بدبختی از این بالاتر؟
کشورهایی مثل قطر و عربستان نیز با استفاده از ثروت نفت و گاز به جای خوبی در اقتصاد رسیدهاند. کشوری مثل آمریکا با سازگار کردن ثروت طبیعی و استفاده از نیروی انسانی ورزیده توانسته است به مدت چند دهه بر اوج اقتصاد جهانی مستقر شود. کشوری مثل شوروی سابق و روسیه امروز به دلیل استفاده ناکارآمد از منابع انسانی و آزادی فکر و اندیشه و اقتصاد در سالهای پس از جنگ جهانی با وجودی که بر اردوگاه بزرگی از کشورهای جهان به لحاظ ایدئولوژیک فرمان میراند در اقتصاد عقب مانده است.
نگاهی از سر دلسوزی به ایران ارجمند نشان میدهد بدبختانه ایران نتوانسته است از ثروتهای خدادادی بهرهوری داشته باشد. بدبختی از این بالاتر که دارنده دومین یا اولین ذخایر گاز طبیعی جهان نتواند تراز بازرگانی خارجی خود را مثبت کند؟ بدبختی از این بالاتر که سهم ایران از صادرات نفت اوپک از ۱۴ درصد به اندازهای بسیار اندک در حال حاضر سقوط کند؟ بدبختی از این بالاتر که ایران نتواند از معادن مس و زغالسنگ و سایر فلزات اساسی خود استفاده کند؟ بدبختی از این بالاتر که حالا میبینیم نیروی انسانی ورزیده و باهوش ایران نیز از دست رفته به حساب میآید؟ به نظر میرسد بدبختی ایران ارجمند این است که نمیتواند ثروتهای خود را به درآمد تبدیل کند و اگر در دوره پیش رو نتوانیم از این منابع درآمد به دست آوریم شاید بسیار دیر باشد و این ثروت خدادادی را از دست دادهایم.
این نوشته قصد واکاوی درباره دلایل و عوامل پسافتادگی ایران در استفاده نکردن از ثروت خدادادی را ندارد اما یادآور میشود تحریم اقتصادی تنها این نیست که نمیتوانیم ثروت طبیعی خود را در بازارهای جهانی عرضه کنیم بلکه بدبختی بزرگ این است که راه ورود سرمایه به این بخشها بسته شده است.
لینک کوتاه :