xtrim

جمع‌بندی یا جمع کردن

محمد‌صادق جنان‌صفت *

خوشبختانه یا بدبختانه نظام سیاسی ایران در بطن و متن پیدا و پنهان خود هزاران سازمان و دستگاه و نهاد تاریخی و برجامانده از دیوانسالاری برجامانده از رژیم پیشین تا نهادهای موازی و انقلابی دارد و به همین ترتیب هزاران هزار مدیر ریز و درشت نیز برای اداره این نهادها و سازمان‌ها و موسسه‌ها برگزیده و به آنها مقام داده است. این مقام‌های ایرانی در صدها شهر کوچک و بزرگ برای اینکه نشان دهند کاری می‌کنند ناگزیرند حرف بزنند. از سوی دیگر با توجه به ویژگی دیوانسالاری جزیره‌ای ایران سخنان مدیران گونه‌ای است که برای سفید نشان دادن کارنامه خود و گرفتن نمره قبولی در بسیاری از هنگامه‌ها دست به افشاگری زده و خبرهای بد را به زمین دیگران می‌اندازند. می‌شود صدها مثال در این باره را نوشت. به طور مثال درباره گرفتاری تاریخی صنعت لوازم خانگی ایران که پس از سپری شدن بیش از نیم‌سده تولید هنوز نتوانسته مصرف‌کنندگان را متقاعد کند که کالای ایرانی خریداری کنند. در این باره صنعتگران، قاچاقچیان را مقصر می‌دانند، وارد‌کنندگان لوازم خانگی کارخانه‌داران را مقصر می‌دانند و… این داستان را می‌توان به حوزه سیاست داخلی و نیز سیاست خارجی و اقتصاد کلان نیز تسری داد. به همین دلیل است که روزانه ده‌ها خبر از نارسایی‌های تصمیم‌گیری در اقتصاد از سوی مدیران بر زبان می‌آید یا نوشته می‌شود و هر مدیر دیگری را مقصر وضع موجود معرفی می‌کند.
برآیند این وضعیت در حال حاضر این است که اقتصاد ایران از نظر رشد بخش واقعی اقتصاد یعنی تجارت، تولید و سرمایه‌گذاری برای نوسازی تکنولوژیک فعالیت‌های تولیدی در صنعت و کشاورزی و نیز سرمایه‌گذاری برای بهره‌برداری از منابع و ثروت‌های طبیعی و جلوگیری از فرسودگی زیربناهای فیزیکی این سرزمین در پایین‌ترین پله دهه‌های تازه‌سپری‌شده قرار دارد.
این وضعیت به نوبه خود به کاهش مستمر سطح درآمد خانواده‌ها و نیز کاهش قدرت خرید شهروندان منجر شده و دست ایران را برای چانه‌زنی در مناسبات خارجی بسته است.
بسیاری از اقتصاددانان و فعالان اقتصادی و نیز جامعه‌شناسان باور دارند و از گفتن آن دیگر ابایی ندارند که زندگی ایرانیان سخت‌تر خواهد شد. این حرفی است که حتی رییس دولت سیزدهم از سر عمد یا به طور سهوی بر زبان آورد. واقعیت ناراحت‌کننده اما این است که مجموعه مدیرانی که باید ایران را اداره کنند و راه را بر پسرفت‌ها ببندند در این باره ناتوانی تاریخی دارند و با قاطعیت می‌توان گفت در بخش اقتصادی یکی از ضعیف‌ترین تیم‌های اقتصادی در همه ۴ دهه گذشته بر نهادهای اصلی اقتصاد ریاست می‌کنند.
روند فزاینده نارضایتی شهروندان ایرانی اعم از دارایان، ناداران، کارخانه‌داران، کارگران، کشاورزان، آموزگاران، بازنشسته‌ها و کارمندان دیگر نهادهای دولتی و پیشه‌وران نشان می‌دهد باید کاری کرد.
خرد و منطق فرمان می‌دهد برای جلوگیری از بدتر شدن روزگار، نهادهای مختلف نیازمند «جمع‌بندی» منصفانه، شجاعانه و کارشناسانه از وضعیت موجود هستند. این جمع‌بندی اگر بر اساس این باشد که بسته بودن پنجره‌ها به سوی دنیایی که سهمش از قدرت موجود دنیا در اقتصاد و تکنولوژی و نیز سیاست و فرهنگ بیشتر است چه آسیب‌هایی به این مرز و بوم زده است می‌تواند گره‌گشا باشد. حقیقت این است که در ایران امروز بیشتر از اینکه جمع‌بندی با ویژگی‌های یادشده در دستور کار باشد ادبیات بر پایه «جمع کردن» در دستور کار است.
هر سازمان، نهاد و مدیری در ایران امروز سرمایه مالی، پولی، ارزی و مادی این سرزمین را در اختیار گرفته تا بخش مربوط به خود را «جمع کند» به این معنی که نشان دهد در حوزه مسوولیت او تنگنا و گره برجا نمانده و او توانسته است کارها را جمع کند. تفاوت جمع‌بندی با جمع کردن در این حال و روز ایران از زمین تا آسمان است.

opal
اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 276637
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *