چرا واحد صنعتی فعال را به حال خود رها میکنیم؟
محمود آقادوستی *
با استقرار دولت سیزدهم اخبار نهضت احیا و راهاندازی واحدهای صنعتی تعطیل، جان گرفت و باعث ایجاد بارقههای امید در دل اهالی صنعت شد که جای قدردانی از متولیان امر و قوای سهگانه دارد چرا که برای حل چالشهای بخش تولید به صورت میدانی وارد عمل شدهاند. از سوی دیگر این همگرایی و درک صحیح از نقش و جایگاه تولید صنعتی در ایجاد اشتغال پایدار که بیشک نیاز مبرم کشور در حال حاضر است را میتوان به فال نیک گرفت.
در این راستا حتی اواخر اسفندماه سال گذشته با انتشار اخباری در خصوص بازگشت بیش از ۱۰۰۰ بنگاه به چرخه تولید روبهرو بودیم اما بحث بنده در خصوص احیای بنگاههای اقتصادی دارای مشکل از دو دیدگاه مدنظر است: نگاه اول اینکه چرا باید واحد صنعتی فعال را به حال خود رها کنیم تا به تعطیلی برسد که بعد بخواهیم آن را احیا کنیم. آن هم در شرایطی که با قاطعیت میتوان گفت راهاندازی واحد صنعتی جدید به مراتب سهلتر از فعال کردن واحد صنعتی تعطیل است.
واقعیت این است که یک واحد صنعتی فعال ناگهانی به تعطیلی کشیده نمیشود بلکه در گذر زمان و با دستوپنجه نرم کردن با مشکلات متعدد تعطیل میشود و تولیدکننده و یا سرمایهگذار به مرور به این نتیجه میرسد که واحد را از چرخه تولید خارج و اعلام تعطیلی کند.
بنابراین آنچه از دولتمردان انتظار میرود این است که سیاستها و تصمیمات حمایتی آنها برای واحدهای مشکلدار «نوشدار بعد مرگ از سهراب» نباشد زیرا ضمن تحمیل هزینههای اضافی به متولی برای راهاندازی مجدد نوعی بیپناهی و بیاعتمادی به قول و عمل متولیان امر را برای سرمایهگذاران در بر خواهد داشت که این موضوع به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باعث فرار سرمایهگذار داخلی و جذب آنان توسط کشورهای همسایه یا سایر کشورها با ارائه مشوقهای وسوسهانگیز خواهد شد که نمونههای آن را در حال حاضر میتوان به وضوح در ارتباط با کشور امارات متحده عربی مشاهده کرد.
پس در مجموع باید گفت که واحد صنعتی دارای مشکل را باید حین فعالیت مدام و مستمر رصد و موانع و مشکلات سد راه تولید آن واحد را برطرف کرد تا واحد صنعتی بتواند با توان کافی به تولید خود ادامه دهد.
بحث دوم این است که وقتی بنگاههای اقتصادی احیا میشوند و دوباره به حوزه تولید باز میگردند، باید دقت لازم را داشت و اقدامات لازم را انجام داد تا دوباره این واحد صنعتی به سرنوشت قبل دچار نشود. در این راه عبرت از گذشته و در عین حال با برنامه عمل کردن واحد صنعتی احیاشده میتواند امیدوارکننده باشد. واحد یا واحدهای صنعتی تعطیل احیاشده زمینه بازگشت به حالت قبل را بیشتر از سایر واحدهای فعال دارا هستند. پس از نظر علمی و منطقی باید این بازگشت و احیا اصولی و منطبق بر پایههای علمی باشد نه احساسی و شعاری.
در این میان باید واحد صنعتی احیاشده تمام تلاش خود را برای بهبود روش تولید و کیفیت محصولات نهایی به کار گیرد تا بتواند نقش و جایگاه ازدسترفته خود را بازیابد و در این راه بتواند اعتماد مجدد جامعه هدف خود را بیش از پیش جلب کند زیرا تولید محصول بیکیفیت یا فاقد پسند بازار مصرف (تولید غیرناب) مشکلی بر مشکلهای واحد صنعتی تعطیل احیاشده افزوده و تولیدکننده را از فعالیت انجامشده مجدد ناراضی خواهد کرد.
ایجاد برند، حفظ برند با ارتقای محصول یا محصولات نهایی و توسعه و هوشمندانه آن با حفظ و گسترش ذائقه مخاطبان با تکیه بر تولید ناب میتواند رمز بقای واحد تولیدی باشد. در واقع واحد تولیدی باید با تولید محصول و ارائه به بازار هدف به چرخه حیات خود ادامه دهد نه با تکیه صرف بر تزریق مشوقهای حمایتی که اگر چنین نباشد، دوباره نه تنها با مشکل مواجه میشود بلکه مشکل این بار او بحرانیتر از دفعات قبلی خواهد بود.
کلام آخر اینکه احیای بنگاه اقتصادی با پشتیبانی و رفع موانع تولید که شامل اصلاح قوانین و رویکردها و اصلاح روشهای تولیدی و همچنین بهکارگیری تکنولوژیهای نوین و امروزی است، قابل حصول است.
* کارشناس صنعت
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :