فسادساز و فسادکار
«جهانصنعت» *
رهبری حزب کمونیست چین از زمان تاسیس تا امروز یکی از پرسروصداترین جریانهای سیاسی بوده است که میگوید باید فساد را در چین ریشهکن کنیم اما هنوز که هنوز است این اتفاق نیفتاده و در هر دوره از زمان باز هم میشنویم که گروهی را محاکمه میکنند. از سوی دیگر میتوان با جرات گفت نظام سیاسی جمهوری اسلامی نیز در همه چهار دهه گذشته بیشترین حرف را درباره مبارزه با فساد زده و میزند. در ایران چندین و چند سازمان نظارتی برای مبارزه با فساد تاسیس شدهاند اما از حجم و شمار فساد کاسته نشده است. چرا چنین است؟ واقعیت این است که در ایران، چین و کشورهایی که اقتصاد آنها در اختیار دولت و حزب و نهادهای سیاسی قرار دارد دو مقوله فسادساز و فسادکار را از هم تفکیک نمیکنند و به همین دلیل فساد ریشهکن نمیشود. بر اساس تجربه و دانش میتوان گفت سیستم اقتصادی متمرکز دولتی و حکومتی فسادساز است و فسادکاران از این ضعف سیستمی بهرهبرداری میکنند و فسادکار هستند. البته باید فسادکار در هر مقام و در هر شأن و شخصیت به جزای اعمالش برسد اما یادمان باشد، فسادکاران تا وقتی که سیستم فساد میسازد رویش خواهند داشت.
داستان فولاد مبارکه که این روزها بر سر زبانها افتاده و شهروندان را چند روزی به خود مشغول خواهد کرد هیچ چیز عجیبی نیست و به نظر میرسد اگر شرکتهای بزرگ دیگر نیز با همین جدیت بررسی شوند موارد مشابه بسیاری پیدا خواهد شد. واقعیت را باید بپذیریم که اگر اقتصاد کلان و کسبوکار شهروندان را تابعی از عنصر سیاست کرده و سیاستمداران فرمانده شوند و نیز اقتصاد در چنگ دولت و برخی نهادها باشد همین خواهد شد. مگر در همین چند سال اخیر سلطان سکه، سلطان قیر، سلطان پتروشیمی، سلطان خودرو و… سلطانهای دیگر فاسد را اعدام نکردند و مگر این روزها عکسهای مدیرعامل سابق بانک ملی در کانادا در شبکههای اجتماعی دیده نمیشود؟ اگر میخواهید واقعا فساد را نابود کنید و یا به کمترین میزان برسانید باید با فساد سیستمی و اقتصاد دولتی مبارزه کنید. نمیشود عسل را در اختیار انسان قرار داد و از او خواست کمی از آن را نچشد. بیتالمال را به کسانی میسپاریم و از آنها میخواهیم بر نفس خود غلبه کنند. معلوم است که در میان صدها هزار نفر هزاران نفر نیز نمیتوانند بر نفس خویش غلبه کنند و فساد رخ میدهد. باید فسادسازان را نابود کرد.
لینک کوتاه :