زندگی یعنی جاری بودن
سمیه عسکری *
وقتی که در دالانها و اتاقهای زندگی چون کلاف سردرگمی میشویم و بر اثر تکرار عادت میکنیم، آنگاه سلانهسلانه راه میرویم، به امید رسیدن به اهداف؛ اهدافی که انگار ثابت و همیشگی است و تا نهایت رسیدن، بر سرِ راه ما قرار داده شدهاند. بدون توجه به شرایط، با غرور و تکبر و در عین راحتطلبی، زمان را در فرصتهای بیشمار به سرقت میبریم. وقتی از نابلدی، آینده خود را تنها بر حسب امکانات موجود برنامهریزی میکنیم، و به طور اتفاقی برایمان حادثهای پیش میآید، چشمهایمان را میبندیم، گوشهایمان را میفشاریم، تا نه چیزی ببینیم و نه چیزی بشنویم. رجزخوانی میکنیم، به جای تلاش مجدد و پی در پی، خوب بودن شرایط طبق خواستههایمان را حق خود میدانیم. در چنین شرایطی چگونه قادر به تغییردادن و تغییر کردن خواهیم بود.
ای کاش میتوانستیم بر لوح زندگی و بر سر دالانهای پرپیچوخمش برای نسل آینده حک کنیم؛ در جویبار زندگی بیحرکت نمان. زندگی یعنی جاری شدن، حرکت کردن و در عین حرکت ماجراجویی کردن، پس لذت ببر، حتی از برخورد با هر سنگی.
وقتی باید جاری شوی که غرق به رفاه و راحتی هستی و این یعنی اجتناب کن، تغییرات لازم است؛ تغییراتی که تنها با خندیدن به حماقت خود، بدون تجزیه و تحلیل اوضاع انجام میگیرد و ابتدا این تغییرات از درون آغاز میشود.
پلهای پیش رو را که به سرعت از آن میگذری خراب نکن؛ چراکه زمانه تو را مجبور میکند بارها از آن بگذری. هاله ترس و وحشت خود را شکاف بده و به جلو برو. ترس تو را اسیر چارچوب بیانتهای خود میکند. در نهایت، آب راکد جوی زندگی مباش، که خصلت انسان بودن یعنی جاری شدن و جریان داشتن!
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :