پایان تور خاورمیانهای بایدن: شکست یا دستاورد؟
بعد از به پایان رسیدن تور خاورمیانهای بایدن، سمت و سوها و افق تحلیلها و تصورات غالب اینگونه بوده که تعقیب ائتلاف ضدایرانی بایدن چه در اورشلیم و چه در نشست جده شکست خورده است و سفر بایدن فاقد نتایج راهبردی موثر در سناریوی ایرانهراسی، ایرانآزاری و در نتیجه مهار و انزوای آن در منطقه غرب آسیا بوده است. در این ارتباط، ادله و محاجات موافقان شکست ائتلاف ضدایرانی بایدن در خاورمیانه آن است که چون بایدن در اورشلیم طبق انتظارات مقامات ارشد تلآویو سخن نگفت و سخنی از حمله به ایران نیاورد و طبق انتظارات آینده نتانیاهو موضعی نگرفت، لاجرم سیاست او صرف یک نمایش مضحک از دیپلماسی یا همان شوی تبلیغاتی چیزی دیگری نبوده است. ضمن آنکه همین موافقان شکست ائتلاف ضدایرانی بایدن، بر این عقیدهاند که چگونه میتوان انتظار داشت در نقطهای از زمین که رهبرانش دچار بحران مشروعیت سیاسی هستند و سلسله بحرانهای زنجیرهای نظیر استعفا و تعلیق، دولت آنها را محاصره و محاط کرده است، سفر بایدن را معطوف به نتیجه و کسب دستاورد راهبردی دانست؟ ادله موافقان شکست ائتلاف ضدایرانی بایدن در سفر به عربستان نیز در واقع انعکاس همان دیدگاه و مواضع در سفر بایدن به اورشلیم است. در این باره موافقان شکست ائتلاف ضدایرانی بایدن در خاورمیانه، صریحا اشاره کردهاند که برخلاف انگارههای بایدن بسیاری در این کشور تمایل دارند که با ایران ارتباط داشته باشند. ضمن آنکه چنددستگی و اختلافات معناداری در میان کشورهای حوزه خلیجفارس وجود دارد و هم اینکه بایدن همچون ترامپ نتوانست در جمع مقامات ریاض رقص شمشیر بهجا آورد، پس نمیتوان سفر بایدن به عربستان و حضور او در نشست جده را نشانهای برای کسب دستاورد بایدن در سفر به عربستان دانست.
حال شاید دلایل موافقان شکست ائتلاف ضدایرانی بایدن در سفر به خاورمیانه تا میزانی معطوف به واقعیت و حقیقت باشد، اما این موافقت فقط یک روی سکه ماجراست. روی دیگر سکه ماجرا آنجاست که سیاست خاورمیانهای بایدن لااقل درباره عراق که در واقع در حکم حیاطخلوت ایران برای دور زدن تحریمها بوده، معطوف به شکست نیست. در حقیقت سیاست بایدن، عراق را به مجموعههای عبری- عربی نزدیک کرده و همین نزدیکی به مقامات عراق امید و نوید داده است که عراق دیگر محتاج برق ایران نخواهد بود و به زودی پروژه برق عراق از سوی محافل عربی تامین خواهد شد. در حقیقت این مزاحمت مقامات ریاض را باید دستاورد قابلتوجهی برای بایدن و سپس عراق دانست. در حقیقت نزدیک کردن عراق به مجموعههای عبری- عربی حامل این پیام به مقامات تهران است که دیگر اجازه نمیدهند که ایران به همراه گروههای نیابتیاش مانند الحشد الشعبی و کتائب حزبالله از خاک عراق برای مقابله با مجموعههای عبری- عربی استفاده کنند. البته فراخوان برگزاری نماز جمعه مقتدی صدر رهبر جریان حزب سائرون به امامت خود شخص مقتدی صدر، حاوی همین پیام است.
اینکه تصور شود بایدن به صرف ادای احترام به بازماندگان هولوکاست به اورشلیم و یا به جهت واپایش پروژه اصلاحات محمد بن سلمان و خروجش از انزوا و نفرت به عربستان سفر کرده باشد، کمی از واقعگرایی به دور است. محققا مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر دستگاه دیپلماسی پیامهای سفر بایدن به اسراییل و عربستان را دریافت کردهاند و به خوبی میدانند که شرایط منطقهای تحت تاثیر ائتلافهای عبری- عربی از فردای سفر بایدن به خاورمیانه به نفع آنها نیست و شاید چنین نظمی به جهت مهار و انزوای کامل ایران و بیشتر تحت مهندسی واشنگتن تداوم یابد. ضمن آنکه دستاورد و نتایج سفر بایدن به خاورمیانه مشمول زمان برای آینده بلندمدت است و نمیتوان صرف برخی از اتفاقات، سفر او را فاقد نتایج راهبردی دانست.
اینکه کشوری چون ایران بتواند آنقدر قوی و دارای قدرت هژمونی، پیشتازی و قدرت تعیینکنندگی در مناسبات منطقه باشد و همین قدرت هژمونی سبب ائتلاف مجموعههای عبری- عربی شود، قطعا دستاورد بزرگی است و صدالبته که کور شوند آنهایی که نمیتوانند ببینند، اما جان کلام و مساله مهم آنجاست که باید دانست چنین قدرتی هژمونی و توان بازدارندگی علیه سیاست اختاپوس دولت ناپایدار و مستعجل نفتالی بنت و در آینده نزدیک نیز یائیر لاپید در کنار سیاست تخاصمی محمدبنسلمان و مقامات آل نهیان در امارات به چه قیمتی به دست آمده است؟
اینکه توانستهایم قدرت بازدارندگی در یک جهان معطوف به آنارشیک ایجاد کنیم، قطعا رویداد و رخداد بزرگی است، اما چنین توان و قابلیتی زمانی واجد فواید راهبردی مطلوب خواهد شد که اقتصاد خود را بتوانیم از رهگذر تعامل با همسایگان و اقتصاد جهان روا پویا کنیم. گام برداشتن در راستای منطق واقعگرایی به سوی مذاکرات و احیای برجام، کلید اصلی حل این مخاطرات به ویژه رفع تحریمها است. در شرایط حاضر وقت آن است که سیاست به اقتصاد یارانه بپردازد نه آنکه اقتصاد به سیاست. وقت آن نیز فرا رسیده است که اقتصاد خود را از گروگان و چنگ یک سیاست خارجی ماجراجویانه خارج کنیم. انگارههای مقامات تراز بالای کشورمان آن بود که هم چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ و امید است که مقامات دستگاه دیپلماسی مخاطرات سفر خاورمیانهای بایدن را در سایه نرمش قهرمانانه، عقلانیت، تعامل، چندجانبهگرایی و حل مناقشات منطقهای دستمایه فرصت سازند.
*کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :