دیپلماسی بیانیهخوانی؟
به گزارش جهان صنعت نیوز: اینکه امیر قطر و نخستوزیر عراق یا پوتین و اردوغان و… به تهران بیایند یا اینکه مذاکرات با عربستان و اردن و مصر و کشورهای طرف برجام ادامه یابد، حتما مهم است و قابل توجه اما در اینکه با توجه به چند سفر دیپلماتیک بتوان مدعی موفقیت در این زمینه شد حرف دیگری است که بسیار هم قابل تامل است. اینکه وطن امروز چون اجلاس دورهای آستانه در تهران برگزار شده و پوتین آمده از نقش تهران در نظم جدید بنویسد یا روزنامه دولتی ایران، تهران را کانون دیپلماسی منطقه بداند؛ حتی اینکه برخی کارشناسان نزدیک به جریان اصولگرا پیوستن به سازمان همکاریهای شانگهای و انجام مذاکرات با عربستان را نشانه فعالانه بودن دیپلماسی دولت مستقر قلمداد کنند، عجیب نیست اما حتما نیاز به بحث و بررسی دارد. به خصوص اگر در نظر داشته باشیم که موثر بودن دیپلماسی با فعال بودن آن یکی نیست و در واقع رفت و آمدهای دیپلماتیک تا وقتی که به نتیجه مطلوب یک کشور نرسد، اهمیت خاصی ندارد.
دیپلماسی چنانچه اکنون در دولت رییسی میبینیم بیش از آنکه نشانه موفقیت سیاست خارجی باشد،یادآور آن شکل از دیپلماسی است که سعید جلیلی توصیف میکرد؛دیپلماسی بیانیهخوانی.
رفتوآمدها وسیله است
جاوید قرباناوغلی تحلیلگر مسائل بینالمللی از جمله کسانی است که وضعیت موجود در حوزه دیپلماسی را ناشی از موثر و موفق بودن عملکرد دولت رییسی در این بخش نمیداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» شاخصهای دیپلماسی موثر را برشمرد. او با اشاره به اینکه «ترافیک رفتوآمدهای دیپلماتیک نشانه آن است که کشور مربوطه در کانون توجه است و ویژگیهایی دارد که سایر کشورها را به سوی خود جذب میکند» گفت: «به هرحال رفتوآمدهای دیپلماتیک هزینهبر است و مسائل امنیتی در آن مطرح است لذا روسای جمهور یا وزرای خارجه و… در کشورهای مختلف همینطوری دست به سفر نمیزنند. بنابراین کشورهایی که جایگاه خوبی در نظام بینالمللی دارند با ترافیک رفتوآمدها دیپلماتیک مواجه هستند. اگر در ایران نیز چنین شرایطی ایجاد شود باید از آن استقبال کرد و به مسوولان تبریک گفت.»
وی با تاکید بر اینکه «باید به این مهم توجه کرد که رفتوآمدهای دیپلماتیک هدف نیست» گفت: «معمولا کشورها از دیپلماسی برای رفع اختلافات و یا ارتقای روابط تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی استفاده میکنند و همچنین در قالب پیمانهای منطقهای و جهانی به همکاری میپردازند و اینها هدف است. بر این اساس باید دید که رفتوآمدهای جاری در کدام قالب میگنجد چراکه دیپلماسی در معنای آکادمیک خود ابزاری برای حل اختلافات و ارتقای روابط است اما به معنی آن نیست که رفتوآمدها صرفا و فارغ از دستاوردهایش اهمیت دارد.»
این تحلیلگر مسائل بینالمللی همچنین گفت: «برای ارزیابی کارایی رفتوآمدهای دیپلماتیک باید به نکاتی توجه داشت از جمله اینکه رفتو آمدها از سر اضطرار نباشد. اگر از اضطرار باشد یعنی یک نیاز اعم از اقتصادی، سیاسی، امنیتی یا خروج از انزوا و… کشورها را وادار به سفرهایی کرده و آنها ولو اینکه دستاوردی نداشته باشند، دست به رفت و آمد میزنند.»قرباناوغلی ادامه داد: «مساله دیگر این است که کشورهای نرمال که از سیاستهای سنجیدهای برخوردار هستند در رفتوآمدهای خود توازن را برقرار میکنند. به عنوان مثال در زمان جنگ سرد که جهان دوقطبی بود، رفتوآمدها در بلوک شرق معمولا حول محور اتحاد جماهیر شوروی صورت میگرفت چون نیازهایی وجود داشت و توازنی برقرار نبود. نکته سومی که باید در نظر داشت این است که کشورها در انتخاب مقاصد دیپلماسی خود انتخابهای متعددی داشته باشند.»
چالشهای حل نشده
وی با اشاره به وضعیت فعلی و دیپلماسی در دولت رییسی گفت: «وضعیتی که الان شاهد هستیم این است که روابط با یک طرف یعنی غرب مسدود شده و با طرف دیگر یعنی شرق باز است. در حالی که اگر حول محور منافع ملی، شاخصهای کلان اقتصادی، تامین امنیت و کسب تکنولوژی و سرمایه بخواهیم عمل کنیم، معمولا سرمایه و تکنولوژی از سوی کشورهای غربی میآید. طبیعتا اگر کشوری خود را به بخشی از دنیا محدود کند، نمیتوان دیپلماسی آن را کاربردی و در جهت منافع کشور دانست.»کارشناس مسائل بینالمللی ادامه داد: «در روزهای اخیر شاهد سفر اردوغان و پوتین به تهران بودیم اما این سفر در قالب برگزاری اجلاس آستانه که یک اجلاس دورهای است و در پایتختهای سه کشور برگزار میشود، صورت گرفت. زمان این اجلاس البته به خاطر فشاری که در نتیجه جنگ اوکراین به روسها وارد شده قابل توجه بود و اگر بتواند منافع ما را در سوریه و… تامین کند باید مورد استقبال قرار بگیرد.»قرباناوغلی این تلقی که دیپلماسی دولت رییسی خیلی فعالانه و موفق بوده را درست ندانست و گفت: «اینکه حامیان دولت در این زمینه چه ادعاهایی میکنند را نمیدانم اما به نظر من تا وقتی که در حل مساله هستهای که مهمترین مساله ما در حوزه سیاست خارجی است به بنبست رسیده باشیم، یعنی در سیاست خارجی ناکام بودهایم. اگر در جهت جذب سرمایه خارجی یک کشتی به گل نشسته داریم، نشاندهنده ضعف دیپلماسی ما است. اگر روابط ما با کشورهای منطقه مثل عربستان و سایر کشورهای خلیجفارس چنین وضعیتی دارد یعنی در دیپلماسی ضعیف عمل کردهایم. همچنین اگر در موضوعاتی مثل بحران قرهباغ ما غایب قضیه هستیم، یعنی در دیپلماسی موفق نبودهایم. مثال دیگر اینکه وقتی با وجود این همه سرمایهگذاری ما در سوریه، روسیه و ترکیه با هم همکاری کرده و هر کاری میخواهند میکنند یعنی ما دیپلماسی قوی نداشتهایم.»وی تاکید کرد: «من منکر فعالیتها و تلاشهای دولت در حوزه دیپلماسی نمیشوم اما معتقدم که اولویتبندی در این حوزه اهمیت دارد و صرفا نمیتوان با اشاره به تعداد رفتوآمدها ادعای موفقیت کرد. مهم این است که از این رفتوآمدها چه دستاوردی داشتهایم.»
بخت رییسی
احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس ششم نیز نظر مشابهی دارد. او در گفتوگو با «جهانصنعت» با اشاره به اینکه «دولت آقای رییسی از جهاتی موقعیتهای بهتری در دیپلماسی داشته است» گفت: «اینکه دولت رییسی از موقعیتهایی که داشته تا چه حد بهره برده، بحث مفصلی است اما در اینکه دولت فعلی بختهایی داشته که دولت قبلی نداشته است، قابل تردید نیست. این اما قضاوت درستی نیست که بگوییم وزارت خارجه دولت سیزدهم فعالانهتر از قبل عمل میکند.»شیرزاد گفت: «وزارت خارجه نه از کادر چندان مجربی استفاده کرده و نه از خودش فعالیتی نشان داده که بتوان گفت گره بزرگی را باز کرده است. این برخلاف دوره قبلی است که آقای ظریف و تیم او راهگشا بود و خلاقیت سیاسی از خود داشت. در آن دوره نهادهای دیگر قدرت بودند که در جهت تایید یا عدم تایید فعال بودند و پیشرو مساله به خصوص در موضوع برجام، وزارت خارجه بود و همه ابتکارات و خلاقیتها از تیم دیپلماسی ما سرچشمه میگرفت. اکنون اما اصلا افرادی را در این سطح و قد و قواره در کل کادر دیپلماسی وزارت خارجه نداریم.»وی افزود: «دولت آقای رییسی البته از ابتدا گفت برای گسترش روابط با همسایگان اولویت قائل است و در این زمینه تلاش میکند. کارهای زیادی هم صورت گرفت و در برخی موارد حتی موافقتنامههایی نیز امضا شد. حتما این اقدامات مهم و ارزشمند است اما نمیتوانیم تنها در این زمینه دست پیدا کنیم و مسائل خود در سطح بینالمللی را حل نکرده باشیم. به عنوان مثال مشکلاتی مثل FATF و مبادلات بانکی حل نشده و تا وقتی که چنین است، همان همسایگانی که علاقهمند به ارتباط با ما هستند نیز نمیتوانند کاری انجام دهند. ما نیز نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که یک کشور همسایه به خاطر یک مبلغ محدود تبادلات تجاری در سیاست خارجی خود تغییر ایجاد کند. بنابراین آنچه اکنون صورت میگیرد حرکت درستی است اما نباید فراموش کنیم که در سیاست خارجی نمیتوان در یک بخش جلو رفت و در بخش دیگر عقب ماند.»
مسائل اصلی
این نماینده پیشین مجلس گفت: «مهمترین مساله سیاست خارجی ما در شرایط فعلی همان پرونده هستهای و مشکلی است که با قدرتهای بزرگ جهانی داریم و تا وقتی که این حل نشود، در سایر زمینهها نمیتوان انتظار پیشرفت داشت.»
شیرزاد ادامه داد: «نکته دیگر اینکه کادر فعلی وزارت خارجه یک بخت دیگر هم دارد و آن اینکه در بیرون از ایران اینطور تصور میشود که کادر فعلی در وزارت خارجه به نهادهای قدرت نزدیکتر است. خیلی اوقات است که طرف مقابل به این توجه ندارد که طرف مقابل او دیپلمات کارکشتهای است یا خیر، بلکه به این توجه دارد که طرف مقابل او چقدر به محافل اصلی و تصمیمگیرنده نزدیکتر است. در این زمینه کادر آقای امیرعبداللهیان خیلی خوشبختتر از کادر آقای ظریف است. البته ظریف هم از اول فردی نبود که از طرف قدرت صحبت نکند و تا مدت زیادی حرف محافل قدرت را میزند اما از جایی به بعد پشت او را خالی کردند.»این تحلیلگر مسائل بینالمللی همچنین برخی از دستاوردهایی که دولت رییسی در حوزه سیاسی برای خود قائل است را نیز ناشی از بخت زمانی دانست و گفت: «در مواردی مثل پیوستن به پیمان شانگهای که حامیان دولت فعلی آن را دستاورد دولت در حوزه دیپلماسی میدانند نیز ناشی از بخت زمانی دولت است چون این مسائل در بلندمدت نتیجه میدهد و از سالها قبل با کار کارشناسی وسیعی در جهت آن تلاش شده است. مواردی مثل پیمان شانگهای یا اوراسیا که الان مطرح است ناشی از همین بخت زمانی است و هر دولت دیگری هم به جای دولت رییسی بود از آن بهرهمند میشد. مساله دیگر موجود هم موضوع جنگ اوکراین است که خارج از اراده دولت ایران اتفاق افتاده و خود موجب ایجاد موقعیتهایی در سیاست خارجی ما شده است و باید دید که چقدر از آن استفاده خواهد شد.»با در نظر گرفتن نکاتی که شیرزاد و قرباناوغلی مورد توجه قرار دادند و در یک نگاه واقعبینانه و به دور از مسائل جناحی و سیاسی باید گفت که دیپلماسی دولت رییسی نمره قابل قبول نمیگیرد. اولویت قرار دادن بهبود رابطه با همسایگان حتما سیاست خوب و سنجیدهای است و به فرض اینکه به نتایج مورد نظر برسد، یک موفقیت قابل توجه برای دولت خواهد بود اما تا آن زمان باید صبر کرد و دید. صرف آمدن و رفتنهایی که بعضا از پیش تعیین شده و دورهای است، پیام خاصی ندارد لذا تا وقتی که مسائل اصلی در حوزه سیاست خارجی حل نشده باقی نیست، نمیتوان از آمدن پوتین و اردوغان و دیگران چندان خوشحال شد.
شناسه :
276454
لینک کوتاه :
لینک کوتاه :