برجام، جان کیسلینگ و خان افشار
یکی از مهمترین موضوعات سیاسی حلنشده در جهان امروز، مساله دستیابی و استفاده جمهوری اسلامی ایران از انرژی هستهای و حفظ یا عدم بقاء برنامه جامع اقدام مشترک/برجام (Joint Comprehensive Plan of Action) است.
در این خصوص علاوه بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) روسای دول مختلف به خصوص اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه آلمان و رژیم صهیونیستی و همچنین همسایگان جنوبی ایران سالها است که اظهارنظر کرده و سایر جمعیتها اعم از دانشمندان، سیاسیون و دیپلماتها، کارشناسان و اصحاب رسانه و… نیز از اقصی نقاط جهان و ایران در این موضوع قلمفرسایی نموده و اظهارنظر کردهاند.
در این مجال قصد بر این است تا از جهت دیگری به این موضوع بپردازم.
جان بردی کیسلینگ دیپلمات سابق آمریکایی که تجربه ۲۰ساله دیپلماتیک خود در کشورهای مختلفی که از سوی دولت آمریکا در آنها به انجام وظیفه مشغول بوده است را در کتابی با نام (درسهای دیپلماسی) منتشر کرده، مینویسد؛ «به گمان بیشتر مردمان، دیپلماسی هنر مذاکره درباره پیمانها و حل چالشهای بینالمللی است.
البته من هرگز حل اختلاف واقعی بینالمللی را از نزدیک ندیدهام و بر این باورم که چنین کاری تقریبا ناشدنی است.» کیسلینگ تاکید دارد؛ قانونی بنیادین و بسیار بااهمیت برای دیپلماتها علیالخصوص دیپلماتهای آمریکایی وجود دارد که رعایت و پیروی از آن غیرقابل اغماض بوده و بسیار کلیدی و حیاتی است و آن این است که: «آنچه از آن ما هست باید از آن ما باقی بماند!!»
اگر این گذاره ذکرشده را بپذیریم آنگاه باید بپرسیم که، چه چیزی از آن آمریکاییها است که اصرار دارند همچنان از آن ایشان باشد؟!
آیا موضوع، دستیابی ایران به انرژی هستهای و علوم و تکنولوژی پیشرفته است؟ آیا درصورت پایان یافتن این مناقشه، موضوعات دیگری در پیش نخواهد بود؟
بار دیگر جمله کلیدی جان بردی کیسلینگ را مینویسم تا مخاطب محترم حساسیت بیشتری نسبت به موضوع پیدا کند. «آنچه از آن ما هست باید از آن ما باقی بماند»! از این گذاره چنین درمییابم؛ آنچه که ایالاتمتحده آمریکا و سایر دول اروپایی درگیر در این مناقشه به دنبال آن هستند حفظ هژمونی (فرادستی و سلطه) غرب بر جهان سیاست است و موضوع صرف دستیابی جمهوری اسلامی ایران به انرژی هستهای و یا حتی بمب اتمی نیست بلکه هدف مقابله تمامعیار با هر کنش برخلاف این قاعده بازی است.
جمهوری اسلامی سالهاست که در سیاست خارجی خود و عرصه بینالمللی در مخالفت با این هژمونی طی طریق مینماید و با تاکید بر قانون اساسی خود که مبتنی بر نفی تسلط قدرتهای جهانی است با دنیای غرب روبهرو شده و با تحمل هزینههای بسیار، همچنان در این مسیر پیش میرود.
این رویکرد جمهوری اسلامی، نویسنده این سطور را به یاد جملهای از سردار افشاریه، محمد قولوخان افشار آرومی(به نقل از کتابی به همین نام اثر علی خوشنویس) میاندازد که در برابر دشمن و برای اتحاد با دیگر اقوام میگفت: «کیست با ما و نباید گفت من با شما هستم»!
* پژوهشگر حقوق اساسی و حکمرانی
لینک کوتاه :