اقتصاد روسیه در مسیر فروپاشی
به گزارش جهان صنعت نیوز: با توجه به فقدان دادههای اقتصادی موجود، اینکه این سوءتفاهمها ادامه داشته باشد، تعجبآور نیست. در واقع، بسیاری از تحلیلها و پیشبینیهای اقتصادی بیش از حد مطلوب روسیه، و پیشبینیهایی که در ماههای اخیر زیاد شدهاند، یک نقص روششناختی مهم دارند: این تحلیلها بیشتر، اگر نگوییم همه، شواهد اساسی خود را از انتشار دورهای اقتصادی توسط خود دولت روسیه میگیرند. آمار و ارقامی که از سوی کرملین منتشر میشود، همواره و نه همیشه معتبر بوده اما مشکلات مسلمی در این زمینه وجود دارد.
نخست، انتشار آمارهای اقتصادی کرملین به طور فزایندهای گزینشی هستند، این آمارها جزئی و ناقص، و به طور گزینشی معیارهای نامطلوب را کنار میگذارند. دولت روسیه به تدریج تعداد فزایندهای از آمارهای کلیدی را که پیش از جنگ، به صورت ماهانه به روز میشد، شامل تمام دادههای تجارت خارجی، پنهان کرده است. از جمله این آمار مربوط به صادرات و واردات، به ویژه با اروپا است. دادههای خروجی ماهانه نفت و گاز، مقادیر صادرات کالا، ورود و خروج سرمایه، صورتهای مالی شرکتهای بزرگ که قبلا توسط خود شرکتها به صورت اجباری منتشر میشد، دادههای پایه پولی بانک مرکزی، دادههای سرمایهگذاری مستقیم خارجی، دادههای وام و منشاء وام و سایر دادههای مربوط به در دسترس بودن اعتبار. حتی «روزاویاتسیا»، آژانس حملونقل هوایی فدرال، به طور ناگهانی انتشار اطلاعات در مورد تعداد مسافران خطوط هوایی و فرودگاه را متوقف کرد.
از آنجایی که کرملین انتشار اعداد و ارقام به روز شده را متوقف و در دسترس بودن دادههای اقتصادی را برای محققان محدود کرده، بسیاری از پیشبینیهای اقتصادی بهطور غیرمنطقی انتشار آمار و ارقام اقتصادی از روزهای اولیه تهاجم، زمانی که تحریمها و عقبنشینی تجاری تاثیر کامل نداشتند را تعمیم دادهاند. با توجه به فشار سیاسی که کرملین برای فاسد کردن یکپارچگی آماری اعمال کرده، حتی آن آمارهای مطلوبی که منتشر شده است، مشکوک هستند.
تیم کارشناسان فارنپالسی با توجه به خطرات پذیرش آمار رسمی کرملین، با استفاده از منابع داده خصوصی به زبان روسی و مستقیم از جمله دادههای مصرفکننده با فرکانس بالا، بررسیهای بین کانالی، انتشار از شرکای تجاری بینالمللی روسیه و دادهکاوی مجتمعها، دادههای کشتیرانی، یکی از نخستین تحلیلهای جامع اقتصادی را منتشر کرده است که فعالیت اقتصادی فعلی روسیه را در پنج ماه پس از تهاجم، با مشارکت یک تیم کارشناسی اندازهگیری میکند. از تحلیل ما مشخص میشود: عقبنشینیهای تجاری و تحریمها اقتصاد روسیه را در کوتاهمدت و بلندمدت درهم میکوبد. بر اساس تحقیقات خود، ما میتوانیم ۹ افسانه رایج اما گمراهکننده در مورد تابآوری اقتصادی فرضی روسیه را به چالش بکشیم.
افسانه ۱: تغییر مسیر صادرات گاز از اروپا به آسیا
این یکی از مورد علاقهترین و گمراهکنندهترین نقاط صحبت پوتین است که در محوری که بهشدت به سمت شرق صحبت میشود، دو برابر میشود. اما گاز طبیعی صادراتی قابل تعویض برای روسیه نیست. کمتر از ۱۰ درصد از ظرفیت گاز روسیه را گاز طبیعی مایع تشکیل میدهد، بنابراین صادرات گاز روسیه همچنان به سیستم خطوط لوله ثابتی که گاز حمل میکنند، وابسته است. اکثریت قریب به اتفاق خطوط لوله روسیه به سمت اروپا جریان دارد. این خطوط لوله که از غرب روسیه سرچشمه میگیرند، قابل اتصال به یک شبکه مجزا از خطوط لوله نوظهور که سیبری شرقی را به آسیا متصل میکند، که تنها ۱۰ درصد از ظرفیت شبکه خطوط لوله اروپا را شامل میشود، نیستند. در واقع، ۵/۱۶ میلیارد مترمکعب گاز صادراتی روسیه به چین در سال گذشته کمتر از ۱۰ درصد از ۱۷۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی ارسال شده توسط روسیه به اروپا را تشکیل میدهد.
پروژههای خط لوله آسیایی که از مدتها قبل در حال ساخت هستند، هنوز سالها با عملیاتی شدن فاصله دارند، پروژههای جدیدی که با عجله شروع شدهاند، و تامین مالی این پروژههای پرهزینه خط لوله گاز نیز اکنون روسیه را در یک نقطه ضعف قابل توجه قرار داده است.
به طور کلی، نیاز روسیه به بازارهای جهانی بسیار بیشتر از نیاز جهان به منابع روسی است. اروپا ۸۳ درصد از صادرات گاز روسیه را دریافت کرد، اما تنها ۴۶ درصد از عرضه خود را از روسیه در سال ۲۰۲۱ دریافت کرد. با اتصال محدود خط لوله به آسیا، گاز روسیه بیشتر استخراج نشده باقی میماند. در واقع، دادههای منتشر شده شرکت انرژی دولتی روسیه گازپروم نشان میدهد که تولید در این ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از ۳۵ درصد کاهش یافته است. با وجود تمام باجگیریهای انرژی پوتین از اروپا، او این کار را با هزینه مالی قابلتوجهی برای خزانه خود انجام میدهد.
افسانه ۲: افزایش صادرات نفت روسیه به آسیا
صادرات نفت روسیه در حال حاضر نیز منعکسکننده کاهش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی پوتین است. چین و هند با اذعان به اینکه روسیه جای دیگری ندارد و با توجه به اینکه گزینههای خرید بیشتری نسبت به خریداران روسیه دارند، تخفیف بیسابقه تقریبا ۳۵ دلاری در خرید نفت اورال روسیه ایجاد میکنند، حتی با وجود اینکه اختلاف تاریخی هرگز فراتر از ۵ دلار نبوده است- حتی در طول بحران کریمه ۲۰۱۴- و گاهی اوقات نفت روسیه در واقع با قیمتی بالاتر به نفت برنت و WTI فروخته میشود. علاوه بر این، نفتکشهای روسی به طور متوسط ۳۵ روز طول میکشد تا به شرق آسیا برسند، در مقابل دو تا هفت روز طول میکشد تا به اروپا برسند، به همین دلیل است که از نظر تاریخی تنها ۳۹ درصد نفت روسیه در مقابل ۵۳ درصد مقصد اروپا به آسیا رفته است.
این فشار حاشیهای به شدت توسط روسیه احساس میشود، زیرا این کشور یک تولیدکننده نسبتا پرهزینه نسبت به سایر تولیدکنندگان عمده نفت باقی میماند و برخی از بالاترین نقطه سربه سر در میان کشورهای تولیدکننده را دارد. صنعت بالادستی روسیه نیز مدتها متکی به فناوری غربی بوده است که با از دست دادن هر دو بازار اولیه روسیه همراه شده است و کاهش نفوذ اقتصادی روسیه منجر به این میشود که حتی وزارت انرژی روسیه پیشبینیهای خود را در مورد تولید بلندمدت نفت کاهش دهد. بدون شک، همانطور که بسیاری از کارشناسان انرژی پیشبینی کردند، روسیه با بدتر شدن غیرقابل برگشت موقعیت اقتصادی استراتژیک خود به عنوان یک تامینکننده قابل اعتماد کالاها، در حال از دست دادن جایگاه خود به عنوان یک ابرقدرت انرژی است.
افسانه ۳: جبران تجارت و واردات از دست رفته غربی با واردات از آسیا
واردات نقش مهمی در اقتصاد داخلی روسیه ایفا میکند که حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را تشکیل میدهد، و باوجود توهمات جنگطلبانه پوتین مبنی بر خودکفایی کامل، این کشور به نهادهها، قطعات و فناوری حیاتی از شرکای تجاری مردد نیاز دارد. باوجود برخی نشتیهای طولانی زنجیره تامین، واردات روسیه در ماههای اخیر بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است.
چین به اندازهای که بسیاری از آن میترسیدند وارد بازار روسیه نشده است. در واقع، طبق آخرین انتشارات ماهانه اداره کل گمرک چین، صادرات چین به روسیه از ابتدای سال تا آوریل بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت و از بیش از ۱/۸ میلیارد دلار در ماه به ۸/۳ میلیارد دلار رسیده است. با در نظر گرفتن صادرات هفت برابری چین به آمریکا نسبت به روسیه، به نظر میرسد که حتی شرکتهای چینی نیز بیش از از دست دادن موقعیتهای حاشیهای در بازار روسیه نگران تخطی از تحریمهای ایالات متحده هستند که نشاندهنده ضعف اقتصادی روسیه با شرکای تجاری جهانی خود است.
افسانه ۴: قدرت مصرف داخلی و سلامت مصرفکننده روسیه
برخی از بخشهایی که بیشتر به زنجیرههای تامین بینالمللی وابسته هستند، به دلیل حجم بسیار پایین فروش با تورم تضعیفکننده در حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد ضربه خوردهاند. به عنوان مثال، فروش خودروهای خارجی در روسیه به طور متوسط ۹۵ درصد در میان شرکتهای بزرگ خودرو کاهش یافت و فروش خودرو به طور کامل متوقف شد.
در میان کمبود عرضه، افزایش قیمتها و کاهش احساسات مصرفکننده، تعجبآور نیست که خوانشهای شاخص مدیران خرید روسیه – که نحوه نگاه مدیران خرید به اقتصاد را نشان میدهد- به ویژه برای سفارشهای جدید، در کنار کاهش هزینههای مصرفکننده و خردهفروشی کاهش یافته است. دادهها در حدود ۲۰ درصد سال به سال است. سایر خوانشهای دادههای با فرکانس بالا مانند فروش تجارت الکترونیک در Yandex و ترافیک فروشگاههای مشابه در سایتهای خردهفروشی در سرتاسر مسکو، بدون توجه به آنچه کرملین میگوید، کاهش شدید هزینهها و فروش را تقویت میکند.
افسانه ۵: کسبوکارهای جهانی واقعا از روسیه خارج نشدهاند
کسبوکارهای جهانی حدود ۱۲ درصد از نیروی کار روسیه (۵ میلیون کارگر) را تشکیل میدهند و در نتیجه عقبنشینی تجاری، بیش از ۱۰۰۰ شرکت که حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی روسیه را تشکیل میدهند، فعالیتهای خود را در این کشور کاهش دادهاند و سرمایهگذاری خارجی سه دهه را معکوس کردهاند و فرار همزمان سرمایه و استعدادها در مهاجرت گسترده ۵۰۰ هزار نفری که بسیاری از آنها دقیقا کارگرانی با تحصیلات عالی و ماهر هستند که روسیه نمیتواند از دست بدهد، به طور بیسابقهای تقویت شده است. حتی شهردار مسکو نیز اذعان کرده است که با گذراندن فرآیند خروج کامل مشاغل، از دست دادن گسترده مشاغل مورد انتظار است.
افسانه ۶: مازاد بودجه پوتین به دلیل قیمت بالای انرژی
به گفته وزیر دارایی این کشور، روسیه در واقع با کسری بودجه در سال جاری معادل ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود مواجه است، به لطف هزینههای ناپایدار پوتین یکی از تنها مواردی است که بودجه طی سالها باوجود قیمت بالای انرژی با کسری مواجه بوده است. علاوه بر افزایش چشمگیر هزینههای نظامی، پوتین به مداخلات مالی و پولی آشکارا ناپایدار و چشمگیر متوسل میشود، از جمله فهرستی از پروژههای حیوانات خانگی کرملین، که همگی به دو برابر شدن عرضه پول در روسیه از زمان آغاز تهاجم کمک کردهاند. هزینههای بیپروای پوتین به وضوح منابع مالی کرملین را تحت فشار قرار میدهد.
افسانه ۷: پوتین صدها میلیارد دلار سرمایه برای روز مبادا دارد
واضحترین چالشی که سرمایههای روز مبادای پوتین با آن روبهرو هستند، این واقعیت است که از حدود ۶۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی او که از سالها درآمدهای نفت و گاز انباشته شده است، ۳۰۰ میلیارد دلار مسدود شده و از دسترس کشورهای متحد در سراسر ایالات متحده خارج است. اروپا و ژاپن دسترسی را محدود میکنند. برخی تماسها برای مصادره این ۳۰۰ میلیارد دلار برای تامین مالی بازسازی اوکراین وجود داشته است.
ذخایر ارزی باقیمانده پوتین با سرعتی نگرانکننده کاهش مییابد، حدود ۷۵ میلیارد دلار از آغاز جنگ. منتقدان اشاره میکنند که ذخایر ارزی رسمی بانک مرکزی از نظر فنی تنها به دلیل تحریمهای بینالمللی علیه بانک مرکزی میتواند کاهش یابد و معتقدند موسسات مالی غیرتحریمی مانند «گازپرومبانک» همچنان میتوانند این ذخایر را به جای بانک مرکزی انباشته کنند. در حالی که این ممکن است از نظر فنی درست باشد، به طور همزمان هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد «گازپروم بانک» در واقع ذخایری را جمعآوری میکند که فشار قابلتوجهی بر دفتر وام خود وارد میکند.
علاوه بر این، اگرچه وزارت دارایی برنامهریزی کرده بود که قانون بودجهای قدیمی روسیه را بازگرداند که درآمد مازاد حاصل از فروش نفت و گاز باید به صندوق سرمایهگذاری دولتی هدایت شود، اما پوتین این پیشنهاد و همچنین دستورالعملهای همراه را در مورد نحوه و مکان مصرف صندوق ثروت ملی حذف کرد. همانطور که آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی، ایده برداشت وجوه از صندوق ثروت ملی معادل یکسوم کل صندوق را برای پرداخت این کسری در سال جاری مطرح کرد. اگر روسیه در شرایطی که درآمدهای نفت و گاز هنوز نسبتا قوی است، با کسری بودجه مواجه است که مستلزم برداشت یک سوم از صندوق ثروت دولتی خود است، همه شواهد نشان میدهند کرملینی که ممکن است خیلی سریعتر از آنچه معمولا در نظر گرفته میشود، پولش تمام شود.
افسانه ۸: روبل قویترین ارز جهان در سال جاری
یکی از موضوعات مورد علاقه پوتین، افزایش ارزش روبل، بازتابی مصنوعی از کنترل سرمایه بیسابقه و سختگیرانه است که در میان محدودترین کنترلها در جهان قرار دارد. این محدودیتها عملا خرید قانونی دلار یا حتی دسترسی به اکثر سپردههای دلاری خود را برای هر روسی غیرممکن میسازد، در حالی که به طور مصنوعی تقاضا را از طریق خریدهای اجباری صادرکنندگان بزرگ افزایش میدهد، که همگی تا حد زیادی امروزه پابرجا هستند.
به هر حال نرخ رسمی ارز گمراهکننده است، از آنجایی که روبل در مقایسه با قبل از تهاجم با حجم بسیار کاهش یافتهای معامله میشود. بر اساس بسیاری از گزارشها، بسیاری از این معاملات سابق به بازارهای سیاه روبل غیررسمی منتقل شده است. حتی بانک روسیه اعتراف کرده است که نرخ ارز بیشتر بازتابی از سیاستهای دولت و بیانی بیپرده از تراز تجاری کشور است تا بازارهای ارز قابل معامله آزادانه.
افسانه ۹: اجرای تحریمها و عقبنشینیهای تجاری تا حد زیادی انجام شده
اقتصاد روسیه به شدت آسیبدیده است، اما عقبنشینیهای تجاری و تحریمهای اعمال شده علیه روسیه ناقص است. حتی با وجود بدتر شدن موقعیت صادراتی روسیه، این کشور همچنان به کسب درآمد بیش از حد نفت و گاز از تحریمها ادامه میدهد، که هزینههای داخلی گزاف پوتین را حفظ و ضعفهای اقتصادی ساختاری را پنهان کند.
با نگاه به آینده، تا زمانی که کشورهای متحد در حفظ و افزایش فشار تحریمها علیه روسیه متحد بمانند، هیچ راهی برای خروج از فراموشی اقتصادی برای روسیه وجود ندارد. عناوین شکستخوردهای که استدلال میکنند اقتصاد روسیه به عقب برگشته است، به سادگی واقعی نیستند – واقعیت این است که با هر معیار و در هر سطحی، اقتصاد روسیه در حال چرخش است و اکنون زمان آن نیست که متوقف شویم.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :