و چندی پیش هم به توئیتر پیوست.مهدی سالم- سخنگوی وزارت ارتباطات- هم درباره حضور زارعپور در این شبکه اجتماعی نوشت: هر وزارتخانهای در مجامع بینالمللی هم فعالیت دارد. آقای زارعپور برای مخاطبان داخلی از تمام پیامرسانهای داخلی و همینطور اینستاگرام استفاده میکنند و برای مخاطبان مجامع بینالمللی مرتبط مثل ITU از توئیتر. وجه مشترک وزیران ارتباطات و فناوری اطلاعات این است که مسوولیت فیلترینگ را در جایی خارج از وزارت ارتباطات میدانند، عموما به کمیته فیلترینگ اشاره میکنند که تنها یک عضو از وزارتخانه در آن حضور دارد. اگرچه خودشان مخالف فیلترینگ توئیتر هستند، اما نمیتوانند بهتنهایی نقشی در رفع فیلترینگ بر عهده بگیرند و به همین دلیل تصمیم گرفتند در این زمینه منفعل باشند. کمااینکه زارعپور در آخرین اظهارات خود درباره توئیتر و حضور مسوولان در این شبکه اجتماعی گفت: همیشه این خط قرمز را داشتم که به عنوان وزیر ارتباطات در هیچ شبکه اجتماعی فیلترشده حضور نداشته باشم، اما تکلیف بقیه هم با خودشان است. البته این رویهای است که باید اصلاح شود. در جلسه اول دولت هم گفتم که مطابق با قسمنامهمان باید به قانون پایبند باشیم. یکی از مزایای قانون هم این است که فعالیتهایمان را در شبکههای اجتماعی قانونی سامان دهیم. هرچند این تصمیمی است که باید جمعی گرفته شود. وعده رفع فیلتر توئیتر به وزارت ارتباطات محدود نیست و حتی در سال ۱۳۹۷، اعلام شد با توجه به افزایش تقاضای عمومی و جامعه رسانهای کشور برای رفع فیلتر توئیتر و فعالیت جوانان و رسانهها در این فضا، نامهای با تایید و امضای هشت تن از اعضای کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه (شش نفر از اعضای دولت و دو نفر از نمایندگان مجلس) برای دادستان کل کشور مبنی بر طرح این موضوع در کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و رفع فیلتر توئیتر ارسال شد، اما این نامه هم راه به جایی نبرد.در حالی که زارعپور، رفع فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پیامرسانها را یک تصمیم جمعی میداند، اگر به چند سال پیش برگردیم، به خاطر میآوریم که تصمیم برای فیلترینگ تلگرام توسط یک قاضی گرفته شد؛ تصمیمی که از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا امروز هم ادامه یافته است. در عین حال، اگرچه در سالهای گذشته هرازگاهی اخباری از تلاش برای مذاکره جهت رفع فیلتر توئیتر مطرح شده و حتی شرط و شروطی هم برای آن ذکر شده، اما به نظر میرسد هنوز اراده جمعی برای رفع فیلتر توئیتر وجود ندارد.
استفاده مسوولان از شبکههای اجتماعی فیلترشده از لحاظ اخلاقی درست نیست
در همین خصوص سعید امینیان کارشناس فناوری اطلاعات به «جهان صنعت» گفت: از چند جنبه میتوان به این مساله نگاه کرد؛ اولین نکته این است که هر شبکه اجتماعی مخاطبین خاص خودشان را دارند و طیف مختلفی از آدمها در این شبکههای اجتماعی در حال فعالیت هستند. جنس هر شبکه اجتماعی از نظر دیدگاه و رفتارها با یکدیگر متفاوت است. از این جنبه میتوان به این موضوع نگاه کرد که اگر مسوولانی که از شبکه اجتماعی توئیتر استفاده میکنند و عقاید خودشان را ابراز و اطلاعرسانی میکنند، طبیعتا باید ببینند که آیا صحبتهایشان به دست مخاطبین میرسد یا خیر؟ به نظر میرسد با توجه به برداشتی که از مخاطبین فعلی توئیتر میتوان کرد، عموم مردم در این شبکه حضور ندارند و مسوولانی که بعضی از مطالب را به صورت عمومی منتشر میکنند، انتشار این مطالب در این شبکه جایگاه و کاربردی ندارد. شاید این مطالب را باید در رسانهها و شبکههای اجتماعی دیگر منتشر کنند تا بتوانند روی افکار مردم تاثیرگذار باشند و اطلاعرسانی درستی را انجام دهند.امینیان در ادامه افزود: نکته بعدی این است که طبیعتا وقتی شبکه یا رسانهای فیلتر است، دسترسی بسیاری از مردم به آن شبکههای محدود است. با توجه به اینکه بعضی از افراد از فیلترشکنها استفاده میکنند و به این شبکههای فیلترشده دسترسی دارند، دو نکته وجود دارد؛ اولین نکته این است که اگر از لحاظ قانونی به این موضوع نگاه کنیم، استفاده از فیلترشکنها جرم محسوب میشود. دومین نکته این است که در بحث استفاده از فیلترشکنها، از سوی زیرساخت اختلالاتی ایجاد میشود که کاربران نتوانند به راحتی در این شبکهها حضور داشته باشند. بنابراین عملا تعداد محدودی از مخاطبین وجود دارند که به این شبکهها دسترسی دارند و میتوانند این پیامها را دریافت کنند.وی در پایان گفت: در نهایت اگر شبکه یا رسانهای فیلتر و ممنوع است طبیعتا خود مسوولان هم نباید از این شبکهها استفاده کنند و باید سراغ ابزارهای دیگری بروند که ممنوع و فیلتر نیست. اینکه یک قشری را جدا کنیم تا بتوانند از این شبکهها استفاده کنند از لحاظ اجتماعی و اخلاقی درست نیست.
لینک کوتاه :