xtrim

بایدها و نبایدهای استقلال بانک مرکزی

کامران ندری *

 
دهه‌هاست که در اقتصاد ایران حرف از استقلال بانک مرکزی می‌شود، اما خروجی سال‌ها بحث و گفت‌وگو در این زمینه به میان آوردن طرحی موسوم به «طرح قانون بانک مرکزی» از سوی نمایندگان مجلس شده که اگر به کاهش استقلال بانک مرکزی نینجامد، دست‌کم منجر به بهبود وضعیت فعلی استقلال نهاد پولی نخواهد شد. به طور کلی هدف اصلی تغییر قانون پولی و بانکی کشور در وهله نخست استقلال بانک مرکزی از نهاد دولت است. به عبارتی اگر استقلال بانک مرکزی در قوانین جدید پولی و بانکی کشور تامین نشود، باید گفت تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه راه به جایی نبرده و شاید قانون پولی و بانکی مصوب سال ۵۱ بتواند عملکرد بهتری را در زمینه استقلال نهاد پولی به نمایش بگذارد.

برای این منظور نیز باید بدانیم که بانک مرکزی یک نهاد کاملا تخصصی است و اگر به دنبال تامین منافع اقتصادی کشور باشیم و ملاحظات سیاسی را کنار بگذاریم واضح است که استقلال این نهاد می‌تواند راهی به سوی عبور از چالش‌های دیرینه اقتصادی باشد. اما جلوگیری از مداخلات دولت در نهادهای تخصصی که تصمیم‌گیری در آنها باید به دور از ملاحظات سیاسی باشد نیازمند فهم اقتصادی است. عمده کشورها بدون تصویب قانون، رای به استقلال بانک مرکزی داده و این نهاد را قادر ساخته‌اند به دور از تصمیمات و خواسته‌های دولت دست به سیاستگذاری بزند. در صورتی که سیاستمداران بدانند استقلال بانک مرکزی برای مهار تورم که آسیب‌های جدی به بدنه اقتصادی وارد کرده یک امر ضروری است، باید به خودی خود از دخالت در تصمیم‌گیری‌های بانک مرکزی اجتناب کنند و اولویت را به تحقق اهدافی بدهند که به لحاظ تکنیکال و تخصصی از بانک مرکزی انتظار داریم.

در کشورهایی که نظام تصمیم‌گیری به چنین درکی نرسیده باشد، جمعی از نخبگان در مقاطعی گرد هم می‌آیند و به دلیل نگرانی از مداخلات سیاستمداران در حوزه پول طرحی را به میان می‌آورند که اگر حمایت نمایندگان مجلس را به همراه داشته باشد می‌تواند به لحاظ قانونی به بانک مرکزی استقلال کافی بدهد. دلیل به میان آوردن چنین طرح‌هایی این است که در صورت اعمال تغییرات در ساختار دولت‌ها کسی قادر به دست‌درازی به منابع بانک مرکزی نباشد. اما کشورهایی که به بلوغ بالاتری در این زمینه رسیده‌اند نیاز به تصویب قانون در این خصوص را احساس نمی‌کنند و آگاه هستند که دخالت دولت در نظام پولی و روی آوردن دولت به منابع بانک مرکزی جز تباهی برای اقتصاد نتیجه دیگری نخواهد داشت.

در ایران اما هنوز به بلوغ کافی در زمینه سیاست‌های پولی نرسیده‌ایم و همین موضوع نیز موجب شده که سال‌ها تلاش برای حفظ استقلال بانک مرکزی برای مهار چالش‌های پولی و بانکی به جایی نرسد. از دهه ۷۰ که اقتصاد ایران گرفتار تورم است اگر به صحبت‌های روسای کل بانک مرکزی و کارشناسان مراجعه کنیم اجماع کلی بر این بوده که حل مساله تورم مزمن در اقتصاد ایران نیازمند استقلال بانک مرکزی است.

opal

با این وجود نظام تصمیم‌گیری در اقتصاد ایران که شامل دو رکن مجلس و دولت است، هنوز به بلوغ کافی در این خصوص دست نیافته و برای همین است که گام جدی برای حل معضل تورم مزمن و آسیب‌زا برداشته نمی‌شود.

حال که در آستانه بررسی طرح قانون بانک مرکزی در صحن علنی مجلس هستیم باید اعلام کنیم که اگر استقلال بانک مرکزی در خلال این طرح حاصل نشود، مداخلات دولت در حوزه تصمیم‌گیری پولی تداوم پیدا می‌کند و زمینه‌ساز آسیب‌های اقتصادی می‌شود. بنابراین تنها توصیه‌ای که می‌توان داشت این است که اگر بلوغ کافی برای حفظ استقلال بانک مرکزی در این طرح وجود ندارد شاید بهتر آن باشد که این طرح کنار گذاشته شود و در زمان دیگری که از جهت سواد اقتصادی به بلوغ کافی دست یافته‌ایم موضوع اصلاح قوانین پولی و بانکی در دستور کار قرار گیرد. توقف اجرای این طرح اگر به تغییر استقلال بانک مرکزی منجر نشود حداقل مانع از دخالت‌های بیشتر ارکان دولتی در ساختار نظام تصمیم‌گیری پولی می‌شود.

* اقتصاددان

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 280339
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *