زنگ خطر نفتی
به گزارش جهان صنعت نیوز: با شروع جنگ اوکراین، روسیه برای کاهش آثار تحریمهای اتحادیه اروپا، تمرکزش را بر فروش نفت به هند و چین که مقاصد اصلی صادرات نفت کشورمان هستند و ارائه تخفیفهای شایان توجه قرار داده است. روند تخفیف نفت خام روسیه و مشخصات نفت صادراتی این کشور که نزدیک به نفت صادراتی ایران است، زنگ خطر جدی برای صادرات نفت ایران به ویژه در بازار چین است که کاهش فروش نفت کشورمان در چند ماه اخیر از پیامدهای آن است. از منظر صادرات گاز، تغییر مسیر صادراتی روسیه از اروپا به آسیا در میانمدت اجتنابناپذیر است، اما با ادامه ناترازی گاز در ایران و قطع مکرر صادرات، این تغییر استراتژی روسیه به قیمت تصاحب بازارهای فعلی صادرات ایران (ترکیه وعراق) تمام میشود. در این راستا، ۱) به کارگیری دیپلماسی فعال انرژی برای حفظ مشتریان راهبردی نفتی ازجمله چین و هند، ۲) استفاده از تهاتر کالا بین ایران و روسیه با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی و ۳) توجه به نظم جدید بازار گاز و برنامهریزی برای تولید و صادرات الانجی در میانمدت توصیه میشود.
وضعیت بازار انرژی پس از جنگ
همانطور که نمودار شماره ۱ نشان میدهد، قیمت جهانی نفت پس از همهگیری کرونا با روند افزایشی همراه بوده است که با شروع حمله روسیه به اوکراین، شتاب بیشتری گرفت و پس از اینکه از ۱۸/۹۶ دلار در هر بشکه به ۱۸/۱۳۳ دلار رسید، با مقداری کاهش هماکنون به ۵۳/۱۲۵ دلار در هر بشکه رسیده است. افزایش شدید قیمت جهانی نفت، اغلب کشورهای مصرفکننده را با چالش افزایش قیمت حاملهای انرژی و کشورهای صادرکننده عمده ازجمله عربستان را با افزایش درآمد شدید مواجه کرده است.
تحلیلگران معتقدند، قیمت نفت برای مدت طولانی سه رقمی باقی میماند. اگر تقاضای چین پس از لغو قرنطینههای اخیر در این کشور به سرعت افزایش و عرضه نفت روسیه کاهش پیدا کند، بعید نیست که قیمت نفت به سطوح بسیار بالاتری نیز افزایش یابد. درباره چشمانداز بازار نفت و عوامل موثر بر آن، دیدگاههای گوناگونی مطرح است. در ادامه، به ۳ عاملی که سبب بالا باقی ماندن قیمتها هستند، اشاره میشود. نخستین عامل، اقدام جدید اتحادیه اروپا، یعنی تحریم نفتی روسیه است. با آنکه افزایش تورم و کاهش رشد اقتصاد کشورها احتمال بروز رکود را مطرح کرده، بعید است که تقاضای جهانی نفت به اندازهای کاهش یابد که قیمتها به شکل پایدار کم شود؛ یعنی همان فرآیندی رخ دهد که در سال ۲۰۰۸ مشاهده شد. از آنجا که اکنون مشکل اصلی در حوزه عرضه است، حتی اگر رکود رخ دهد، قیمت نفت خیلی کاهش نمییابد. تحلیلگران دلیل اول برای بالا باقی ماندن قیمت نفت را تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه میدانند. اکنون اتحادیه اروپا به خرید مقداری نفت از روسیه ادامه میدهد، اما در جستوجوی منابع جایگزین است. واقعیت این است که خرید از کشورهای دیگر سبب افزایش هزینهها میشود؛ یعنی قیمت نفت تحویلی بالا میرود و کشورهای اروپایی برای کاهش هزینهها، گزینههای چندانی در اختیار ندارند.
دومین عامل، ناکافی بودن جایگزینهای نفت روسیه است. بنا بر اعلام آژانس بینالمللی انرژی، سال پیش ۱۴ درصد کل عرضه نفت جهان از سوی روسیه بود که تحریمهای غرب علیه روسیه سبب کمبود در بازار شد. بنا بر همین اعلام، تولید نفت روسیه در آوریل به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت که ممکن است این رقم در نیمه دوم سال جاری میلادی به ۳ میلیون بشکه افزایش یابد. اعضای اوپک پلاس توافق کردهاند که در ماههای ژوئیه و آگوست، عرضه روزانه نفت خود را هر ماه، ۶۴۸ هزار بشکه بالا ببرند. برای جبران تاثیر تحریمهای اعمال شده علیه روسیه، ضروری است که عرضه در نیمه دوم سال، ۳ میلیون بشکه در روز بالا رود. تحقق این افزایش بسیار سخت است؛ زیرا از مدتها پیش، سرمایهگذاریها برای بالا بردن ظرفیت تولید ناکافی بوده و حتی اوپک پلاس برای بالا بردن عرضه روزانه به میزان ۶۴۸ هزار بشکه با کمبودهای جدی مواجه است. سومین عامل، تقاضای بالای جهانی برای نفت است. چین میتواند تقاضای بیشتری برای نفت داشته باشد؛ زیرا قرنطینه شهرهای بزرگ چین به عنوان مهمترین مانع در حال از بین رفتن است. تقاضا برای سوخت در آمریکا نیز کاهش زیادی نداشته است؛ به رغم رشد ۵۰ درصدی قیمت سوخت در این کشور نسبت به ۱۲ ماه پیش، تقاضا تنها ۵ درصد کمتر شده است. به این ترتیب، عواملی که از بالا باقی ماندن قیمت نفت حمایت میکنند، قدرتمند هستند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، کاهش قیمتها چندان محتمل نیست.
جایگاه و مناسبات جهانی انرژی روسیه
گاز طبیعی صنعت گاز به عنوان یکی از اساسیترین صنایع موجود در روسیه، نقش برجستهای در اقتصاد این کشور ایفا میکند. با توجه به اینکه کشور روسیه دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی به میزان ۴۷/۸ تریلیون مترمکعب در جهان و ۲۵ درصد از ذخایر تثبیت شده دنیاست، اهمیت این صنعت در اقتصاد این کشور بیش از پیش آشکار میشود. روسیه بخش اعظمی (۷۰ درصد) از عرضه گاز خود را در داخل مصرف میکند. حدود ۶۰ درصد گاز طبیعی عرضه شده به بازار داخلی روسیه در بخش الکتریسیته و پس از آن، مصرف خانگی، پتروشیمی و صنعت حمل و نقل به ترتیب با ۱۰، ۹ و ۸/۷ درصد از کل گاز عرضه شده به بازار، بزرگترین بخشهای مصرفکننده گاز طبیعی در روسیه است. روسیه بزرگترین صادرکننده گاز جهان نیز است. این کشور به دلیل نزدیکی به مناطق عمده مصرف گاز از جمله بازار گاز اروپا، بیش از ۹۰ درصد صادرات خود را با خط لوله انجام میدهد. حدود ۷۰ درصد صادرات گاز روسیه به کشورهای آلمان، ترکیه، بلاروس و ایتالیاست؛ ضمن اینکه مقصد بخش اعظم گاز روسیه (حدود ۷۶ درصد)، کشورهای اروپای غربی است. ارزآوری حاصل از صادرات گاز از سویی و توانایی جذب سهم عمده از بازارهای انرژی منطقه از دیگر سو، بر اهمیت این صنعت در رشد اقتصادی میافزاید. همچنین، مبادلات گازی با کشورها افزون بر افزایش قدرت اقتصادی، دیگر مولفههای قدرت ملی و منطقهای را بهبود میبخشد و سبب ارتقای قدرت سیاسی و امنیتی کشور میشود.
در ۴ ماهه نخست سال جاری میلادی، مازاد حساب جاری روسیه، ۹۶ میلیارد دلار، یعنی ۳ برابر رقم مربوط به مدت مشابه سال قبل بود. زمانی که اتحادیه اروپا اعلام کرد نفت روسیه را تحریم میکند، قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت و بر درآمدهای صادراتی روسیه افزوده شد. این کشور در راستای یافتن بازارهای جایگزین برای فروش نفت خود با مشکلات زیادی مواجه نیست و گزارشها نشان میدهد که صادرات انرژی روسیه به چین در آوریل، در مقایسه سالانه، بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است. تحریمها سبب افزایش هزینه فعالیتها در بخشهای مختلف اقتصاد روسیه میشود و بانک جهانی پیشبینی کرده است، اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۲، نرخ رشد منفی ۵/۸ داشته باشد، اما به دلیل اینکه اروپا قادر به کاهش وابستگی شدید خود به واردات انرژی از روسیه نیست، بخش عمدهای از قدرت واکنش غرب به روسیه در کوتاهمدت خنثی میشود. در عین حال، خود کشورهای غربی نیز با یک دوره رشد پایین اقتصادی و نرخهای بالای تورم (رکود تورمی) مواجه میشوند. نکته مهم دیگر این است که چین، هند و ترکیه بر خرید نفت روسیه که با تخفیف بسیار بالا عرضه میشود، افزودهاند.
این اقدام از آثار منفی تحریم اتحادیه اروپا بر اقتصاد روسیه میکاهد. مساله مهم دیگر اینکه، نظارت بر کشتیهای حامل نفت روسیه بسیار دشوار است. جزئیات اجرای تحریم نفتی روسیه هنوز مشخص نیست. به باور تحلیلگران، روسیه با روشهای گوناگون موجود، نفت خود را از طریق نفتکشها و بدون شناسایی به فروش میرساند. این یعنی اجرای دقیق تحریمها دشوار و گاه غیرممکن است. در واقع، راههای مختلفی برای دور زدن تحریمها وجود دارد که کرهشمالی و ایران از آنها استفاده میکنند و روسیه نیز از آنها بهره خواهد برد. روسیه به عنوان یکی از کشورهای اصلی دارای ذخایر عظیم گاز طبیعی، نقش موثری در بازارهای جهانی با تاکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید گاز دارد.
اقتصاد روسیه وابستگی قابل توجهی به صنایع نفت و گاز دارد. توسعه صادرات گاز طبیعی افزون بر توسعه پایدار، به لحاظ سیاسی و بینالمللی موجب درهم تنیدگی و وابستگی متقابل کشورهای اروپایی به روسیه و کاهش اثرپذیری از تحریمهای اقتصادی بینالمللی میشود. همچنین، روسیه از گاز به عنوان اهرم فشاری در سیاست بینالملل بهره میگیرد.
طبق محاسبه آژانس بینالمللی آماری «فیچ»، درآمدهای بودجه دولت روسیه از طریق فروش نفت و گاز این کشور در سال ۲۰۲۱ در مقایسه با سال ۲۰۲۰، افزایشی تقریبا ۷۰درصدی را تجربه کرده و به ۱۲۰ میلیارد دلار رسیده است. بخش بالادستی گاز روسیه تقریبا در دست شرکت دولتی گاز پروم و حدود ۷۶ درصد کل تولید گاز طبیعی روسیه را به خود اختصاص داده است. در پی درخواست شرکتهای روسی نواتک و روسنفت برای در اختیار گرفتن مجوز صادرات گاز به خارج از روسیه، ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، در اواخر سال ۲۰۱۲ دستور داد انحصار شرکت روسی گازپروم در صادرات الانجی روسیه به تدریج پایان یابد، اما نفوذ این شرکت دولتی در بازار گاز روسیه همچنان بسیار بالاست. با توجه به شرایط حاکم بر بازار گاز اروپا، روسیه تمرکز اصلی خود را بر صادرات گاز به چین به عنوان شریک استراتژیک خود قرارداده است. نمودار شماره ۲، قیمتهای مختلف گاز از مبادی گوناگون به چین را نشان میدهد همان طور که ملاحظه میشود قیمت گاز روسیه پایینترین سطح را در بین همه مبادی صادرکننده گاز به چین دارد.
وضعیت بازار نفت
روسیه در سال ۲۰۲۱، نزدیک به ۱۰۹ میلیارد دلار صادرات نفت خام داشت. از این میزان، ۱/۵۸ میلیارد دلار به مقصد کشورهای اروپایی بود. کشورهای هلند با ۳/۱۷ میلیارد دلار و آلمان با ۱۹/۹ میلیارد دلار بیشترین واردات نفت خام از این کشور را داشتند. با توجه به تنوع بالای عرضهکنندگان در بازارهای جهانی نفت، اروپا با دشواری کمتری برای تحریم نفت خام در مقایسه با گاز روبهروست. حدود نیمی از صادرات نفت خام روزانه ۵/۴ میلیون بشکهای روسیه از طریق خط لوله و به ترتیب از ۳ مسیر اصلی به اروپا و چین انجام میشود. گفتنی است، پیش از آغاز جنگ حدود ۱ میلیون بشکه در روز نفت روسیه از طریق خط لوله به اروپا منتقل میشد. چین در سال ۲۰۲۱، روزانه ۹/۱ میلیون بشکه نفت از روسیه وارد میکرد. در ماههای اخیر خطوط لوله صادرات این کشور به چین در حداکثر ظرفیت انتقال خود قرار داشته است. از طرفی، مخازن ذخیرهسازی نفت روسیه نیز ظرفیتی معادل ۹۶ میلیون بشکه دارد که در هفتههای اخیر در حداکثر ظرفیت خود بوده است.
مسیر صادراتی دیگر به چین قزاقستان و با حجم ۲۰۰ هزار بشکه است که در ۷ سال اخیر بین ۱۴۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه نفت انتقال داده است. در صورت تحریم نفت دریافتی از خط لوله اروپایی و کاهش یا به صفر رسیدن صادرات از این مسیر، پرسش اصلی امکانپذیری جایگزینی این حجم صادرات با خط لوله آسیایی» است. روسیه یکی دیگر از اهداف بزرگش را افزایش حجم فروش نفت به هند به عنوان سومین مصرفکننده بزرگ نفت جهان قرار داده است. هند در سال ۲۰۲۱، تنها ۲ درصد از نفت مورد نیاز وارداتیاش را از روسیه دریافت کرده است و عراق، عربستان سعودی و امارات مهمترین تامینکنندگان نفت این کشور شمرده میشوند، اما در ۲ ماه اخیر خرید نفت روسیه توسط هند به طرز شگفتانگیزی افزایش یافته است. همچنین، مسکو در همکاری با پکن و دهلی نو تصمیم گرفته است که معاملات انرژی میان طرفین را به سمت ارزهای ملی یوآن چین، روپیه هند و روبل روسیه ببرد. پاکستان، آرژانتین و ترکیه از دیگر اهداف صادراتی هستند که روسها بیش از پیش روی آنها حساب باز کردهاند.
نزدیکی روسیه و چین در ماههای اخیر و امضای قراردادهای همکاری در زمینه انرژی، مسکو را به همکاری نامحدود با پکن در بازار انرژی امیدوارتر کرده است؛ به گونهای که از نظر بازار گاز نیز میتواند با خط لوله جدید «قدرت سیبری»، و وعدههای چینیها، بخش عمدهای از بازار از دست رفته خود در اروپا را بازیابد. هندیها در سالهای اخیر همواره از منتقدان تحریم نفتی ایران بودهاند. با توجه به چرخش آشکار در سیاست خارجی هند، شاید چندان دور از انتظار نباشد که در صورت ادامه تحریمها علیه ایران، هند در میانه تغییر موازنه قوای جهانی به دنبال واردات نفت از ایران باشد، اما نزدیکی هرچه بیشتر روسها به هند، این احتمال را برای ایران دشوارتر میکند. همچنین، در صورت احیای برجام و حتی بازگشت نفت ایران به بازار، این موضوع باز هم دشواریهایی برای ایران ایجاد میکند؛ زیرا پالایشگران آسیایی به نفت ایران علاقهمندند و نفت ایران در اروپا طرفدار چندانی ندارد. حتی احیای برجام نیز شاید نتواند اروپاییها را از نظر سیاسی در موقعیتی قرار دهد که از ایران نفت وارد کنند. بررسیها نشان میدهد روسیه در ماههای اخیر نفت خود را با تخفیف بیش از ۲۰ دلار در هر بشکه نسبت به قیمت نفت شاخص برنت به مشتریان نفتی فروخته است. این مساله باعث شده است مشتریان نفتی این کشور از جمله چین تمایل بیشتری به خرید نفت از آن داشته باشند.
به رغم تحریم انرژی روسیه از سوی اتحادیه اروپا، این اتحادیه برای مدت طولانی و احتمالا سالها، همچنان به انرژی و به طور خاص به گاز روسیه وابسته خواهد بود. این وابستگی به ویژه اگر مصرف گاز بالا برود، سبب افزایش قدرت روسیه نیز میشود. به نظر میرسد کشورهای اروپایی جایگزینهای کمتری برای گاز روسیه دارند؛ زیرا تولید کنندگان بزرگ دیگر این حامل انرژی، یعنی آمریکا، استرالیا و قطر نمیتوانند به سرعت به تولید خود بیفزایند. همین مساله قدرت مانور روسیه را در سیاستهای خارجی افزایش داده است.
ملاحظات امنیت انرژی
با شروع جنگ اوکراین، روسیه تمرکزش را برای فروش نفت روی هند و چین گذاشت که به طور سنتی بازارهای اصلی صادراتی ایران هستند. بنادر شمالی ایران از جمله امیرآباد قابلیت صادرات محصولات نفتی روسیه به کشورهای آسیایی را دارد که مسکو از آن استقبال نمیکند. روند تخفیف نفت خام روسیه و مشخصات نفت صادراتی این کشور که نزدیک به نفت صادراتی ایران است، زنگ خطر جدی برای صادرات نفت ایران به ویژه در بازار چین است. از منظر صادرات گاز، تغییر مسیر صادراتی روسیه از اروپا به آسیا در میانمدت اجتنابناپذیر است، اما در ادامه ناترازی گاز در ایران و قطع مکرر صادرات، این تغییر استراتژی روسیه به قیمت تصاحب بازارهای فعلی صادرات ایران (ترکیه و عراق) تمام میشود.
روسیه در حال حاضر چیزی حدود ۲۴۰ میلیون بشکه نفت روی آب ذخیره کرده است. این الگوی مواجهه با تحریمها دقیقا شبیه الگوی ایران در اوایل دوره تحریمهاست. در حال حاضر این کشور نفت خود را در بازارهای خاکستری، بازارهایی که عمدتا در اختیار ایران بوده است، به فروش میرساند که این روسیه را به رقیب جدی ایران تبدیل کرده است. بنابراین، حتی اگر روسیه جنگ علیه اوکراین را به پایان برساند و فرآیند فروش نفت به حالت طبیعی برگردد، با توجه به حجم وسیع نفت ذخیره شده روسیه در دریا، ایران همچنان ماهها از این روند متاثر خواهد بود. این مساله بر روند درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت کشورمان تاثیر منفی میگذارد. همزمان با بالا گرفتن جنگ در شرق اروپا، بحث حصول توافق یا عدم توافق میان ایران و قدرتهای بینالمللی بر سر پرونده هستهای و تحریمها به نقطه عطف کلیدی رسیده است. هم اکنون ادامه مذاکرات درهالهای از ابهام قرار دارد و طرفین از لزوم گرفتن تصمیمات دشوار در طرف مقابل برای حصول توافق سخن میگویند. با این حال، در صورت حصول توافق و توقف تحریمهای نفتی، بازگشت نفت ایران تا حد زیادی قیمتهای افزایش یافته نفت را در میانمدت کاهش میدهد. این مساله در صورت تداوم جنگ روسیه علیه اوکراین، انگیزههای طرفهای مذاکره با ایران را برای حصول توافق افزایش میدهد. در واقع، اگر کشورهای اروپایی بیشتری تصمیم بگیرند از روسها نفت نخرند، برای پر کردن شکاف ایجادشده به نفت ایران نیازمند خواهند بود؛ زیرا بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ دیگر ظرفیت چندانی برای افزایش تولید ندارند.
تولیدکنندگان بزرگ غالبا نفت خود را در چهارچوب قراردادهای بلندمدت به مشتریان عرضه میکنند که این بر نگرانی اروپاییها میافزاید. همچنین، در بخش گازی نیز ایران در چنین شرایطی میتواند با همکاری کشورهایی مانند ترکیه نیمنگاهی به بازار تشنه اروپا داشته باشد و با توجه به ذخایر عظیم گازی که در اختیار دارد، آنها را به همکاری با خود و حتی جذب سرمایه و فناوری از آنان در کنار عرضه گاز طبیعی وادار کند. در چنین شرایطی، قطع روابط انرژی روسیه با بلوک اروپایی فرصت خوبی برای ایران ایجاد میکند؛ البته بدیهی است که بروز چنین سناریویی تنها در شرایط رفع تحریمها و حصول توافق امکانپذیر است؛ هر چند در این صورت نیز موانع سیاسیای که طی دههها میان ایران و غرب ایجاد شده است، کار را در این زمینه دشوارتر میکند و نمیتوان با دید کاملا خوشبینانه به این مساله نگاه کرد. نکته مهم و شایان توجه دیگر اینکه، با تداوم روند موجود (تداوم جنگ و افزایش تحریمها علیه روسیه)، روسیه احتمالا بر افزایش فروش به مشتریان سنتی ایران از جمله چین و هند متمرکز شود. این مساله فروش نفت ایران را با مشکل مواجه میکند. در زمینه گازی نیز روسیه برای جایگزینی بازار بزرگی که در اروپا دارد، چشم امید به مشتریانی مانند ترکیه بسته است که در سالهای اخیر به دنبال افزایش هرچه بیشتر خرید گاز از روسیه هستند. این موضوع موقعیت ایران در بازار ترکیه را (که بازار سنتی گاز ایران شمرده میشود) به شدت متزلزل میکند. پیامدهای فوق امنیت انرژی کشورمان را با مخاطره جدی روبهرو خواهد کرد.
* پژوهشگر اقتصادی
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :