دگرگونی در کنشهای بیتابی
محمدصادق جنانصفت *
حقیقت آزاردهنده برای شهروندان ایرانی در هر سطحی از دانش و بینش و در هرجای این سرزمین این است که خوب میدانند دست دولت برای اداره کشور از نظر منابع ارزی و حتی ریالی خالی است.
شهروندان ایرانی نیک میدانند اگر دست دولت رییسی از نظر منابع درآمدی خالی نبود همانند همه دولتهای پیشین با واردات گسترده و حمایتهای دورهای راه را بر افزایش قیمتها میبست و ژست عدالتطلبی میگرفت. دولت سیزدهم حالا که این راه را بسته میبیند و امید ندارد مناسبات خارجی به سویی رود که درآمد حاصل از صادرات نفت به زودی برگردد تنها راه مانده یعنی فروش دلارها به بالاترین قیمت ممکن را در دستور کار قرار داده است. از سوی دیگر دولت سیزدهم با وجود اعتراف به نرخ تورم حتی ۶۰ درصدی سال سپری شده فقط ۱۰ درصد بر حقوق و مزد کارگران دولتی و نیز بازنشستگان اضافه کرد. این همزمانی افزایش قیمت همه کالاها به ویژه کالاهای خوراکی و تثبیت نسبی مزد و حقوق فشار فوقالعادهای بر دخل و خرج شهروندان وارد کرده و پیشبینیها این است که سفره تهیدستان باز هم خالیتر خواهد شد. شهروندان ایرانی در برابر این رخدادهای کمرشکن چه میتوانند کنند؟ با توجه به وضعیت موجود و تجربه ماههای تازهسپریشده، برخی گروههای اجتماعی که دارای تشکلهای نیمبند هستند رفتار جنبشی دارند و با آمدن به خیابانها کنش نشان میدهند و بیتابی میکنند. بسیاری از خانوادهها با امتناع ناگزیر از خرید کالاهای گرانشده کنش نشان داده و جنبش خاموش را انتخاب کردهاند. واقعیت این است که نامعادله دخل و خرج بسیاری از شهروندان ایرانی هر روز که با همین دستفرمان در سیاست خارجی و در سیاستگذاری اقتصادی جلو میرویم بیش از پیش با متغیرهای ناشناس پر شده و حل آن با روشهای امروز سخت و سختتر میشود. پیشبینیها این است که دگرگونی دادخواهی شهروندان از حالت جنبشهای خیابانی پراکنده و جنبشهای خاموش درصورت به بار ننشستن خواستهها با شتاب رخ داده و به شورشهای کور برسد. این البته ممکن است به زودی رخ ندهد و یا نهادهای مختلف پیش از رسیدن دادخواهی شورشی بتوانند با باز کردن راههای بسته در افزایش رفاه مادی آن را خنثی کنند، اما باید این کار زودتر انجام شود. فشار روزافزون آمریکاییها به این نقطه آسیبپذیر ایران و ناتوانی دولت در بیرون بردن کسبوکار ایرانیان از وضعیت نامساعد کنونی را باید جدی گرفت.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :