شوک ژاپنی
دکتر صلاحالدین هرسنی *
برخلاف انتظارات و پیشبینیها سرزمین آفتاب تابان که همواره از حوادثی چون ترور و خشونت بری و مصون بود، بالاخره از موج ترور در امان نماند و شینزو آبه نخستوزیر پیشین ژاپن و رهبر حزب لیبرال دموکرات ژاپن در ساعت ۱۱:۳۰ صبح جمعه هشتم جولای در حالی که برای انتخابات مجلس اعلا در روز یکشنبه دهم جولای در شهر نارا در حین سخنرانی بود، مورد اصابت دو گلوله از سوی فردی به نام تتسویا یاماگامی ۴۱ساله قرار گرفت و جان سپرد. بنابراین اگر به جای خبر ترور شینزوآبه گفته میشد زلزلهای در مقیاس ۴/۶ ریشتر و یا سونامی و آتشفشانی در این کشور به دلیل جهش گدازهها فعال شده است پذیرفتنیتر بود تا اینکه خبری از ترور و خشونت آن هم خبری از ترور محبوبترین رهبر سیاسی از این کشور به گوش برسد. این حادثه به مثابه شوک و تکانهای موجب بهت و حیرت مردم ژاپن و افکار عمومی در جهان شد. ایجاد چنین بهت و حیرتی بیشتر از همه در ارتباط با شرایطی است که ژاپن با آن روبهرو بوده است. به این معنی که ژاپن طی سالهای اخیر کمترین سطح خشونت سیاسی و اجتماعی را تجربه کرده و قانون اساسی صلحگرایانه آن محصول شکست آن در جنگ جهانی دوم است. در سطحی دیگر، ژاپن در حیات سیاسی شبهجزیره و آسیای خاوری در زمره آن دسته از کشورهایی است که ایجاد ترور و خشونت در آن اساسا امری نادر و دیریابی است، به طوری که از سال ۲۰۱۴ تاکنون تنها شش مورد مرگ ناشی از اسلحه در این کشور گزارش شده است که این عدد با ترور آبه به هفت مورد میرسد. این در حالی است که ژاپن دارای برخی از سختگیرانهترین قوانین حمل سلاح در جهان است و یکی از امنترین کشورهای جهان محسوب میشود.
در شرایط حاضر مساله حائزاهمیت نه درباره انگیزه ضارب «تتسویا یاماگامی»، بلکه بیشتر در ارتباط با جایگاهی است که شینزو آبه در سپهر سیاست کشوری چون ژاپن و همچنین در افکار عمومی جهانیان داشته است. آبه آنگونه که کارنامه و سابقه عملکردش در سرزمین آفتاب تابان گواهی میدهد، رهبری کاریزما برای حزب لیبرال- دموکراتیک ژاپن بود که به لطف همین صفت کاریزمایی توانست اعتماد عمومی را برخلاف عملکرد سایر رهبران بازگرداند و از ژاپن در حیات سیاسی شبهجزیره، یک کشور آرام بسازد. فراموش نکنیم که ماجراجوییهای کیم جونگ اون در قالب نمایش بمبهای هیدروژنی و موشکهای نقطهزن قارهای با قابلیت حمل کلاهکهای هستهای چه تهدید دهشتباری برای همسایگان و البته متحدانی چون توکیو و سئول در حیات سرزمینی شبهجزیره بوده است. جدای از وجاهت کمنظیر آبه در ژاپن او برای ایرانیان نیز چهرهای آشنا بود، چراکه او در ۲۰۱۹ به ایران سفر کرده و قرار بود که با آیتالله خامنهای برای میانجیگری توافق هستهای گفتوگو کند و البته این گفتوگو انجام شد، هر چند که او تهران را دست خالی به مقصد توکیو ترک کرد. جدای از وجاهت او در سپر سیاسی کشوری چون ژاپن، نقطه قوت کارنامه سیاسی او در عرصه سیاست خارجی تبلور یافته بود.
در این ارتباط، شینزو آبه را باید به همراه دونالد ترامپ رییسجمهوری پیشین آمریکا طراح و مبدع اتحاد چهارجانبه آسیایی موسوم به «کواد» دانست که متشکل از کشورهایی چون: ایالات متحده آمریکا، ژاپن، هندوستان و استرالیا بود. سمتوسوها و جهتگیری اتحاد کواد علیه مهار چین طراحی شده بود. با این همه شینزو آبه به جهت دوری از تنش در حیات سیاسی شبهجزیره تمایل نداشت که از کواد به مثابه تیر پیکان علیه چین استفاده کند و همواره آن را دستمایه موازنه با چین میکرد. افزون بر این آبه همواره از قدرت چین برای کنترل کرهشمالی و از بازی با روسیه به منظور حفظ توازن با چین استفاده میکرد.
جان کلام آنکه با ترور آبه نمیتوان انتظار داشت که فضای سیاسی و اجتماعی سرزمین آفتاب تابان دستخوش بیثباتی و آنومیزه شدن نشود و نکته دیگر آنکه دیگر شخصیتی چون آبه نیست که مایه اعتماد و تفاخر مردم ژاپن و افکار عمومی در کشوری چون ژاپن باشد. در واقع مرگ آبه در حکم تاوان و جریمهای است که بابت برقراری نظم لیبرال در یک جهان معطوف به آنارشیک و البته ترور پرداخت میشود و شاید مرگ او آخرین سناریو از چنین تاوان و جریمهای نباشد.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :