جهنم پناهگاه گندگ
دکتر نعمت احمدی *
به تازگی موضوع نگهداری سگ و سگداری در ایران به چالش کشیده شده است. همچنین برخی اوقات درخصوص کشتن سگهای بلاصاحب اظهارنظرهایی بیان میشود. قصه پرغصه برخورد با سگ با زندگی شهری کلید خورد وگرنه در روستا، مزارع، باغات و دامداران سگ جزو اصلی زندگی مردم است. بنابراین سگ در زندگی روستایی حضور همیشگی دارد. همچنین سگ جزو نخستین حیواناتی بوده که بشر اولیه در پناه رام کردن او یار و همراهی مطمئن پیدا کرده است. فراموشم نمیشود در دوران نوجوانی وقتی که در پی بارندگیهای بهاری قنات آبادی محله سکونتام به اصطلاح رود خورد، درست مثل رگبارهای تند اخیر که منجر به سیلابی شدن میشود، سیلاب راهی به درون قنات پیدا کرد و بر اثر فشار آب زیاد دیوارهای قنات ریزش کرد. به همین دلیل آب روستا قطع شد. آن زمان همگی برای لایهروبی به منطقهای که سیلاب باعث ویرانی قنات شده بود، رفتیم. مادرم از تنهایی و ترس یاد کرد و مرحوم پدرم رو کرد به من گفت مرد خانه که هست، حتی سگمان را هم نمیبرم، پس تنها نیستید. این گفته پدر که مرد خانواده در غیاب پدر هستم و سگمان نگهبان خوبی است، تا امروز باعث شده تا نوع نگاهم به سگ با دیگران متفاوت باشد. به همین دلیل همیشه در زندگی خصوصیام علیالخصوص در مزارع و باغات سگ یار همیشگی من بوده است.
بارها از دهها مجتهد درخواست کردم نص صریحی از اینکه سگ نجس است را نشان دهند. اما از آن دوران تاکنون به نقطه مشترکی نرسیدیم. سگ این حیوان باوفا از روزی که وارد زندگی شهری شد مورد بیمهری قرار گرفته است. متاسفانه با افراط و تفریطی که موافقان و مخالفان نگهداری سگ در پیش گرفتند این موجود پرفایده به موجودی اختلافبرانگیز تبدیل شده است. خبری چند روز پیش از کشتار ۱۷۰۰ سگ بلاصاحب و عقیمشده در فضای مجازی منتشر شد. برخلاف تصورات تمامی این سگها در پناهگاهی به هزینه دوستداران و فعالان محیطزیست عقیم و واکسینه شده بودند. حال مرگ آنها را با سلاح گرم باور نمیکنم. تمام مدت صحنهای را مجسم میکردم که راه ورودی پناهگاه بسته شده و نگهبانان پناهگاه آنگونه که در رسانهها آمده بود، از محل دور شده و سگها با شلیک گلوله کشته میشوند. کسانی که سگ دارند، میدانند که این حیوان به علت ضریب شنوایی بالا از صداهای بلند مانند شلیک گلوله و رعد و برق وحشت دارد. تصور فرار سگها و فریاد گوشخراش شلیک گلوله که بر پناهگاه حاکم شده است، دردآور است. ظاهرا مسوول محیطزیست دماوند کشتار ۱۷۰۰ سگ را در حالی تکذیب کرده که تمام تصاویر این اتفاق ناگوار در فضای مجازی موجود است، از طرفی کشتار ۱۷۰۰ سگ را انکار کرده اما اصل خبر که تعدادی سگ معدوم شدند را تایید کرده است. چهبسا دیروز نقی میرزاکریمی سرپرست اداره محیطزیست شهرستان دماوند کشتار ۱۷۰۰ سگ در پناهگاه سگ واقع در «گندک» دماوند را تکذیب کرد ولی گفته بود: «اصلا امکان کشتار این تعداد سگ به یکباره وجود ندارد. کشتار سگها مانند برخی دیگر از موضوعات بزرگنمایی شده چراکه هیچ آسیبی به سگهای عقیمشده و واکسنزده که داخل پناهگاه گندک نگهداری میشوند، نرسیده است و سگهای کشتهشده متعلق به این پناهگاه نبودند.» اما در همین مصاحبه ایشان از کشتن سگهای بیمار و غیرمفید که باید در کل کشور اتفاق بیفتاد یاد کرد. یعنی این نگاه وجود دارد که باید سگهای بیمار و غیرمفید را به گفته ایشان معدوم کرد. چه این سرپرست در ادامه اعلام کرد: «مشکل ما عدم انجام دستورالعمل است و با افزایش تعداد سگهای بیمار مجبور به حذف آنها به روش دیگری میشویم.» وی در آخر گفت: «کشتار تعداد زیادی سگ با گلوله امکانپذیر نیست، چون سگها به محض شنیدن صدای گلوله فرار میکنند. با این حال کشتار سگها به این شکل نادرست است و باید بپذیریم افرادی بعضا غیرمنطقی و غیرعلمی به این موضوعات ورود میکنند و دیگر افراد را تحت تاثیر خود قرار میدهند.» همچنین سرپرست اداره محیطزیست شهرستان دماوند تعداد سگهای کشتهشده را کمتر از ۵۰ سگ تخمین زد و گفت: «کل سگهای آن منطقه به ۱۷۰۰ سگ نمیرسد و تعداد سگهای موجود در پناهگاه نیز حدود ۴۰۰ قلاده است.» بنده آرزو میکنم گفتههای این فرد برخلاف آنچه در چند روز گذشته در فضای مجازی منتشر شده است، درست باشد. اما کشتن ۵۰ قلاده نیز که به گفته او بیمار و غیرمفید بودند خلاف مقررات است، زیرا بر اساس قانون حیوان آزاری جرم است. براساس ماده ۶۸۰ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات هر شخص خلاف مقررات و بدون مجوز قانونی اقدام به حیوان آزاری علیالخصوص شکار یا صید حیوانات یا جانوران حفاظتشده کند به حبس از ۳ ماه تا ۳ سال یا به جزای نقدی ۲۰ میلیون تا ۲۵ میلیون ریال محکوم میشود. اما ماده ۶۷۹ همین قانون به موضوع دیگر در این زمینه میپردازد، هر کس به عمد و بدون ضرورت حیوان حلالگوشت متعلق به دیگری یا حیواناتی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده را بکشد به حبس از ۴۵ روز تا ۳ ماه یا جزای نقدی از ۱۵ میلیون تا ۲۵ میلیون ریال محکوم میشود. متاسفانه به تازگی نحوه برخورد با سگ به قدری غیرانسانی است که از بیان آن معذورم. طی سالهای گذشته نیز تصاویر زیادی از کشتن سگهای ولگرد توسط شهرداری یکی از شهرستانها که در ازای کشتن سگها پول میداد پخش شده بود؛ وحشیانهترین حالتی که میتوان تصور کرد.
علاوه بر قانون مجازات اسلامی دفترچه دیگری که معاونت امور شهرداریها و دفتر هماهنگیهای خدمات شهری در ۱۳ ماده و ۱۲ تبصره در سال ۱۱/۷/۸۷ به تصویب اعضای ستاد مرکزی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان رسیده است میپردازیم. بند ج آن مسوولان ذیربط از جمله فرمانده، دادستانی و غیره را تعیین کرده است. در این کارگروه آمده است که باید هر ۴۵ روز جلسهای درخصوص وضعیت حیوانات برگزار شود. همچنین مرگ با ترحم یکی از اولویتهای این کارگروه است. بنابراین در این دفترچه نیز هیچ اشارهای به معدومسازی با اسید یا شلیک گلوله نشده است. در هرصورت برملا شدن این واقعه شاید تلنگری باشد بر وجدان خفته عدهای که مسوولند اما به قوانین موجود عمل نمیکنند. اگر از سوی مقامات قضایی یکبار با این خاطیان برخورد جدی شود، قطعا اتفاقاتی از این دست کمتر خواهد شد. اما قصه پرغصه معدوم کردم حیوانی که از ابتدای تاریخ تاکنون همراه و یار زندگی اجتماعی انسان بوده است با هیچ اصول اخلاقی، دینی و قانونی سازگار نیست. نگاه وحشتزده حیواناتی را که مورد هجمه و آزار قرار میگیرند در نظر داشته باشید. چگونه به این درجه از قساوت و سنگدلی رسیدیم که اینگونه سگها را کشتند. وحشتی که درون نگاه سگها وجود داشته، آه دردناکی است که امیدوارم دامان ما را نگیرد.
* وکیل دادگستری
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :