رییسی و بدهکار کردن شهروندان بیخبر
سیدابراهیم رییسی به هر میزانی که در اداره اقتصادی کشور نابلدی نشان میدهد و انگار که در بیراهه گام برمیدارد اما در سیاست به نظر میرسد در راهایی که بر سر رفتن آنها با نهادهای قدرت به توافق رسیده ورزیده خودنمایی میکند.
دولت او در این چند ماه از سال ۱۴۰۱ از سر ناچاری تصمیمهای اقتصادی سخت را از برابر دیدگان ایرانیان دور کرد و آدرسهای دیگری داد و در یک حرکت شگفتانگیز قیمت هر دلار در اختیار خود را که به قیمت ۴۲۰۰ دلار میفروخت به قیمت ۲۴ هزار تومان رساند. اصل و بنیاد این تصمیم از سوی سیاست خارجی بر دولت سیزدهم تحمیل شد.
به این معنی که رییسی نیک میدانست آشتی با غرب برای پرونده هستهای در دستور کار نیست و باید منابع درآمدی تازهای برای اداره اقتصاد و برای هزینههای دولت پیدا کند. با توجه به حساسیت افزایش قیمت بنزین که یک راه آسان و با قدرت نقدشوندگی زودهنگام بود و ترس از پدیدار شدن رخدادهای تلخ پیشین وی از این کار دوری کرد و ارزهای خود را به بالاترین قیمت فروخت.
دولت از این راه و با توجه به اختصاص حداقل ۱۰ میلیارد دلار برای واردات نهادههای دامی و برخی کالاهای دیگر حالا با فروش دلار به قیمت آزاد ۳۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد تازه به دست آورد. علاوه بر این آزادسازی قیمت آرد و دارو به طور نسبی نیز بر درآمد دولت افزوده است.
با این همه اما رییسی میداند این منابع تکرارشدنی نیستند و با توجه به نرخ تورم ۴۰ درصدی در ۱۴۰۱ باید بودجه سال بعد را با کسری ببندد. از سوی دیگر وی دانسته است با بسته شدن آخرین روزنههای زندهسازی برجام و البته رقابت سنگین با روسیه برای صادرات نفت و فولاد و پتروشیمی که به گفته فعالان به زیان ایران بوده و خواهد بود باید روزهای سخت تحریمی را ادامه دهد.
بنابراین تنها جایی که هنوز میتوان از آن برداشت کرد سفره مردم و نیز مشروعیتی است که مردم میتوانند به دولت بدهند یا از دولت سلب کنند.
رییسی و هماندیشاناش در نهادهای قدرت به این نتیجه رسیدهاند باید در برابر برجام دو ایستادگی کرد و میدانند معنایش سختتر شدن زندگی و کسبوکار شهروندان است و رییسی برای اینکه این اتفاق بیفتد دنبال بدهکار کردن شهروندان است.
او با صراحتی شگفتانگیز میگوید مردم ایران به طور رسمی اعلام کردهاند دولت باید مقاومت کند و مقاومت دولت و حکومت در برابر آمریکا و مرگ برجام برای رضایت مردم انجام میشود.
این شگفتانگیزترین دادوستد میان یک جامعه ۸ میلیونی با یک دولت است. در یک سوی این دادوستد شهروندان بدهکار چیزی شدهاند که هرگز از آن خبر ندارند و دولت طلبکار چیزی شده که بدون جلب رضایت طرف دیگر فروخته است. آیا دولت با شهروندان به محضر رسمی رفته است؟
لینک کوتاه :