پاسخ در ساعت صفر
به گزارش جهان صنعت نیوز: طرف آمریکایی نیز پیشتر تقریبا موافقت خود را با این پیشنویس اعلام کرده و گفته بود که اگر ایران آماده بازگشت به برجام باشد، آنها هم آمادهاند. منتها هم آنها و هم مقامات مسوول در کشور ما، دائما جملات مثبت و ابراز امیدواریهای خود به احیای برجام را با شروط همراه میکنند که مانع از امکان پیشبینی و تحلیل دقیق میشود.
مثلا امیرعبداللهیان در تازهترین اظهارات خود گفت که «آخرین جمعبندی خود را به صورت مکتوب به هماهنگکننده اتحادیه اروپا ارائه میدهیم و اگر واکنش آمریکا با واقعبینی و انعطاف باشد توافق رخ میدهد و اگر آمریکا انعطاف نشان ندهد باید بیشتر گفتوگو کنیم.»
این «بیشتر گفتوگو کنیم» البته همان چیزی است که امیرعلی ابوالفتح پیشتر در گفتوگو با «جهانصنعت» پیشبینی کرده بود. او تاکید داشت که این پیشنویس موجب توافق نخواهد شد و شکست مذاکرات نیز اعلام نخواهد شد. به گفته او دولت بایدن از ادامه این بلاتکلیفی برجام بدش نمیآید و این طور که برخی دیگر از کارشناسان میگویند، دولت رییسی نیز با ادامه این وضعیت مشکلی ندارد. مخالفان برجام برای اثبات این مدعا به روی روال بودن امور از جمله فروش نفت و تلاش دولت برای جدا کردن اقتصاد و معیشت مردم از سیاست خارجی میگویند، موافقان احیای برجام و منتقدان دولت نیز باور دارند که در دولت رییسی ارادهای برای توافق نیست چون اگر بود، تا حالا توافق شده بود. این گروه از کارشناسان معتقدند که ادامه مذاکرات صرفا از آن رو است که هیچیک از طرفین مایل نیستند به عنوان طرف برهمزننده برجام شناخته شوند و مسوولیت مسائل بعد از آن را برعهده بگیرند و نامشان نیز در تاریخ ثبت شود. همین است که شاهدیم همچنان میگویند رایزنیها ادامه دارد و از در دسترس بودن توافق میگویند و بلافاصله در جمله بعدی تاکید میکنند که طرف مقابل باید شروط و شرایط آنان را بپذیرد! همین است که روزها و ماهها و حتی سالها میگذرد و خبری از احیای برجام نیست.
خودنماییها و اظهارنظرهای تند مخالفان داخلی برجام را نیز نباید نادیده گرفت. آنها در همین چند روز گذشته با همه توان و زور خود از توافق احتمالی انتقاد کردهاند. یکی پیشنویس اروپا را تله آمریکا میداند و دیگری پیش از آنکه مسوولان جواب اروپا را داده باشند، تیتر میزند «خبری نیست»! در این بین یکی هم هست که اصرار دارد پای آتشزدن برجام ایستاده و لازم باشد دوباره چنین میکند.
نکته مهم دیگری که نباید از ذهن دور داشت آن است که در خارج از ایران نیز برجام مخالفان جدی دارد. از جمهوریخواهان در آمریکا که دولت بایدن را تحت فشار گذاشتهاند گرفته تا روسیه که به باور بسیاری از کارشناسان با وجود ژستی که در موافقت با احیای برجام میگیرد، مایل نیست مشکلات ایران و غرب حل شود. رژیم صهیونیستی برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس هم که به جای خود.
در چنین شرایطی بعید به نظر میرسد که پاسخ تهران به قدر کافی صریح باشد و تکلیف برجام را معلوم کند. تاکیداتی که مسوولان مربوطه بر عدم عبور از خطوط قرمز و تامین منافع دارند نشان میدهد که قصدی برای عقبنشینی از خواستههای تاکنون مطرحشده ندارند. در آن سوی میز مذاکره نیز وضعیت بهتر نیست و شاهدیم که آمریکاییها با دست پس زده و با پیش میکشند. یعنی از یک سو دیپلماسی عمومی و رسانهای را به کار گرفته و چو میاندازند که تحریمها را لغو میکنیم یا اختلافات ایران با آژانس را پایان میدهیم، از سوی دیگر اما طی مواضع رسمی اعلام میکنند که از این خبرها نیست! البته اگر بخواهیم خوشبین باشیم باید این را در نظر بگیریم که را رابرت مالی دو روز قبل تاکید کرد که هیچ توافقی بر سر رفع تحریمهای ایران صورت نگرفته و امیرعبداللهیان دیروز از حل شدن دو موضوع اختلافی با آمریکا گفته است.
در مجموع به نظر میرسد که امید چندانی به حصول توافق در این دور از مذاکرات نباشد. اگرچه عموما کارشناسان و رسانهها دلشان نمیآید از این بیمار برجام قطع امید کنند و با در نظر گرفتن کورسوهای امید، از احتمال توافق و در دسترس بودن آن و این قبیل حرفهای تکراری میگویند. این اصرار به امیدواری البته در پی ناآگاهی به شرایط یا سادهانگاری وضعیت و ضعف در تحلیل نیست. همه میدانیم که وضعیت چطور است و چطور پیش میرود اما از آنجایی که مثل دولتیها قصد انکار ارتباط تنگاتنگ سفره و معیشت مردم با برجام و روابط خارجی را نداریم، از سر دلسوزی هم که باشد، امیدوار میمانیم که بالاخره برجام احیا شود. شاید هم به قول ابوالفتح، آرزوهایمان را میگوییم.
اینکه پاسخ تهران به پیشنویس مورد نظر اروپاییها چیست را اکنون در لحظه نگارش این گزارش نمیدانیم اما امیرعبداللهیان دیروز گفت که «نمیخواهیم توافقی را به نتیجه برسانیم که بعد از دو سه ماه بگوییم توافق انجام شد ولی روی زمین هیچ اتفاقی رخ نداد» و این جمله با در نظر گرفتن اصراری که برخی روزنامههای حامی دولت به تامین نشدن منافع اقتصادی ایران در توافق احتمالی دارند، نشان میدهد که نتیجه نامهنگاری فعلی و پاسخ مکتوبی که حالا دیگر از سوی ایران به اروپاییها داده شده نیز همان «باید بیشتر گفتوگو کنیم» است و نه توافق.
ناگفته نماند که بخشی از اظهارات دیروز امیرعبداللهیان یعنی آنجایی که گفت «درباره سه موضوع با آمریکا در حال تبادل پیام هستیم که در دو موضوع انعطاف به خرج دادهاند و اگر در موضوع سوم هم که در حوزه تضمینها است به نتیجه برسیم، آمادگی داریم وارد مرحله اعلام توافق شویم و نشست جمعبندی را برگزار کنیم»؛ قدری امیدوارکننده بود اما این را هم نباید فراموش کرد که موضوع تضمین بسیاری جدی است و به گفته اغلب کارشناسان بر اساس ساختار قانونی در آمریکا امکان آن وجود ندارد.
این را نیز نباید فراموش کنیم که وزیرخارجه کشورمان دیروز در عین تاکید بر انعطافهایی که ایران نشان داده، یادآور شد نوبت آمریکاییهاست که انعطاف نشان دهند و این را هم گفت که ما یک پلن بی داریم.
نشانه دیگر از اینکه توافق به این زودیها امضا نخواهد شد را باید در گزارش دیروز رویترز دید که نوشت: «چه تهران و واشنگتن پیشنهاد «آخر» اتحادیه اروپا را برای احیای توافق هستهای بپذیرند و چه نپذیرند، هیچیک از آنها پایان توافق را اعلام نخواهند کرد، چون حفظ آن در راستای منافع دو طرف است. ادامه دادن در این برزخ، احتمالا در راستای منافعشان است.»
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :