همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید
جهان صنعت نیوز| غلامرضا کیامهر- راست میگفت مظفرالدین شاه که «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید». حالا حکایت ما شهروندان تهرانی با شورای شهر و شهرداری است که این دو نهاد در کشورهای پیشرفته جهان از نزدیکترین و مردمیترین نهادهای اجرایی و خدمترسانی به شهروندان ساکن شهرها به حساب میآیند و در کنار آنها هستند چون موجودیت خود را در مسوولیتی که بر عهده گرفتهاند، برآمده از اراده احزاب و آرای شهروندان میدانند و به همین سبب به منظور ماندگاری در صحنه وظیفهای بالاتر از جلب رضایت شهروندان و ارائه بیشترین و بهترین خدمات به آنها برای خود نمیشناسند و میدانند جز از راه انتخابات و به دست آوردن اکثریت آرای شهروندان راه دیگری برای رسیدن به این هدف وجود ندارد.
اما در شهر ما و در کشور ما داستان به گونه دیگری است و حداقل در کلانشهر تهران که صاحب این قلم زندگی میکند، شهروندان، شورای شهر و شهرداری را نه در کنار که در برابر خود احساس میکنند. دلیلش هم واضح است. نه شهرداری و نه شورای شهر برآمده از اراده احزاب باسابقه و شناسنامهدار نیستند.
کسانی که هر چهار سال یکبار بر مسند نمایندگی شورای شهر تکیه میزنند و شهرداری که آنها برای مدیریت شهر انتخاب میکنند، در بهترین حالت محصول شکلگیری ائتلافهایی موقتی از خردهاحزاب، گروهها و جناحهای سیاسی است که شناسنامه و مرامنامه چندان مشخصی ندارند و درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم دارای وجوه اشتراک تعریف شده و پابرجایی نیستند و از همه بدتر آنکه تشکیلدهندگان این ائتلاف هیچ طرح و برنامه و دکترین از قبل اعلام شدهای برای اداره امور شهر در طول دوره چهار ساله ماموریت خود ندارند.
تنها شاخصه این مجموعه ائتلافی که به آنها مشروعیت میبخشد، آرایی است که شهروندان در غیاب احزاب شناسنامهدار در انجام یک فریضه شهروندی به نام آنها به صندوقهای رای میریزند …
احتمال تخریب
در تنها بنبست ضلع جنوبی کوچه شهید زوارئیان یا همان «کاخ سابق» حدفاصل خیابانهای سعدی شمالی و لالهزار نو، مجموعهای قدیمی با دو بنای شمالی و جنوبی در دو ضلع یک حیاط بزرگ قرار گرفتهاند که بنای شمالیاش در دو طبقه ساخته شده اما سالهاست کل ساختمان به عنوان انبار استفاده میشود.
و سرانجام خبرهایی مبنی بر احتمال تخریب بنا به دنبال تخلیه آن مطرح شدند، یعنی یکی از قدیمیترین بناهای مدارس تهران قاجار که هر چند در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده بود اما جزو بناهای واجد ارزش شناخته میشد، به راحتی مجوز تخریب و نوسازی میگرفت!
به همین دلیل پرهام جانفشان مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران در نامهای به علی محمد سعادتی شهردار منطقه ۱۲ تهران، نسبت به ارزشمند بودن این بنای تاریخی تاکید و اعلام کرد: با توجه به انتشار اخباری مبنی بر تخریب و نوسازی ملک خیابان سعدی شمالی، خیابان زوارئیان پلاک ۶ در رسانههای اجتماعی، موکدا ضمن تاکید بر ارزشمندی تاریخی بنای مذکور با عنایت به شاخصهای معماری و تاریخی و همچنین به عنوان اولین مدارس تاریخی شهر تهران در دوره قاجار و بجهت حفظ و صیانت از هویت تاریخی شهر تهران، تخریب و نوسازی ملک مذکور ممنوع اعلام میشود.
رونوشت این نامه نیز به شادمهری- مدیر بناها و بافتهای تاریخی شهر تهران- ارسال شد.
روز جهانی موزه
علی شهیدی- مدرس دانشگاه تهران و دانشآموخته ایرانشناسی که در طول سالهای گذشته به واسطه علاقهاش روی این بنا پژوهشهای میدانی انجام داده، همزمان با روز جهانی موزه و آغاز هفته میراثفرهنگی از احتمال تخریب این خانه خبر داده و در گفتوگو با ایسنا بنر نصب شده روی دیوارها را آخر کار این بنای قدیمی و ارزشمند در تنها بخش باقی مانده از بافت لالهزار دانسته بود.
او با بیان اینکه متاسفانه از شیوه ساخت مدرسه در دورههای گذشته چیز زیادی نمیدانیم، افزود: «با سرنخی که کار میدانی از این مدرسه به ما داد، وقتی وارد آن ساختمان میشویم یا از بیرون بنا به نما نگاه میکنیم، مطمئن میشویم که با یک ساختمان اداری و دولتی روبهرو هستیم.
از یک سو نوع ساخت پنجرهها متفاوت است، معمولا ابعاد پنجره خانهها در طبقات بالا و پایین متفاوتاند اما در این ساختمان یکسان هستند. آن پنجرهها و نردههای زیادی دارد و چیزی که امروز به عنوان هنر «فرفورژه» مطرح میشود، پیش از آن، در گذشته توسط آهنگرها ساخته میشد.
ایجاد یک مجتمع تجاری
از سوی دیگر این بنا، دارای یک راهپله بسیار عریض است که طبقه اول را به طبقه دوم متصل میکند، در حالی که یک خانه مسکونی نیاز به چنین راهپلهای ندارد اما در فضایی مانند مدرسه و برای تردد دانشآموزان بین کلاس و طبقات معمولا آن ایجاد میشود. همچنین اتاق تالار مانند در طبقه اول بنا و کمدهای بسیار نفیس چوبی، احتمال اینکه این اتاق، دفتر مدیر مدرسه بوده را زیاد میکند.»
او همچنین با اشاره به احتمال مصادرهای بودن این بنا، اضافه کرد: «تا جایی که میدانم در اوایل انقلاب، آن بنا یک ملک مصادرهای بوده که مانند دیگر املاک مصادرهای بعد از انقلاب، مدتی خانوادههای نیازمند در آنها زندگی میکردند و به دولت اجاره مختصری میدادند و سرانجام چند سال قبل ظاهرا این بنا در مزایده به فروش میرود و یکی از تجار منطقه با خرید آن، فضا را به انباری تبدیل میکند اما از مدتی قبل نیز، انباری تخلیه شده و به نظر میرسد برای تخریب و ساخت احتمالا یک مجتمع تجاری و اداری در حال آماده شدن است.»
روزنامه نگار
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :