سفارتخانههای بیسفیر
به گزارش جهان صنعت نیوز: دولت رییسی در آستانه یکسالگی است و علاوه بر ناکامی در تحقق وعدههای انتخاباتیاش، با سیاستهایی که در زمینههای مختلف به کار گرفته، سبب بدتر شدن حال و روز مردم و سختتر شدن زندگی آنها نیز شده است! این شرایط اما فقط درباره سیاست و اقتصاد و مسائل داخلی صدق نمیکند. حتی حرف از دشواریهای مذاکره و تواناییهای تیم مذاکرهکننده و این حرفها هم نیست. حرف این است که در ماههای گذشته بسیاری از سفرهای ایران از کشورهای اروپایی و سایر نقاط دنیا به تهران فراخوانده شدهاند. تا اینجای کار مشکلی نیست اما مساله از وقتی دردسرساز میشود که جایگزین آنها معرفی نشده و نمایندگیهای ایران در دنیا به دست سرپرستها و نفرات دوم اداره میشود. مشکل سفارتخانهها البته به همین جا هم ختم نمیشود، زیرا آنطور که برخی سفرای فراخواندهشده از کشورهای اروپایی به «جهانصنعت» گفتهاند «سفارتخانههای ایران در اروپا و خیلی کشورهای دیگر به خاطر نبود تبادلات بانکی بین ایران و دنیا، مشکلات گستردهای دارند و در ارائه خدمات کنسولی و حتی پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکل مواجه هستند!»
حل مشکلات مالی مورد اشاره طبیعتا نیاز به عبور از چالش موجود در زمینه تبادلات مالی و بانکی با دنیا دارد که معطل احیای برجام و تصویب FATFT و این قبیل مسائل است. انتظار حل و فصل این مسائل البته بحق است و بارها و بارها نیز گفته شده اما میتوان پذیرفت که به زمان بیشتری نیاز دارد.
آنچه که انتظار میرود، خیلی سادهتر و سریعتر حل شود، همین بلاتکلیفی سفارتخانههای بیسفیر است. راز سر به مهری نیست و میدانیم که در چند ماه گذشته بسیاری از سفرای ایران در دنیا از ژاپن گرفته تا لندن و پاریس و… فراخوانده شدهاند اما تکلیف گزینه بعدی وزارت خارجه معلوم نیست. در این مدتی که دولت آقای رییسی شروع به کار کرده، فقط سفیر ایران در عراق معرفی شده و سفیر بورکینافاسو که البته گزینه دوم هم هنوز منتظر تایید هیات دولت است تا بتواند استوارنامه خود را در کشور مقصد ارائه کند!
حساسیت موضوع احتمالا وقتی بهتر درک میشود که توجه کنیم، حتی در کشورهایی که در قالب مذاکرات برجامی درحال مذاکره با آنها هستیم هم سفیری حاضر نیست تا در صورت نیاز پیغامی را رد و بدل کند!
از سفارتخانهها گذشته، وضعیت نمایندگی ایران در سازمان ملل قابل توجه است. مدتها است که میدانیم مجید تختروانچی، مریضاحوال است و اداره اموری که به عهده دارد، برای او ساده نیست و باید مسوولیت نمایندگی ایران در سازمان ملل را تحویل دهد اما وزارت خارجه هنوز فکری به حال این موضوع نکرده و جانشین وی را مشخص نکرده است!
کاظم غریبآبادی که به عنوان سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمانهای بینالمللی در وین مشغول به کار بود نیز چند ماهی میشود که به تهران آمده و مسوولیت معاونت امور بینالملل قوه قضاییه و دبیری ستاد حقوق بشر را به عهده گرفته است، در حالی که جایگزین او معلوم نشده و اتفاقا خلاء حضور نماینده ایران همین چند هفته قبل و در جریان نشست شورای حکام که منتهی به صدور قطعنامهای علیه ایران بود؛ کاملا به چشم آمد.
این وضعیت بدون شک تبعات و آسیبهای بسیاری دارد و موجب محدود شدن توان ایران در سیاست خارجی خواهد شد. به همین خاطر هم چرایی بروز این شرایط بحث قابل اعتنایی است. باید دید که چه موانعی در کار است که آقای امیرعبداللهیان به عنوان وزیر خارجه و آقای رییسی که اداره امور کشور را برعهده دارد، دست روی دست گذاشتهاند. آیا این سیاستکاری و میل به انتخاب گزینههای همسو از نظر سیاسی است که وقفه چند ماهه را رقم زده یا رقابتها و کشمکشهایی در دستگاه وزارت خارجه سبب بروز این وضعیت است؟! شاید هم حرف از اعمال نفوذ برخی افراد و نهادهای خارج از مجموعه دولت باشد!
در پی آشفتگی
علی بیگدلی تحلیلگر مسائل بینالمللی نداشتن استراتژی و آشفتگی در حوزه سیاست خارجی را دلیل چنین شرایطی میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «یکی از مولفههایی که توانایی یک دولت را در سیاست خارجی نشان میدهد، گسترش و فعالیت دفترهای نمایندگی است. هر کشوری برای برقراری و تقویت روابط بینالمللی به سفارتخانههای نو نیاز دارد. وقتی ما در این بخش ضعف داشته باشیم یعنی سیاست خارجی ما که متولی آن وزارت خارجه است در عمق، مشکلاتی دارد؛ مشکلاتی که خیلی هم به مناسبات بینالمللی مربوط نیست. مشکلات درون ساختار سیاسی دولت و ناتوانی آن از جهات اقتصادی و مالی و سیاسی موجب ارائه یک نهاد دیپلماتیک ضعیف است که روی ارتباطات بینالمللی ما اثرات فراوان دارد.»
وی افزود: «ممکن است این موضوع برای مقامات کشور ما در داخل خیلی مهم نباشد زیرا آنقدر در گرداب مشکلات گیر کردهاند که دیگر به اینکه کادر سفارت ما در لندن و… چه وضعیتی دارد و چه میکند. فکر نمیکنند این وضعیت نشاندهنده عمق بیتوجهی و ضعف در بنیان سیاست خارجی ما است که اتفاقا مساله بسیار حائز اهمیتی است.»بیگدلی تاکید کرد: «یکی از نشانههای قدیمی که در مناسبات بینالمللی داریم، همین مناسبات دیپلماتیک است که حتی به عهد باستان برمیگردد. در علم سیاست نیز یکی از مهمترین مسائل مناسبات دیپلماتیک است و باید به آن توجه شود.»این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به اینکه دلیل بلاتکلیفی فعلی در سفارتخانهها و به تبع آن در سیاست خارجی ایران چیست؟ گفت: «ما در درجه اول فاقد یک استراتژی تدوینشده هستیم و به همین خاطر در مذاکرات برجام هم دچار سرگردانی و بلاتکلیفی شدهایم. از طرف دیگر وزارت خارجه ما آن استقلالی که همه وزارتهای خارجه در دنیا دارند را ندارد. یعنی نهادها و افراد دیگری غیر از وزیر خارجه نیز باید سفیر انتخابی او را تایید کنند. وزیرخارجه ما یک عامل اجرایی است و نه تصمیمگیرنده که بتواند سرنوشت سیاست خارجی را تنظیم کند. با این رویه، نتیجه همین است. دولتمردان در کشور ما نیز باید بدانند که دولتهای خارجی با دقت این مسائل را تحت نظر دارند. بنابراین فکر میکنم که اصلیترین دلیل شرایط فعلی، آشفتگی است که ما در نظام تصمیمگیرنده در سیاست خارجی داریم و این فقدان استراتژی مشخص و تدوین شده و مستقل؛ گریبان مذاکرات هستهای را نیز گرفته است.»
نقصان در مناسبات خارجی
سیدجلال ساداتیان سفیر سابق ایران در انگلستان البته آثار این اوضاع را قابل توجهتر از چرایی بروز آن میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «در دنیای امروز ارتباطات در دیپلماسی نیز حرف مهمی را میزند. اینکه بتوانیم در اسرع وقت اخبار را دریافت کرده و متقابلا مطالب خود را در بالاترین سطح ممکن منتقل کنیم حائز اهمیت است. ضمن اینکه داشتن سفیر دارای ظرفیتهای خوب که بتواند اعتماد طرف مقابل را جلب کند و در بالاترین سطح ممکن امکان تبادل پیامها را داشته باشد، امر بسیار مهمی است. اگر در هر کجا فاقد این توانایی باشیم یا فردی مسوول باشد که شایستگی و اعتبار کافی را برای کسب این دسترسیها ندارد، حتما ضربه خواهیم خورد و ضعف داریم.»وی با تاکید بر اینکه «این شرایط در یک مدت کوتاه نیز آسیبزا است» به شرح آسیب خلاء ناشی از این رویکرد در میانمدت و بلندمدت اشاره کرد و گفت: «نداشتن سفیر به خصوص در کشورهای اروپایی که روابط نزدیکتری با آنها داریم از اهمیت برخوردار است. به اضافه اینکه در برخی کشورهای آسیایی نیز سفیر نداریم. اگر بتوانیم دارای روابط متوازن و متعادل با همه بخشهای دنیا، به خصوص کشورهای دارای اهمیت بالاتر باشیم؛ قاعدتا خواهیم توانست هم در بعد سیاسی و هم اقتصادی از این روابط بهرهمند شویم. اما اگر ضعف داشته باشیم و نتوانیم نقشآفرینی کنیم یا فرد مناسبی را در جایگاه سفیر نداشته باشیم، قاعدتا چشمانداز روابط ما دچار نقصان و ضعف خواهد شد.»ساداتیان درباره چرایی بلاتکلیفی فعلی در وضعیت سفارتخانههای ایران نیز گفت: «به نظر من وسواس بیش از حدی که در انتخاب افراد دارند یا اینکه منتظر هستند برخی افراد نزدیکتر به نظر خود را پیدا و به عنوان سفیر معرفی کنند. مثلا در انگلستان دیدیم که فرد مناسبی را به دلیل یک اتفاق و یک مهمانی خاص به شکلی به تهران احضار کردند. در حالی که میشد حداکثر یک تذکر بدهند و او به کار خود ادامه دهد. با اقدامی که انجام شده از طرفی سفیر قبلی بلااستفاده باقی ماند و از طرف دیگر سفارت با فردی اداره میشود که با گزینه مناسب فاصله معناداری دارد. نتیجه این رویکردها نیز همین است که الان شاهدیم.»این دیپلمات پیشین وضعیت کنونی سفارتخانهها را نشانه ضعف تلقی کرده و مهمتر از چرایی بروز این اوضاع دانست و گفت: «اینکه سفارتخانهها به هر دلیلی، بدون سفیر بماند جای اشکال است و آسیبهایی را در پی دارد.»
پاسخ تکراری
وزارت خارجه البته به این مطالبه بحق که تکلیف سفارتخانههای ایران سریعتر مشخص شده و اداره آنها به افرادی شایسته سپرده شود، یک پاسخ ثابت و تکراری دارد. در آخرین نشست خبری سخنگوی وزارت خارجه نیز این موضوع طرح شده و طبق معمول گفته شد که پروسه تایید گزینههای مورد نظر طول میکشد و در حال طی شدن است! این جواب چندان قانعکننده به نظر نمیرسد البته اگر قدری دقیقتر وضعیت را بررسی کنیم و بدانیم که هر کدام از سفارتخانههای بیسفیر دقیقا چقد وقت است که در چنین شرایطی به سر میبرند.
لینک کوتاه :