سقوط رفاه ایرانیان
به گزارش جهان صنعت نیوز: درآمد سالانه خانوار شهری و روستایی نیز طبق اعلام مرکز آمار ۱۱۲/۵ و ۶۳/۷ میلیون تومان بوده که نسبت به سال ۹۹ به ترتیب ۵۰/۵ و ۵۱/۵ درصد رشد نشان میدهد. با در نظر گرفتن تورم نقطهای حدود ۳۵ درصدی سال گذشته میتوان گفت که رشد حقیقی درآمد خانوارها در نقاط شهری و روستایی به ترتیب ۱۵ و ۱۶ درصد بوده است. بالاتر بودن درآمد خانوارها نسبت به هزینهها اگرچه سردرگمکننده به نظر میرسد، اما با در نظر گرفتن شتاب رشد تورم در ۴ ماهه امسال و افزایش هزینههای تامین معیشت باید گفت که شاهد عقبگرد رفاهی خانوارها بودهایم.
درآمد و هزینه شهرنشینان
مرکز آمار در تازهترین بررسیهای خود، وضعیت دخل و خرج خانوارها در سال گذشته را به تصویر کشید. گزارش ارائه شده نشان میدهد که متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار شهری در سال ۱۴۰۰ برابر با ۹۳ میلیون تومان بوده که نسبت به رقم مشابه سال قبل از آن ۴۹ درصد رشد داشته است. به این ترتیب متوسط هزینه ماهانه خانوار شهری در سال گذشته ۷ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن ۴/۵۰ درصد بوده است. از کل هزینههای سالانه خانوار شهری، حدود ۲۷ میلیون تومان آن مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی با سهم ۲۷ درصدی و ۶۹ میلیون تومان آن مربوط به هزینههای غیرخوراکی با سهم ۷۳ درصدی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۲۱ درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ۴۹ درصد مربوط به هزینه مسکن، سوخت و روشنایی بوده است. مقایسه آمارها نشان میدهد که هزینههای خوراکی خانوارهای شهری در سال قبل در مقایسه با سال ۹۵، ۳/۵ برابر شده است.
اما بررسی وضعیت درآمدی خانوارهای شهری در سال گذشته نشان میدهد که متوسط درآمد سالانه آنها ۱۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به سال قبل از آن، ۵۰/۵ درصد افزایش داشته است. متوسط درآمد ماهانه خانوار شهری نیز ۹ میلیون و ۳۶۸ هزار تومان در سال گذشته بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن ۵۰/۷ درصد بوده است. به این ترتیب به نظر میرسد در سال گذشته رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه بوده است. از آنجا که تفاوت میزان رشد درآمدها و هزینهها چندان زیاد نیست میتوان اعلام کرد که کل درآمد خانوارهای شهری صرف هزینههای تامین زندگی شده است. با بررسی منابع تامین درآمد خانوارهای شهری مشخص میشود که ۶/۳۲ درصد آن از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۵/۱۶ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۹/۵۰ درصد از محل درآمدهای متفرقه تامین شده است.
درآمد و هزینه روستانشینان
بر اساس اطلاعات مرکز آمار، متوسط درآمد سالانه خانوارهای روستایی در سال گذشته ۶۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن ۵۱/۵ درصد بیشتر شده است. در عین حال متوسط هزینه سالانه یک خانوار روستایی نیز ۵۲ میلیون تومان بوده که نسبت به سال قبل از آن ۴/۵۲ درصد بیشتر شده است.
متوسط رشد ماهانه هزینه خانوارهای روستایی نیز در سال قبل ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به سال ۹۹ معادل ۵۷ درصد رشد داشته است. درآمد خانوار روستایی نیز طبق اعلام مرکز آمار ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در ماه بوده که نسبت به سال ۹۹ معادل ۶/۵۱ درصد رشد نشان میدهد. با مقایسه این اعداد روشن میشود که درآمد روستانشینان نسبت به هزینههای آنها بیشتر بوده با این حال درصد رشد هزینهها از درصد رشد درآمدها بیشتر بوده است. مقایسه آمارها نشان میدهد که هزینههای خوراکی خانوارهای شهری در سال قبل در مقایسه با سال ۹۵، ۳/۵ برابر شده است.
طبق اطلاعات ارائه شده، ۹/۳۳ درصد از منابع تامین درآمد خانوارهای روستایی از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۳۱/۲ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۳۵ درصد نیز از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است. از هزینه کل سالانه خانوار روستایی نیز ۲۴ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان با سهم ۴۰ درصدی مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۶۷ میلیون و ۸۴۸ هزار تومان آن با سهم ۶۰ درصدی مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن و گوشت به میزان ۲۲ و ۲۱ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی نیز بیشترین سهم با ۳۱ درصد مربوط به مسکن بوده است.
رشد حقیقی درآمد و هزینه
با نگاهی به اطلاعات منتشر شده مشخص میشود که درصد تغییرات درآمد و هزینه خانوارهای شهری و روستایی در سال گذشته نسبت به مدت مشابه سال ۹۹ چندان متفاوت نبوده است. به عبارتی میزان هزینهها و درآمدها تقریبا به یک اندازه تغییر کرده است. اما برای مشخص شدن رشد حقیقی درآمدها لازم است نگاهی به وضعیت شاخص تورمی نیز بیندازیم. آنطور که مرکز آمار اعلام کرده، نرخ تورم پایان سال گذشته نسبت به مدت مشابه سال ۹۹ برابر با ۶/۳۴ درصد بوده است. با توجه به این آمار تورمی و محاسبه تفاضل آن با درصد رشد نقطهای درآمد خانوارها میتوان گفت که رشد حقیقی درآمد شهریها و روستاییها به ترتیب ۱۵ و ۱۶ درصد بوده است. در عین حال رشد حقیقی هزینهها نیز در مقایسه با تورم نقطهای سال گذشته به ترتیب ۱۴ و ۱۷ درصد برای خانوارهای شهری و روستایی بوده است.
این اطلاعات نشان میدهد که دخل و خرج خانوارها بالاتر از شاخص تورمی قرار گرفته است. اما آیا این موضوع میتواند معیار درستی برای اعلام بهبود در وضعیت دخل و خرج شهرنشینان و روستانشینان باشد؟ برای پاسخ به این مساله لازم است که نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور در چند ماه گذشته داشته باشیم. اگر نگاهی به وضعیت شاخص تورمی و تغییرات قیمت کالاها در چهار ماهه ابتدای امسال بیندازیم مشخص میشود که وضعیت رفاهی خانوارها دچار عقبماندگی شده است. در همین رابطه میتوان تغییرات رشد دستمزد و رشد شاخص قیمت مصرفکننده را معیار قرار داد. بر اساس آخرین آمار تورمی منتشر شده که مربوط به تیر ماه امسال است، نرخ تورم نقطهای و سالانه خانوارها به ترتیب ۵۴ و ۵/۴۰ درصد بوده است. در عین حال رشد حداقل دستمزدها نیز ۳۸ درصد بوده است.
با لحاظ کردن موارد یادشده در فرمول محاسبه درآمد واقعی، رشد درآمد واقعی خانوارها در چهار ماه اخیر حدود ۱۷ درصد خواهد بود. این مساله نشان میدهد که با وجود مصوبه دولت برای افزایش ۳۸ درصدی حداقل دستمزد کارگران برای سال جاری، درآمد خانوارها در سایه رشد هزینهها و تورم ذوب شده است. برای این منظور میتوان نیم نگاهی به تورم نقطهای ۸۷ درصدی خوراکیها داشت که سهم ۲۶ درصدی در سبد معیشتی خانوار دارد. همین یک شاخص خود نشان میدهد که تا چه اندازه درآمد خانوارها در برابر هزینهها ناچیز است. به این ترتیب بالاتر بودن درصد رشد هزینه و درآمدها از شاخص تورمی در سال گذشته نباید ما را دچار سردرگمی کند، چه آنکه با وجود تغییرات وسیع رشد قیمت کالاها به ویژه کالاهای خوراکی بهبود درآمد خانوار نیز از دست رفته است. به این ترتیب شاهد کوچک شدن سبد مصرفی مردم و عقبماندگی رفاهی خانوارها بیش از پیش هستیم.
با نگاهی به وضعیت پراکندگی درآمدی در سال گذشته نیز میتوان مقایسه دقیقی از وضعیت رفاهی خانوارها ارائه داد. طبق اعلام مرکز آمار، ضریب جینی در پایان سال گذشته به عدد ۰/۳۳۸ رسیده که عدد بالایی محسوب میشود. هرچند این عدد در سال ۹۹ برابر با ۴۰۰۶/۰ بوده که بالاتر از عدد سال گذشته است، با این حال کاهش اتفاق افتاده در این ضریب بسیار ناچیز است. بنابراین میتوان گفت که این عدد نشان از نابرابری بالای درآمدی بین خانوارها دارد؛ مسالهای که در آمارهای تورمی اقلام مصرفی نیز به وضوح دیده میشود.
دخل و خرج استانی خانوارها
بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار شهری نشان میدهد که استان تهران با ۱۳۷ میلیون و ۶۹۰ هزار تومان بیشترین و استان کرمان با ۵۱ میلیون و ۶۲۰ هزار تومان کمترین هزینه را در سال ۱۴۰۰ داشتهاند. همچنین استان تهران با ۱۵۹ میلیون و ۸۸۴ هزار تومان بیشترین و استان کرمان با ۷۱ میلیون و ۱۲۸ هزار تومان کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری را در سال ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است.
بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار روستایی نیز نشان میدهد استان البرز با ۸۴ میلیون و ۳۲۹ هزار تومان بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با ۲۵ میلیون و ۳۵۸ هزار تومان کمترین هزینه را در سال ۱۴۰۰ داشتهاند. همچنین استان البرز با ۱۱۵ میلیون و ۱۱۲ هزار تومان بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با ۲۵ میلیون و ۷۹۳ هزار تومان کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی را در سال ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است.
در خصوص بهرهمندی از لوازم عمده زندگی نیز، مقایسه درصد خانوارهای شهری استفادهکننده از لوازم عمده زندگی نشان میدهد که خانوارهای استفادهکننده اتومبیل شخصی از ۱/۵۳ به ۹/۵۳ درصد، یخچال فریزر از ۹/۷۱ به ۸/۷۰ درصد، جاروبرقی از ۵/۹۱ به ۱/۹۲ درصد، ماشین لباسشویی از ۳/۸۷ به ۱/۸۸، ماشین ظرفشویی از ۶/۷ به ۳/۸، اجاق گاز از ۹/۹۸ به ۸/۹۸ و مایکروویو و فرهای هالوژندار از ۴/۱۲ به ۹/۱۱ درصد از سال ۹۹ نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر یافته است. در مناطق روستایی نیز، مقایسه درصد خانوارهای روستایی استفادهکننده از لوازم عمده زندگی نشان میدهد خانوارهای استفادهکننده اتومبیل شخصی از ۱/۳۴ به ۹/۳۵، یخچال فریزر از ۷/۵۲ به ۲/۵۵، اجاق گاز از ۳/۹۸ به ۵/۹۸، جاروبرقی از ۵/۶۷ به ۹/۶۸، ماشین لباسشویی از ۱/۵۸ به ۸/۵۹ و مایکروویو و فرهای هالوژندار از ۶/۱ به ۱/۲ از سال ۹۹ به سال ۱۴۰۰ درصد تغییر یافته است. همچنین درصد خانوارهای روستایی استفادهکننده از ماشین ظرفشویی با از ۴/۰ به ۵/۰ درصد رسیده است. درمجموع این اطلاعات نشان میدهد که بهرهمندی خانوارها از لوازم عمده زندگی به دلیل افزایش هزینهها با افت قابلتوجهی همراه شده است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :