مخاطرات بیانیه اورشلیم برای ایران
اگرچه اولویت سیاست خارجی جو بایدن مهار چین و روسیه در قالب راهبرد موازنه قدرت بوده است، اما با سفری که به تلآویو کرده و قرار است بعد از آن به ریاض سفر کند، میتوان گفت که چرخشی در سیاست خارجی او به وجود آمده و در واقع او از رهگذر این چرخش قرار نیست که از میراث ترامپ اعتبارزدایی کند. بنابراین توجه به خاورمیانه در کنار مهار چین آن هم در چارچوب موازنه قدرت به روندها و سازوکارهای آینده سیاست خارجی بایدن تبدیل خواهد شد. بایدن برای تحقق سیاست خارجی خاورمیانهای خود تلآویو را اولین مقصد سیاست خارجی خود انتخاب کرده و به همین خاطر است که مقامات تلآویو در فرودگاه بن گورین برایش فرش قرمز پهن کرده و ناقوس این اتحاد راهبردی در قالب بیانیه اورشلیم برای تحقق سیاست خارجی خاورمیانهای بایدن بعد از وقفهای کوتاه به صدا در آمد. بیانیه اورشلیم و به عبارتی همان (برنامه همکاری راهبردی) بر اعلام مواضع مشترک تلآویو- واشنگتن در قبال توان هستهای، برنامههای موشکی، سیستم پهپادی، رفتارهای منطقهای و همچنین گروهای جهادی نیابتی ایران در منطقه غرب آسیا تاکید میکند.
از منظر نشانهشناسی، بیانیه اورشلیم بازتاب پیمان ابراهیم و به نوعی در تداوم دکترین اختاپوس تدوین و تنظیم شده است. این بیانیه تلاشی برای تمهید ترتیبات امنیتی و سپس مصونیت از نیات و تهدیدات تهاجمی ایران در قبال موجودیت تلآویو در منطقه غرب آسیا است. بنابراین تلاش مقامات تلآویو و واشنگتن در شرایط جدید تغییر در معادلات قدرت در خاورمیانه آن است که در سایه توان ملی و قدرت نظامی خود اجازه ندهند ایران بتواند به سلاح هستهای دست یابد.
افزون بر این در بیانیه اورشلیم بر حق دفاع تلآویو در قبال تهدیدات ایران تاکید شده و همین امر سبب شده است که برتری نظامی تلآویو از رهگذر حمایتهای لجستیکی واشنگتن تقویت شود. به همین خاطر است که واشنگتن به اعطای کمکهای ۳۸ میلیارد دلاری ده ساله برای برتری نظامی تلآویو و همچنین رسیدگی به تهدیدات نوظهور در منطقه حاضر شده است. به ویژه آنکه واشنگتن تلاش دارد در سایه این کمکهای نظامی سیستم سختافزار لیزرهای ضد پهپاد تلآویو موسوم به (پرتو آهنین) را تقویت و آسمان اسرائیل را در پی افزایش پرواز پهپادها و هواپیماهای بدون سرنشین در منطقه ایمن سازد. حال اگرچه ایران به واسطه موشکهای بالستیکی و اتکا به گروههای نیابتی و البته از رهگذر جنگ سایهها میتواند علیه همکاری راهبردی تلآویو- واشنگتن یا همان اجراییسازی بیانیه اورشلیم موازنه ایجاد کند، اما بیانیه اورشلیم نمیتواند بدون چالشها و مخاطراتی برای ایران باشد، چراکه بعید است که حلقه اتحاد و همکاری راهبردی طبق بیانیه اورشلیم فقط به تلآویو- واشنگتن محدود و منحصر شود، محققا این حلقه استراتژیک با دعوت محافل عربی گستردهتر نیز میشود. در این ارتباط عربستان تحت زعامت بنسلمان بیمیل در ورود به این حلقه استراتژیک نیست. انگارههای سایر محافل عربی نظیر: آلنهیان در امارت، آلخلیفه در بحرین و حتی آلثانی در قطر آن هم به واسطه استقرار پایگاه نظامی آمریکا در آن همچون انگارههای مقامات تلآویو است و این مجموعه رفتارهای منطقهای و موشکهای بالستیکی را عامل اصلی اختلال در نظم ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا میدانند.
بنابراین تلاش دارند که حلقه اتحاد آنها به منظور مهار ایران گسترش یابد. این مخاطرات با حضور مداوم آمریکای بایدن در خاورمیانه و با به قدرت رسیدن محتمل نتانیاهو در تلآیو افزونتر میشود.
* کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :