سوءتغذیه در کمین ایرانیها
به گزارش جهان صنعت نیوز: سفره مردم در حالی کوچکتر میشود که پزشکان نگران سلامتی مردم هستند. آنها بر این عقیدهاند که شیوع سوءتغذیه در مناطق محروم منجر به مرگ و بیماری افراد زیادی در کشور میشود. مردمی که توان تهیه خوراک مورد نیاز را ندارند، چگونه از پس هزینههای دارو و درمان برمیآیند!؟
احمد اسماعیلزاده مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت نیز اخیرا با اشاره به گرانی مواد خوراکی گفته است: «گزارشهایی که در این حوزه وجود دارد، متاسفانه به دلیل گرانی لبنیات، مصرف مواد لبنی به ویژه شیر طی دو سه ماه اخیر کاهش چشمگیری داشته است. حتی افرادی هم که محدوده مصرف چشمگیری داشتهاند، مصرف خود را کاهش دادهاند.» وی تاکید کرد: «اگر کاهش مصرف لبنیات تداوم پیدا کند کمبود کلسیم، کمبود پروتئین و مواد مغذی در کودکان دارای سوءتغذیه به ویژه در استانهای کمبرخوردار به نحو قابلتوجهی خود را در قالب پوکی استخوان، کوتاهقدی و بیماریهایی از این دست خود نشان خواهد داد.» این در حالی است که کودکان بین ۵ تا ۱۲ سال نیاز مبرمی به دریافت کلسیم و مواد لبنی مانند شیر، ماست و… دارند. کودکان مناطق محروم به دلیل گرانی و در دسترس نبودن این موادغذایی از مصرف روزانه یا هفتگی آنها محروم هستند. نیاز هر انسان مصرف حداقل ۳۰۰ سیسی لبنیات و شیر در روز است، اما کودکان مناطق محروم و قشر ضعیف جامعه این میزان شیر را در طول روز مصرف نمیکنند و در مقابل بسیاری از افراد چندین برابر این میزان مصرف لبنیات و مواد لبنی دارند و با استفاده از شیر سایر مواد لبنی مانند پنیر نیز برای مصرف تولید میکنند. کودکان باید در سهمیه پروتئین غذایی خود از پروتئینهای حیوانی و گیاهی به یک میزان مصرف کنند و در هفته دو، سه بار گوشت و ماهی بخورند. در سفره خانوادههای نیازمند حتی در ماه گوشت دیده نمیشود و در صورت استفاده نیز میزان کمی از آن مصرف میکنند. در نتیجه گوشت، برنج و لبنیات از سفره خانوادههای ضعیف حذف شده و جای خود را به آب و نان داده است. تغذیه نامناسب در نهایت بدن افراد را ضعیف میکند. همین امر منجر به بروز بیماریها در افراد میشود.
حذف لبنیات و ریزمغذیها از سفرهها
دکتر معصومه مرادی متخصص تغذیه با اشاره به ضعف بدنی افراد به «جهانصنعت» گفت: متاسفانه قوت روزانه بیشتر بیماران قشر ضعیف که جهت درمان به مطب مراجعه میکنند نان، سیبزمینی و ماکارونی است. این افراد در اثر مصرف از این موادغذایی بدون دریافت پروتئین، ویتامین و ریزمغذیهای لازم چاق میشوند، زیرا بدن انسان به ویتامینها، پروتئینها، ریزمغذیهای مختلف احتیاج دارد. همچنین اکثریت کودکان و دانشآموزان چاق هستند، اما چاقی آنها گاهی به دلیل دریافت پروتئین و موادغذایی مناسب و مقوی نیست و مصرف زیاد نشاسته، برنج خالی و نان مسبب آن است. متاسفانه در مدارس نیز شاهد عدم دریافت سهمیه شیر هستیم. با وجود آنکه توزیع شیر باید در تمام مدارس وجود داشته باشد، اما انواع مختلف نوشابهها، کالباس و سوسیس در بوفههای مدارس خودنمایی میکند و دانشآموزان از موادغذایی نامرغوب و ناسالم تغذیه میکنند. طی دو سالی که با بیماری کرونا دسته و پنجه نرم میکردیم کودکانی از قشر ضعیف که به مدرسه نمیرفتند عملا از شیر محروم شدند این در حالی است که نیاز هر انسان مصرف حداقل ۳۰۰ سیسی لبنیات و شیر در روز است، وگرنه کودکان در سنین نوجوانی به پوکی استخوان دچار میشوند.
وی افزود: اکثر بوفههای مدارس به دلیل درآمدزایی بیشتر مدارس اجاره داده میشوند. مدیریت این بوفهها و عدم رعایت نکات بهداشتی و سلامتی توسط آنها سبب ناراحتیهای گوارشی مختلف و سوءتغذیه در میان دانشآموزان میشود. در گذشته افراد سالخورده ۶۰ ساله به دلیل کمردرد، دستدرد و پادرد به مراکز درمانی مراجعه میکردند، اما اکنون جوان ۳۰ساله نیز به مطب پزشک آمده و از این دردها شکایت میکند. پس از بررسی استخوانی این جوانان متوجه پوکی استخوان آنها میشویم. در حالحاضر بیماریهای استخوانی مختلفی بین جوانان وجود دارد و میزان این بیماری بالاتر از سطح معمول است، به این دلیل توصیه به توزیع شیر در مدارس و بین تمام دانشآموزان میشود. برخی مسوولان دلیل عدمتوزیع شیر در مدارس را نبود جاده مناسب در مناطق صعبالعبور برای عبور خودروهای توزیع شیر عنوان میکنند. این در حالی است که در همان مدرسهها نوشابههای گازدار به تعداد انبوه وجود دارد. بنابراین چگونه خودروهای توزیع این موادغذایی ناسالم به مدارس وارد میشوند اما امکان حضور خودروهای توزیع شیر وجود ندارد؟!
این متخصص تغذیه با تاکید بر نقش دولت در سوءتغذیه کودکان اظهار کرد: دولت باید به حدامکان شیر را در تمامی مدارس علیالخصوص مناطق محروم توزیع کند، زیرا این روزها به دلیل فشار اقتصادی و گرانی قشر ضعیف تقریبا از لبنیات محروم هستند یا آن را کمتر مصرف میکنند. در نتیجه امروزه در مناطق محروم شاهد شیوع بیماریهای کبد و سوءتغذیه هستیم، بیماریهایی که به دلیل مشکلات تغذیهای در زمان کودکی افراد در بزرگسالی در آنها نمود پیدا میکنند. بدن کودکان نیازمند دریافت پروتئین و کالری لازم است بنابراین اگر تغذیه آنها هنگام خروج از خانه به قصد حضور در کلاسهای درس تنها نان و چای شیرین باشد، در این صورت بهره آموزشی کافی از حضور در کلاس درس را نخواهند برد. این کودکان دچار کمخوابی، کمهوشی و کاهش حافظه میشوند و از قدرت شنوایی مناسب نیز برخوردار نیستند. در نهایت این کودکان دچار سوءتغذیه شدید، ورم شکم و آب آوردن بدن میشوند، البته خوشبختانه در ایران هنوز به این میزان سوءتغذیه در میان کودکان نرسیدهایم، اما سوءتغذیه به دلیل عدم تغذیه کافی و عدم مصرف لبنیات دیده میشود و این بیماری افراد را دچار رنگپریدگی، زردی و… میکند.
او ادامه داد: زمانی که هزینه اقلام غذایی افزایش زیادی داشته باشد، مردم در ابتدا سراغ مبارزه با گرسنگی میروند. بنابراین دیگر به فکر ریزمغذی یا استفاده از میوه، لبنیات و سبزیجات نیستند. تنها به دنبال کالری هستند. در چنین حالتی زمینه بیماریهای واگیر و غیرواگیر ایجاد میشود چون سیستم ایمنی بدن آنها ضعیف میشود. واقعیت تلخ این است که افراد برای اجرای توصیههای تغذیهای به کفی از درآمد و دسترسی اقتصادی نیاز دارند. بنابراین اگر این کف درآمد وجود نداشته باشد، توصیه ما دیگر فایده ندارد. توصیه ما فقط به درد سیاستگذاریها میخورد. به طور کلی امنیت غذایی در ایران دچار تنزل شده است.
مشکلات جبرانناپذیر
دکتر علیرضا شریفییزدی نیز با اشاره به تبعات اجتماعی کاهش لبنیات و دیگر اقلام اساسی در جامعه به «جهانصنعت» گفت: مسلما اولین عارضه تورم و گرانی عوارض اقتصادی و شیوع فقر است. اما این ماجرا در اینجا خاتمه پیدا نمیکند بلکه مشکلات اقتصادی در طولانیمدت مشکلات بهداشتی، درمانی، تغذیهای، اجتماعی، سیاسی و امنیتی را در پی دارد. به طور کلی وقتی سخن از معضلات اقتصادی میکنیم، اتفاقا کمترین میزان اثر منفی در بین آن مربوط به معضلات ناشی از خود اقتصاد است، چراکه برخی از عوارض اقتصاد در بلندمدت در جامعه نمایان میشود.
وی افزود: متاسفانه این روزها خانوادههای زیادی به دلیل کاهش توان مالی در تامین نیازها و مایحتاج زندگی دچار مشکل شدند. بزرگترین آسیب این قضیه روی سلامت جسم مردم است، زیرا عدم مصرف تغذیه مناسب به طور مستقیم اثرات غیرقابل جبرانی بر رشد جسمی و روانی افراد علیالخصوص کودکان میگذارد. بنابراین اگر کشور یا خانواده در دوران رشد کودکان جامعه به مدت دو سال توان تهیه ویتامینها، پروتئینها و ریزمغذیها را نداشته باشند و بعد از دو سال توان اقتصادی خانواده خوب شود و همه چی طبق روال باشد و تمام ویتامینها، پروتئینها و ریزمغذیها دوباره به بدن کودک برسد بیفایده خواهد بود، زیرا ضررهایی که طی دو سالی که آن فرد لبنیات مصرف نکرده هرگز جبران نخواهد شد. خدشه عمیقی در مراحل رشد کودک ایجاد میشود. بنابراین در سالهای بعد نیز هرچه اقتصاد خانواده را رشد دهند باز هم آن خلأ پر نمیشود. این در حالی است که اخیر نیز براساس آمار سرانه مصرف گوشت خانواده کارگری به سالی سه کیلو رسیده است. در چنین حالتی ویتامینها، پروتئینها و ریزمغذیها به اندازه کافی به افراد نمیرسد. چنین موضوعی بسیار نگرانکننده است، چراکه در سالهای آینده با افرادی روبهرو میشویم که قد آنها به شدت کوتاه است و سیستم ایمنی ضعیفی در برابر بیماریها خواهند داشت.
این جامعهشناس درخصوص تبعات روانی و اجتماعی اظهار کرد: یکی از مهمترین تبعات اجتماعی سوءتغذیه و کوچکتر شدن سفرههای مردم احساس تبعیض در میان جامعه است. زمانی که افراد علیالخصوص سرپرستهای خانواده نتوانند نیازهای خانواده را به اندازه کافی برآورده کنند، آنها دچار احساس عدم کفایت میشوند. مجموعه اینها ناامیدی، افسردگی و انواع اختلالات روانی را در جامعه افزایش میدهد. اما به نظرم یکی از مهمترین پیامدهای کوچکتر شدن سفرهای مردم موضوع امنیتی است. وقتی توانمندیهای اقتصادی در جامعه ضعیف میشود، میزان شکنندگی آن جامعه نیز زیاد میشود. از سویی انواع آسیبهای اجتماعی مانند سرقت، طلاق، اعتیاد، خودکشی و کودکهمسری افزایش پیدا میکند. بنابراین معضلات اقتصادی در بلندمدت پیامدهایی دارد که حتی پیامدهای آن تا چند دهه گریبانگیر جامعه خواهد بود.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :